✖️فتحعلی شاه دستی به ریش بلندش کشید و فریاد زد: این جنازه مال کیه؟
🔻همه مردم جمع شده بودند تا ببینند جنازه ای که در اثر سیل از زیر خاک بیرون آمده بود برای چه کسی است. شاه هم دستور می دهد كتیبه ای را که از بالای قبر بیرون زده بشویند و رویش را بخوانند:
هذا المرقد العالم الكامل، المحدث، ثقة المحدثين صدوق الطايفه ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی
مردم صلوات فرستادند و شاه، مأیوسانه گفت: فکر می کردیم امام زاده باشد»
سید محمد که به شدت سر ذوق آمده بود به شاه گفت: «این جنازه مال
کسی است که کم از امام زاده نیست والاحضرت!»
شاه پرسید: «چطور؟ اینجا و میان این همه ابن ابن ابن نام حتى یک امام بزرگوار نیامده!».
سید محمد گفت: «این جنازه #شیخ_صدوق است؛ اگر جهان اسلام و شیعه چهار عالم بزرگ داشته باشد، قطعاً یکیشان همین بزرگوار است»
شاه گفت: «صدوق؟ چنین کسی را به خاطر نداریم».
سید محمد جواب داد: عجیب نیست، عمر من و شما به درک زندگی این آقا قد نمی دهد»
شاہ متعجب پرسید:
مگر جنازه مال چند سال قبل است؟.
سید گفت:
نزدیک به هزار سال
بخشی از کتاب «تن های هزارساله»
کتاب «تن های هزارساله» داستان زندگانی شیخ صدوق است. روایتی از صدوق و پدرش که در سالهای پایانی غیبت صغری و سالهای ابتدایی غیبت کبری زندگی کردند و حوادث بسیاری را به چشم دیدند و رقم زدند.
✍️ نشر معارف
╭┅──────┅╮
❤
@Aynaammar2329
╰┅──────┅