سلامی به سپیدی چادر نماز مادربزرگها که بوی عطر یاس دعایشان در آسمان زندگیمان پیچیده... 📿
من در نوجوانی آینهی زندگی خویش را یافتم،
آینه ای که بازتاب تصویر حرفهای ناگفتهام بود، حرف هایی که تصویرشان تنها در پیچ و تاب اشعارم دیده میشد... 🪞
اما مدتی آینهی زندگیم را در گیر و دار زندگی به فراموشی سپردم تا روزی که مادر شدم، آن هم مادر چند فرزند...🌸🌸🌸
آن زمان بود که نور مادری بر قلبم تابید و تلالؤ آن بر آینه ی جانم رسید و باز من قلم را در دست گرفتم؛ اما اینبار قلمی از جنس دلنوشتههای مادری...
قلمی که از دل مادرانگیهایم چون ققنوس جان گرفت و در آسمان دلنوشته هایم بال گشود...
حال برایتان مینویسم از حس و حال لحظات ناب مادری...
اگر دنبال حس و حال مشترک مادری هستید؛
🪞اینجا آینهای ست برای مادرانه هایتان🪞
✍آينــــــــــﮫ
#خوشآمد_مادرانه
#شروع_همراهی
#نشر_با_منبع_زیباتر_است.
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
همراهان عزیز، معمولا همه چی از اول شروع میشه، اما اینجا ما از آخر شروع میکنیم! 😊
یعنی چی؟! 🤔
یعنی من اول نوشته های اخیرم رو بارگزاری می کنم و به مرور میریم دنبال متون در گذشته نگاش شده ، و همزمان به استقبال متون و موضوعات جدید🌹
پس به توکل نام اعظم خداوند:
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
✍آينــــــــــﮫ
#توضیحات_کانال
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان مادر قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به ساعتی دیگر موکول کرد...
ایام البیض رمضان بود...
مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را...
سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛ مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را!
ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباسهایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباسهایش شد و زیر لب گفت:یادم نرود دعای مجیر را!
خسته و تکیده سرجایش نشست؛ تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر امد برای دیکته شب... مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را!
کارها یکی پس از دیگری قد علم می کردند و ساعت بی رحمانه میگذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی دغدغه، شب را سپری میکند...
و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی باخدای خویش داشته باشد، چشم های مادر خسته و خواب آلوده، حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده!
سر بر بالین می گذارد و زیر لب آرام زمزمه میکند: نشد بخوانم دعای مجیر را!
قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه ی بالشت می شود و مادر،خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات میگشاید:
خدایا؛ به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه میکند مرا: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق لحظاتی که ایستاده ام تابشورم ظرف ها و نظافت کنم خانه را: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق خستگی پاها و بی رمقی دست هایم: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی،سپری شد: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا اصلا به حق این دل شکسته و حسرت زده ی خواندن دعای مجیر و چشم های بی رمق از همراهیم: اجرنا من النار یا مجیر...
حالا مادر آرام میخوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار میشود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بیقرار شده آغوش مهر مادری بگشاید...
مگر میشود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟
اصلا تمام عمر مادرها ایام البیض است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه...
خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان:اجرنا من النار یا مجیر
✍آينــــــــــﮫ
#ایامالبیض
#اجر_مادری
#دعای_مجیر
#نشر_با_منبع_زیباتر_است.
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
آينــــــــــﮫ ی مادری
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان مادر قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به س
برای بعضی دوستان سؤال شد یعنی واقعا انقدر مادری کردن سخت و طاقت فرساست که ۱۰ دقیقه زمان خالی برای عبادت و خواندن دعای مجیر پیدا نکردید؟! 😱
در پاسخ باید عرض کنم؛ اولا گاهی بعضی ایام، مادری کردن واقعا انرژی و زمان زیادی میبره که مادر وقت خالی پیدا نمیکنه و اگه هم پیدا کرد ترجیح میده استراحت کنه چون نای عبادت یا هیچ چیز دیگه ای رو نداره!
