eitaa logo
کانال اذکار طلائی(ادعیه، اعمال)
2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
152 فایل
کانال اذکار طلائی(ادعیه، اعمال) https://eitaa.com/joinchat/1829372157C3b79ba2d44 گروه🌹 https://eitaa.com/joinchat/1836056829C2f9b34a8ea ارتباط با ادمین کانال: @valayat @shad_2810 🥀نشر و کپی مطالب با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور بلامانع هستش 💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
1 - در باره سوره : سوره نمل ، غرض سوره : بشارت و انذار و ذكر مختصري از داستانهاي موسي و داود و سليمان و صالح و لوط (عليهم السلام ) و بيان پاره اي از اصول معارف مانند توحيد ربوبي و معاد،مي باشد. (124) (اذ قال لهم اخوهم هود الا تتقون ): (آن زمان كه برادرشان هود به ايشان گفت : چرا از خدا نمي ترسيد؟) 2 - (125) اني لكم رسول امين ): (بدرستي كه من پيغمبري امين هستم ) 3 - (126) (فاتقوا الله واطيعون ) (پس از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد) 4 - (127) (وما اسئلكم عليه من اجر ان اجري الا علي رب العالمين ): (و من براي پيغمبري خود از شما مزدي نمي خواهم ، چون مزد من جز به عهده پروردگار جهانيان نيست ) قوم عاد مردمي از عرب بسيار قديم بودند كه در احقاف جزيره العرب زندگي مي كردند و نام پدر و نياي آنها عاد بوده و به همين دليل آنها را به اين نام خوانده اند،ايشان داراي تمدني پيشرفته و سرزمينهايي آباد بودند اما با تكذيب پيامبران (چون دعوت همه پيامبران واحد است ، تكذيب يكي از آنها، برابر با تكذيب همه آنهاست ،گذشته از اين آنها بكلي منكر مسأله رسالت بودند) و كفران نعمات الهي خداوند آنها رابوسيله بادي عقيم هلاك ساخت و شهر و ديارشان را ويران نمود. و همچنانكه در مورد نوح ع گفتيم ، چون هود هم نسب و خويشاوند آنها بود،خداوند او را برادر آنها ناميده است . حضرت هود ع نيز همچون نوح ع با استفهامي توبيخي قومش را انذار نموده ومي فرمايد: چرا از خداي سبحان نمي ترسيد؟ من فرستاده اي از جانب پروردگار هستم كه در ابلاغ رسالت او امانتدارم و هر چه او به من امر كند آن را به شما مي رسانم ، پس اطاعت از من اطاعت از خداست و من در برابر رسالتم از شما اجر و مزدي نمي طلبم كه اين امر مانع از ايمان شما شود، اجر رسالت من فقط بر عهده رب العالمين است كه درالوهيت و ربوبيت يگانه است و هيچ معبود و ربي غير او نيست‌. 5 - (128) (اتبنون بكل ريع ايه تعبثون ): (چرا در هر مكان بلندي بيهوده نشاني بنامي كنيد؟) 6 - (129) (وتتخذون مصانع لعلكم تخلدون ): (و قصرها مي سازيد؟ مگر جاودانه خواهيد بود؟) 7 - (130) (واذا بطشتم بطشتم جبارين ): (و زماني كه حمله و خشم مي كنيد به مانندجباران عمل مي نمائيد) 8 - (131) (فاتقوا الله واطيعون ): (پس از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد) 9 - (132) (واتقوا الذي امدكم بما تعلمون ): (و بترسيد از آنكه شما را به آنچه مي دانيد مدد كرده است ) 10 - (133) (امدكم بانعام وبنين ): (با چهارپايان و فرزندان ياريتان كرده ) 11 - (134) (وجنات وعيون ): (و با باغستانها و چشمه سارها) 12 - (135) (اني اخاف عليكم