بسم الله الرحمن الرحیم
داستان کوتاه و آموزنده
یه روز داشتم می رفتم خونه . تو اتوبوس بودم که دیدم یه خانم با پوشش بسیار نامناسب و زننده وارد اتوبوس شد.
👈کمی نزدیک تر که شد خیلی آروم و محترمانه گفتم: ببخشید این پوششتون اصلا مناسب خانم خوبی مثل شما نیست . می دونی به خاطر همین پوشش ممکن خانواده ای از هم بپاشه و یا جوون ها گرفتار فساد بشن.
👈این خانم با تندی برگشت به من گفت: اگر شما راست می گید به جای گیر دادن به لباس های من برید این #اختلاس ها رو جمع کنید.
مونده بودم جواب این استدلال غیر منطقی رو چی بدم. یه لحظه فکری به ذهنم رسید.
👈#ماسکم رو برداشتم و نشستم کنارش.
کم کم دیدم داره خودخوری می کنه . رو به من کرد و گفت خانم چرا ماسکت رو برداشتی مگه اخبار گوش نمی دی که به خاطر همین رعایت نکردن ها روز صد تا دویست نفر از #کرونا می میرن.
👈من هم که منتظر چنین حرفی بودم گفتم: خانم چرا به ماسک نزدن من گیر می دی اگه راست می گی برو جلوی #سقط_جنین های کشور رو بگیر که به جای صد نفر روزی هزار نفر کشته می شن یا اگه خیلی راست می گی برو جلوی #تصادفات جاده ای رو بگیر که کشته هاش تو سال ده ها برابر کرونا هست.
👈خیلی قرص و محکم گفت: هرچیزی اهمیت خودش رو داره حالا که تو کشور نسبت به سقط جنین بی تفاوت هستند دلیل نمی شه که شما مسائل بهداشتی رو رعایت نکنید و دیگران رو مریض کنید.
👈اینجا بود که من به هدف رسیدم و به این خانم گفتم: عزیزم من هم این رو می دونم فقط خواستم بگم اگه من هم به شما می گم عدم رعایت پوشش شما باعث گرفتار شدن خودتون و دیگران می شه دیگه نرو سراغ اختلاس ها . همونطور که خودتون گفتید هرکسی وظیفه ای داره . من و شما باید اینجا وظیفه خودمون رو انجام بدیم و مسئولین هم در قوه قضاییه و سایر جاها برای برخورد با اختلاس ها وظایف خودشون رو انجام بدن لذا دلیل نمی شه که چون بعضی ها اختلاس می کنند من به وظیفه شرعی و اخلاقی خودم عمل نکنم .
👈با شنیدن صحبت های من بابت حرفی که زده بود از من معذرت خواهی کرد.
👈دیگه به ایستگاه رسیده بودیم و من باید پیاده می شدم .
موقع خداحافظی به من گفت با وجود اینکه اینجور گشتن الان #مد شده و من این لباس ها رو دوست دارم اما به خاطر سلامت روحی و اخلاقی خودم و جامعه حتما با پوشش بهتری بیرون می یام👏👏👏
#حجاب