ثانیا و مهمتر: من تو این نوشته خواستم یادآوری کنم که حتی اگه وقت عبادت، دعاخوانی یا مناجات رو بهخاطر حجم فعالیت های مادری نداشتید، اصلا غصه و افسوس نخورید چون از همه این ها واجبتر و مأجورتر، مادری کردن شماست که به نظر من با فرازهای زیبای دعای مجیر یا سایر مستحبات توانایی برابری و یا حتی برتری رو داره!
پس قدر توفیق مادری کردن رو بیشتر بدونیم!
به وقت خوش مادرانههاتون:
التماس دعا🤲
✍آينــــــــــﮫ
#توضیحات_متن_دعای_مجیر
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
امشب، دیگر شب حسرت خوردن نیست!
این بار مادر، خانه و اهلش را برای شب قدر آماده کرده...
برای بچه ها داستان شب قدر را گفته و با وعدهی رفتن به مسجد و شب را تا صبح به بیداری سپری کردن، همه را خوابانده...
حالا نوبت خلوت اوست...
مادر به حسینیه کوچکش_همان اتاقی که با کتیبه ی اشکیِ السلام علی الحسین آراسته وارد میشود؛
اینجا قرارگاه او و حـــسین است...
امشب شب حسرت خوردن نیست،حالا باید جانِ خود را برای بهره بردن از شب قدر آماده کند؛ بر سر سجادهی فیروزهای، تسبیح تربت به دست می گیرد و بسم الله گویان، قرآن میگشاید
«ووصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصاله ثلاثون شهرا»...(احقاف/۱۵)
اشک در چشمان مادر حلقه میزند، گویا خدا خستگی های مادرانه اش را، خدا قوت گفته و پاسخ حسرت ِنخواندن دعای مجیر و اشک چکیده اش را این گونه داده:
من شاهد تک تک خستگی ها و سختیهایت هستم! من تو را مادر آفریدم... مادر!
کتاب خدا را میبندد؛ ناخودآگاه این آیه به قلب او خطور میکند:
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ(آل عمران/۱۹۱)
مادر به فکر فرو می رود:
خدا مرا مادر آفریده!
مادری یعنی عبادت خدا قیاماًو قعوداً و علی جنوبهم!
یعنی هر لحظه به مادری مشغولم، خدا را یاد میکنم:
آن لحظه که طفلم را شیر میدهم، تلالؤ یا رازق الطفل الصغیر میشوم
آن لحظه که به کودک ناتوانم کمک میکنم؛ تلالؤ یا معین من لا معین له میشوم...
آن لحظه که کودک وحشت زده ام را در آغوش میکشم؛ یا مونسی عند وحشتی میشوم...
آن لحظه که عذر فرزند تقصیر کرده ام را می پذیرم؛ تلالؤ یا غفار الذنوب میشوم...
من مادرم... مادری یعنی تلالو صفات خدا بودن!
من مادرم!
انسان سازم! من مهد خلقت خداوندم!
پس چگونه میتوانم اندوهگین باشم آنگاه که مادری کردن، فرصت جوشن کبیر خواندنم را محدود کرده؟
مگر نمی دانم، مادری کردن یعنی آینهی جوشن کبیر بودن!
چرا فراموش کردم که خلقت خداوند عبث نیست و او خواسته من در دانشگاه مادری ساخته شوم!
دانشگاهی که مریم، آمنه، خدیجه و
فــــــــــاطمه آن را قدر دانسته و عیسی و محمد و حــــسین را تقدیم دنیا کردند!
پس دیگر اشکِ حسرت مجیر و جوشن کبیر و دعاهای نخوانده ام را نمیریزم! بلکه راضیهً مرضیه به مادری کردن میپردازم!
امشب شب قدر است؛
شب منزلت و تقدیر است!
و ما ادراک ما لیله القدر...
و تو چه میدانی منزلتِ تقدیر ِمادری را!
✍آينــــــــــﮫ
#شب_قدر
#مادری_آینهی_جوشن_کبیر
#دانشگاه_مادری
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
﷽
یک نکته در دعای ابوحمزه ست که واسه امروز ما خیلی میتونه راهگشا باشه!
