#طنز_کوهستان
👈رؤیای خیس
به کوهی رفتم از روی شکم سیر
همون کوه ِ بدون قفل و زنجیر
همون کوهی که مردم جمعه اُملت
میپختن روی قله ، گاهی کتلت
شنیدم کفش خوب اونجا جوابه
وگرنه شست پام اونجا کبابه
ولیکن کفش خوب خیلی گرونه !
منم پولی نداشتم توی خونه
پریدم توی انبار ِ آقاجان
پوتیناش بود از عهد رضاخان
خودم شلوار داشتم سبک اِسلَش
برند Under Armour بود اسمش
توی کوله ام چپوندم چیپس و کوکا
یه کم تخمه ، کمی هم قهوه موکا
خوش و خندان به تنهائی زدم کوه
ز دل پر پر دهم ، من حجم اندوه
هوا آفتاب بود و آسمون صاف
منم تارگِت زدم تا قله ی قاف
پاهام لُف لُف میکرد تو کفش بابا
شبیه چارلی چاپلین توی فیلما
میون راه ، باد اومد به شدّت
منم اوفتاده بودم توی ذلت
همون شلوار پر زَپ پای من بود
مرا برف و تگرگ میکرد نابود
نشستم روی صخره ، کوه شیراز
بزد باد ، کاپشنم را برد اهواز
دهان کفش بابا شد چو سوسمار
به خود دادم هزاران فحش و لیچار
نوک انگشت پام میکرد مور مور
خودم را دیدم انگاری ته گور
نگاه کردم ببینم کو کلاهم !؟
بلند از عمق جان در آمد آهم
نبود آنجا کلاهی و لباسی
به خود گفتم چقدر تو بی حواسی !
بجایش چیپس بود و ماستِ موسیر
یه کم آب شنگولی از شهر نخجیر
هوا بس منقلب شد ، ابر ِ پر برف
نه نائی در من و ، یک جمله ای حرف
نوک بینی چو زد یکباره قندیل
بخواندم آیه ی اسفل چو سافیل
بگفتم نون تو کم بود یا آب ؟!
غلط کردی که افتادی به این خواب
چو عزرائیل آمد رو به رویم
دهانم قفل شد ، حالا چه گویم ؟
نشست و گفت : ها ، به به چه حور ی ؟
چرا زود آمدی ، گوگوری مگوری !!؟
دیدم یک کاپشنی آمد تا اهواز ...!
تو بودی ناقلا دادیش پرواز ... !!؟
بگفتم ای مَلَک ، من را رها کن
مرا از لیست امروزت سوا کن
"غلط کردم" ، برای یک همینجاست
مرا امید بسیاری به فرداست
نگاه کن شست پایم را سیاه است
به وللّا اینجوری کارم تباه است
مَلَک افتاد بر روی گلویم
چقدر سنگین بود ، اصلآ نگویم
زدم فریاد آی مردم کجائید ....؟
برای بردنم زودتر بیائید ....
به ناگه یک لگد خوردش به پهلوم
پریدم از میان خواب و مغموم
بابام بالای سر فرمود : برخیز ...
چرا روی تشک را کرده ای خیس !؟
بلند شو خرس گنده کار تو نیست
زدی تارگِت به خانه ، خانه ابری ست
شاااادباشید😂😂🏔
https://eitaa.com/Azna1400