عذاب يوم عظيم ): (همانا من از عذاب روزي بزرگ بر شما بيمناكم ) ظاهرا قوم هود در بالاي كوهها و نقاط بلند، ساختمانهاي رفيعي بنا مي كردند تا براي گردش و تفريح به آنجا روند و هدفشان تنها تفاخر و پيروي از هوي و هوس بوده ،حضرت هود ع آنها را از اين بابت ملامت و سرزنش مي كند كه چرا در هر نقطه بلندزمين علامت و نشانه اي بدون فايده و بيهوده بنا مي كنيد و چرا قلعه هاي محكم وقصرهاي استوار و عالي مي سازيد مگر مي خواهيد عمر جاودانه كنيد؟ چون اين كارهايي كه مي كنيد و اين بناهايي كه مي سازيد، سالهاي دراز باقي مي ماند و عمر طولاني ترين افراد بشر از عمر آنها بسيار كوتاهتر است . و شما وقتي مي خواهيد شدت عملي كه از خود نشان دهيد، آن قدر مبالغه و زياده روي مي نمائيد كه مانند جباران و ستمگران عمل مي كنيد و خلاصه در دو سوي شهوت و غضب آنقدر اسراف مي كنيد كه از حد اعتدال و هيئت عبوديت خارج مي شويد. (بطش ) به معناي كشتن با شمشير و زدن با تازيانه است . و (جبار)(63) به معناي كسي است كه بر ديگران علو و عظمت و سلطنت داشته باشد. در ادامه فرمود: از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد و دست از اين اسراف و استكباربرداريد و بترسيد از خدايي كه شما را با نعمات گوناگوني كه مي دانيد و آنها رامي شناسيد، مدد كرده چون شما بايد در برابر اين ياري از او شكر گزار باشيد نه آنكه اسراف و استكبار نماييد آنگاه اجمالي از نعمات الهي را ذكر كرده از قبيل مال و فرزند واحشام يا باغها و چشمه سارها و منظور اين بوده تا آنها را متوجه نعمات الهي بنمايد وبگويد شما خود مي دانيد كه نعمتها از جانب خداست و هيچكس در اعطاي آن به شما،با او مشاركت ندارد، پس واجب است كه شكر آنها را بجا آوريد و از نافرماني خدابپرهيزيد، چون كفران نعمت موجب غضب و عذاب خدا مي شود. به همين دليل من ازعذاب روزي بزرگ ـ يعني روزي كه عذاب و غضب الهي بر شما نازل شود ـ بر شماهراسانم . و مراد از روز عذاب ظاهرا قيامت و يا روز وقوع عذاب دنيوي و هلاكت آنهااست‌. 13 - (136) (قالوا سواء علينا اوعظت ام لم تكن من الواعظين ): (گفتند: يكسانست ما را خواه پند دهي يا از پند گويان نباشي ).
14 - و ‌با‌ ‌آن‌ ‌که‌ باطنشان‌ بدان‌ یقین‌ داشت‌، ‌از‌ روی‌ ظلم‌ و تکبّر ‌آن‌ ‌را‌ انکار کردند ‌پس‌ ببین‌ عاقبت‌ مفسدان‌ چگونه‌ شد 15 - و ‌به‌ راستی‌ ‌به‌ داود و سلیمان‌ دانشی‌ عطا کردیم‌، و گفتند: ستایش‌ خدایی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌ما ‌را‌ ‌بر‌ بسیاری‌ ‌از‌ بندگان‌ مؤمنش‌ برتری‌ داده‌ ‌است‌ 16 - و سلیمان‌ وارث‌ داود شد، و ‌گفت‌: ای‌ مردم‌! ‌ما زبان‌ پرندگان‌ ‌را‌ تعلیم‌ یافته‌ایم‌ و ‌از‌ ‌هر‌ چیزی‌ [بهره‌ای‌] داده‌ شده‌ایم‌ راستی‌ ‌این‌ همان‌ تفضل‌ آشکار ‌است‌ 17 - و ‌برای‌ سلیمان‌ سپاهیانش‌ ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ و پرندگان‌ گردآوری‌ شدند ‌تا‌ ‌آنها‌ یک‌ جا جمع‌ شوند [و ‌در‌ اختیار باشند] 18 - ‌تا‌ آن‌گاه‌ ‌که‌ ‌به‌ وادی‌ مورچگان‌ رسیدند، مورچه‌ای‌ ‌گفت‌: ای‌ مورچگان‌! ‌به‌ خانه‌هایتان‌ داخل‌ شوید، مبادا سلیمان‌ و سپاهیانش‌ بدون‌ توجه‌ ‌شما‌ ‌را‌ پایمال‌ کنند 19 - سلیمان‌ ‌از‌ گفتار ‌او‌ تبسمی‌ کرد و خندید و ‌گفت‌: پروردگارا! مرا ‌بر‌ ‌آن‌ دار ‌تا‌ نعمتی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌من‌ و پدر و مادرم‌ ارزانی‌ داشته‌ای‌ شکر کنم‌ و عمل‌ صالحی‌ ‌که‌ می‌پسندی‌ انجام‌ دهم‌، و مرا ‌به‌ رحمت‌ خویش‌ ‌در‌ جمع‌ بندگان‌ شایسته‌ات‌ ‌در‌ آور 20 - و جویای‌ حال‌ پرندگان‌ شد و ‌گفت‌: چرا ‌من‌ هدهد ‌را‌ نمی‌بینم‌! آیا ‌از‌ غایبان‌ ‌است‌! 21 - حتما ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ عذابی‌ سخت‌ عذاب‌ می‌کنم‌ ‌ یا ‌ سرش‌ ‌را‌ می‌برم‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ دلیل‌ روشنی‌ ‌برای‌ ‌من‌ بیاورد 22 - ‌پس‌ دیری‌ نپایید ‌که‌ [هدهد آمد و] ‌گفت‌: ‌به‌ چیزی‌ دست‌ یافته‌ام‌ ‌که‌ تو ‌به‌ ‌آن‌ دست‌ نیافته‌ای‌، و ‌از‌ سرزمین‌ سبا ‌برای‌ تو خبر یقینی‌ آورده‌ام‌.
🌿🌺🌿 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 1 - طس (شاید اشاره به سوره است یا نام خدا یا رسول است که به آن قسم یاد شده) این آیات قرآن (بزرگ) و کتاب روشن خداست. 2 - که هدایت و بشارت برای اهل ایمان است. 3 - آنان که نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و کاملا به عالم آخرت یقین دارند. 4 - همانا آنان که ایمان به عالم آخرت نمی‌آورند (پس از اتمام حجت) ما اعمالشان را در نظرشان جلوه دهیم و آنها به کلی گمراه و سرگشته شوند. 5 - آنها را هم (در دنیا) سخت‌ترین عذاب است و هم در آخرت زیانکارترین خلقند. 6 - و تو (ای رسول ما) آیات قرآن (عظیم) از جانب خدایی حکیم و دانا (به وحی) بر تو القا می‌شود. 7 - (به یاد آر) هنگامی که موسی (وقت بیچارگی و درد حمل زن در آن بیابان سرد و ظلمت نوری دید و) به اهل بیتش گفت: مرا آتشی به نظر آمد می‌روم تا از آن به زودی خبری برایتان بیاورم یا شاید برای گرم شدن شما شعله‌ای برگیرم. 8 - چون موسی بدان آتش نزدیک شد او را ندا کردند که آن کس را که در (اشتیاق) این آتش است یا به گردش (در طلب) است (مقدمش به لطف حق) مبارک باد، و منزه است خدا که آفریننده عوالم بی‌حد و نهایت است. 9 - (از آن آتش شجر طور ندا آمد) ای موسی، همانا منم خدای مقتدر دانای درستکار. 10 - و تو عصای خود بیفکن، چون موسی (عصا افکند و ناگاه) بر آن نگریست که به جنبش و هیجان در آمد چنانکه اژدهایی مهیب گردید، رو به فرار نهاد و دیگر واپس نگردید، (در آن حال بدو خطاب شد) ای موسی مترس که پیغمبران در حضور من هرگز نمی‌ترسند. 11 - (ستمکاران عالم باید بترسند) مگر کسی که ستم و کار بد کند آن‌گاه به زودی (توبه کند و) نیکویی را جایگزین بدی کند (تا خدایش ببخشد) که همانا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. 12 - و دست در گریبان خود کن تا چون بیرون آید نه از مرض (برص، بلکه از نظر لطف خدا) سپید و روشن (چون ماه تابان) گردد، آن گاه با نه معجز الهی (یعنی عصا و ید بیضا و ملخ و قمّل و ضفدع و خون و شکافتن دریا و کوه و طوفان) به سوی فرعون و قومش که گروهی فاسق و نابکارند به رسالت روانه شو. 13 - اما چون آیات و معجزات ما به طور روشن به آنها ارائه شد گفتند که این سحر بودنش روشن و آشکار است.
🌿🌺🌿 14 - و ‌با‌ ‌آن‌ ‌که‌ باطنشان‌ بدان‌ یقین‌ داشت‌، ‌از‌ روی‌ ظلم‌ و تکبّر ‌آن‌ ‌را‌ انکار کردند ‌پس‌ ببین‌ عاقبت‌ مفسدان‌ چگونه‌ شد 15 - و ‌به‌ راستی‌ ‌به‌ داود و سلیمان‌ دانشی‌ عطا کردیم‌، و گفتند: ستایش‌ خدایی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌ما ‌را‌ ‌بر‌ بسیاری‌ ‌از‌ بندگان‌ مؤمنش‌ برتری‌ داده‌ ‌است‌ 16 - و سلیمان‌ وارث‌ داود شد، و ‌گفت‌: ای‌ مردم‌! ‌ما زبان‌ پرندگان‌ ‌را‌ تعلیم‌ یافته‌ایم‌ و ‌از‌ ‌هر‌ چیزی‌ [بهره‌ای‌] داده‌ شده‌ایم‌ راستی‌ ‌این‌ همان‌ تفضل‌ آشکار ‌است‌ 17 - و ‌برای‌ سلیمان‌ سپاهیانش‌ ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ و پرندگان‌ گردآوری‌ شدند ‌تا‌ ‌آنها‌ یک‌ جا جمع‌ شوند [و ‌در‌ اختیار باشند] 18 - ‌تا‌ آن‌گاه‌ ‌که‌ ‌به‌ وادی‌ مورچگان‌ رسیدند، مورچه‌ای‌ ‌گفت‌: ای‌ مورچگان‌! ‌به‌ خانه‌هایتان‌ داخل‌ شوید، مبادا سلیمان‌ و سپاهیانش‌ بدون‌ توجه‌ ‌شما‌ ‌را‌ پایمال‌ کنند 19 - سلیمان‌ ‌از‌ گفتار ‌او‌ تبسمی‌ کرد و خندید و ‌گفت‌: پروردگارا! مرا ‌بر‌ ‌آن‌ دار ‌تا‌ نعمتی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌من‌ و پدر و مادرم‌ ارزانی‌ داشته‌ای‌ شکر کنم‌ و عمل‌ صالحی‌ ‌که‌ می‌پسندی‌ انجام‌ دهم‌، و مرا ‌به‌ رحمت‌ خویش‌ ‌در‌ جمع‌ بندگان‌ شایسته‌ات‌ ‌در‌ آور 20 - و جویای‌ حال‌ پرندگان‌ شد و ‌گفت‌: چرا ‌من‌ هدهد ‌را‌ نمی‌بینم‌! آیا ‌از‌ غایبان‌ ‌است‌! 21 - حتما ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ عذابی‌ سخت‌ عذاب‌ می‌کنم‌ ‌ یا ‌ سرش‌ ‌را‌ می‌برم‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ دلیل‌ روشنی‌ ‌برای‌ ‌من‌ بیاورد 22 - ‌پس‌ دیری‌ نپایید ‌که‌ [هدهد آمد و] ‌گفت‌: ‌به‌ چیزی‌ دست‌ یافته‌ام‌ ‌که‌ تو ‌به‌ ‌آن‌ دست‌ نیافته‌ای‌، و ‌از‌ سرزمین‌ سبا ‌برای‌ تو خبر یقینی‌ آورده‌ام‌.