یه جایی از دعا، امام سجاد از خستگی و بی رغبتی به هنگام عبادت پیش خدا گله میکنن:
اَللَّهُمَّ إِنِّي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلاَهِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُكَ ألْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ خدايا هرگاه گفتم مهيا و آماده شدم و در پيشگاهت به نماز ايستادم
و با تو راز گفتم، چرتي بر من افكندي، آنگاه كه وارد نماز شدم، و حال راز گفتن را از من گرفتي آنگاه كه با تو رازونياز كردم!
مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِي بَلِيَّهٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ
مرا چه شده؟ هرگاه گفتم نهانم شايسته شد، و جايگاهم به جايگاه توبه كنندگان نزديك گشته
برايم گرفتاري پيش آمد، بر اثر آن گرفتاري پايم لغزيد، و ميان من و خدمت به تو مانع شد...
و از خدا علتش رو میپرسن و با عبارت و لعلک(و شاید) چندتا عامل رو برای کسالت بیان میکنند!
اما چیزی که برای امروزه ما خیلی قابل تأمل هست این فراز از دعاست:
أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِينَ: يا شايد مرا انس يافته با مجالس بيكاره ها ديدي، پس مرا به آنان واگذاشتي!
امام سجاد یکی از عوامل کسالت در دعا و دوری از ذکر خدا رو انس با مجلس وقت تلف کنندگان بیان میکنن!
حالا یه نگاه به زندگی خودمون بندازیم:
چقدر از عمرمون رو به بطالت در گروه ها و کانال ها و فضای مجازی گذروندیم؟!
نکنه این بطالت ها و وب گردی ها ما رو برای عبادت کسل و خسته کرده و مانع توبه حقیقی شده؟!
ماه رمضان فرصت خوبی برای توبه و تصمیم های عالیست
بیاین همه با هم تصمیم بگیریم از این فراز دعای ابوحمزه ثمالی، درس زندگی و عبادت بگیریم و هرچه کمتر کنیم بطالت و همنشیی با هدردهندگان عمرمون رو!
حواسمون باشه مصداق « آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِينَ» نباشیم...
✍آينــــــــــﮫ
#ابوحمزه_درس_زندگی
#بطالت_عمر_عامل_کسالت_در_عبادت
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
دیشب آخر شب، بچه ها دوتا مسابقه داشتن:
مسابقهی کی از همه ساکت تره و مسابقهی کی زودتر میخوابه؟!
دختر سومیم از اول تو مسابقه ها همکاری نکرد و همش قانون رو شکست، با اینکه میدونست حواسم بهش هست که داره همش خلاف حرفم عمل میکنه؛ وقتی خواهراش ساکت خوابیدن بهش گفتم هر دوتا مسابقه رو باختی!
اونم با یه حالت خوف و رجایی گفت:«میشه همه چی از اول برام شروع بشه؟»
منم که امید به بخشش و ناراحتیش رو دیدم و میدونستم بازیگوشیش نزاشته قانون مدار باشه دلم نیومد با وجودقانون شکنی ها بهش نه بگم!
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
یهو یاد رابطهی خودم با خدا افتادم!
خدایا من قانون های تو رو زیر پا گذاشتم با اینکه میدونستم تو داری میبینی منو و شاهد اشتباهاتم هستی...
بنده های خوبت و خوب بندگی، کردنشونم جلو چشمم بود اما نادیده گرفتم و به خطاهام ادامه دادم!
اما تو میدونی من از سر عصیان، گناه نکردم! بلکه خواسته های نفسانیم منو به بازی گرفتن...
حالا شبای قدر رسیده! با هزارامید، نگران از گناهانم اومدم در خونه ت تا بگم: میشه گناهام رو پاک کنی و از سر تقصیراتم بگذری؟!
به قول دخترم؛ خدایا میشه از امشب، همه چی برام ، از اول شروع بشه؟!
می دونم ناامیدم نمیکنی، خدای مهربون تر از مادر...
✍آينــــــــــﮫ
#شب_قدر
#شب_شروع
#دانشگاه_مادری
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه ،شب دل آشوبهی کربلایی هاست...
کاش در خانهی صاحب عزا، تسلیت غم پدر میگفتیم...
قرآن بر سر گرفتن، نزد شهید بیسر... میشود قسمتم کنی آقا؟!.... 💔
✍آينــــــــــﮫ
#شب_حسرت_کربلاییها
#زیباترین_تقدیر_برایم_کربلاست
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
دعای ابوحمزه را خواندهای؟!
چه زیبا، عاشقی را میبینی که در عشق معشوقش غوطهور شده و با او گفت و گو میکند...
معشوق را حمد و ستایش میکند و به زیبایی توصیف میکند:
فَرَبِّي أَحْمَدُ شَيْ ءٍ عِنْدِي وَ أَحَقُّ بِحَمْدِي
و پروردگارم ستوده ترين موجود نزد من بوده و به ستايش من سزاوارتر است.
وقتی ابوحمزه را میخوانی؛ گویا زیباترین داستان عاشقانه را میخوانی؛ کدام عاشق این چنین خود را در برابر معشوق، هیچ میداند؟!
حالا که او را حمد و ثناء کرد و به صفات نیکو خواند، آرام به درگاه عشقش پا میگذارد:
وَ قَدْ قَصَدْتُ إلَيْكَ بِطَلِبَتِي وَ تَوَجَّهْتُ إلَيْكَ بِحَاجَتِي
من با درخواستم آهنگ تو كردم، و با حاجتم روي به تو آوردم!
عاشق، برای آمدن به درگاه معشوق، شفیعی آورده، و چه شفیعی والاتر از «عشق»...
حُبِّي لَكَ شَفِيعِي إلَيْكَ
عشقم به تو واسطه ام به پيشگاه توست...
تا کنون؛فردی را این چنین عاشق یافته ای؟!
عاشقی که خود را سزاوار نگاه لطف معشوق نمیداند، اما انقدر به کرامت معشوقش اطمینان دارد که با وجود خطاهایش، با تکیه به کرم معشوقش، با وجود بیم و هراس به سبب گناهان، با شوق و امید به سوی او میرود...
أَدْعُوكَ يَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِياً خَائِفاً إِذَا رَأَيْتُ مَوْلاَيَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ
تو را مي خوانم اي پروردگارم در حال هراس و اشتياق و اميد و بيم، میخوانمت!
آنگاه که او را غرق در خوبی ها و با والاترین صفات خواند، حالا که در دریای عشق او غوطه ور شد، وقت طلب حاجت است از تواناترین و بی نیازترین معشوق، پس به سراغ قاب قوسین او ادنی به معشوقش میرود:
إِلَهِي إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي الْجَنَّهَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ نَبِيِّكَ
، خدايا اگر مرا وارد دوزخ كني اين موجب خرسندي دشمن توست، و اگر مرا به بهشت وارد نمايي، اين سبب خوشحالي پيامبر توست،
وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِيِّكَ أَحَبُّ إلَيْكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّكَ
و من به خدا سوگند اين را مي دانم، كه دل شادي پيامبرت نزد تو، از خرسندي دشمنت محبوب تر است...
این چنین عاشقانه و خاضعانه معشوقش را با خویش همراه میکند!
میداند خشنودی معشوقش در پی خشنودی عزیزترین مخلوقش، محمد صلوات الله علیه و آله و سلّم است...
حالا که این چنین او را عاشقانه خواند، نزدیک ترین جایگاه به معشوقش را میطلبد:
ألْحِقْنِي بِأَوْلِيَائِكَ الصَّالِحِينَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الأَْبْرَارِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الأَْخْيَارِ
و مرا به دوستان شايسته ات محمّد و خاندانش آن خوبان و نيكان پاكيزه و پاك ملحق كن
یعنی همنشینی با والاترین مخلوقات و اولیای الهی!
و حالا در کنار معشوق آرام می یابد...
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
دعای ابوحمزه، مناجات عاشقانه علی بن الحسین با خداست؛ نه تنها ابو حمزه که سراسر ادعیه ها و مناجات امام سجاد علیه السلام، راز و رمز عاشقی ست!
آری؛ علی بن الحسین، درس عاشقی را در دانشگاه عاشورا پیش حسین آموخته...
تو نیز، اگر طالب عاشق شدنی دست بیاویز به دامان حســـــــــین که:
«اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة»
✍آينــــــــــﮫ
#ابوحمزه_راز_و_رمز_عاشقی
#مکتب_عشق_حسین
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari