_گل بابونه_
- ایده بگیریم😌☔️ 🪴|#نوشیدنی ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @BABONAH💕🌱˘˘
_گل بابونه_
- ایده بگیریم:)🪄🎨 🪴|#نقاشی ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @BABONAH💕🌱˘˘
سایت هایی که کمکتون میکنن و لازمتون میشن📲📚😸
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – ·
Udemy آموزش آنلاین عمومی
توی طیف گسترده ای از موضوعات هست مثل : زبان ، طراحی ، عکاسی ، شیوه زندگی ، بازار یابی ، نرم افزار ،موسیقی و...
✨|🪴|✨|🪴|✨
سایت ممرایز : این سایت به صورت تخصصی زبان ها رو رایگان یاد میده زبان های : فرانسوی ، عربی ، چینی ، ترکی ، کره ای ، آلمانی و انگلیسی و ...
✨|🪴|✨|🪴|✨
Dave conservatoire
بهترین سایت آموزش آنلاین هنر و موسیقی رایگان که آموزش موسیقی در سطح جهانی برای همه رو ارائه میده و درس های ویدیویی و تست های تمرینی هم داره!
🪴|#معرفی
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
@BABONAH💕🌱˘˘
_گل بابونه_
🪴|#پروفایل ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @BABONAH💕🌱˘˘
چون صاعقه در کوره بیصبری ام امروز ؛
از صبح ك برخاستهام ، ابریام امروز :)
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
@BABONAH💕🌱˘˘
_گل بابونه_
✨🌱✨ #ناحله #پارت_36 +من دارم میرم ،کاری نداری؟ _نه مامان خدانگهدار +مراقب خودت باش عزیزم!خداحافظ
✨🌱✨
#ناحله
#پارت_37
_نمیدونم دیشب یه خواب عجیبی دیدم
+خلاصه من که نیستم!
مامانتم همینطور
پس در نهایت نمیتونی بری!
_مامان هم نیستتت؟ کجاست؟
+گفت امشب شیفتِ!
_اهههه لعنت ب این شانس.
شما ساعت چند میاین خونه؟
+من الان میرم شاید ۸ یا ۸ و نیم!
_اووفف!!!!باشه.
اینو گفتمو دوییدم سمت اتاقم.
حوصله ی هیچکیو نداشتم.
کتابامو با پام شوت کردم یه سمتِ اتاق و رو تختم دراز کشیدم و گوشیمو گرفتم دستم.
که بابا با چندتا ضربه به در اتاق وارد شد!
+حالا ساعت چند هس؟
_هفت!!!
+خب من سعی میکنم زودتر بیام . تو آماده باش که هر وقت اومدم سریع بریم!
پریدم پایین و با جیغ گفتم
_مرسییی بابایِ خوبم
در اتاق و بست و رفت .
مشغول چک کردن تلگرام و اینستاگرامم شدم که دیدم ریحانه از تشییع شهدا یه پست گذاشته!
با دقت نگاش کردم اما به خاطر کیفیت بدِ دوربین ریحانه خیلی فیلم داغونی بود و واضح نبود
چهره های آشنا میدیدم ولی دور وایستاده بودن .
همه دورِ تابوتُ گرفته بودن و راه میرفتن.
تو کپشنشم نوشته بود "شهید گمنام سلام. خوش اومدی مسافرِ من خسته نباشی پهلوون . خوش اومدی به شهرمون!"
پستش یِ حس و حالِ خاصی داشت.
۵ بار ۱۰ بار یا شایدم بیشتر از اول این فیلمِ یک دقیقه ایُ دیدم
حس خوبی بهم میداد!
یه حسّ پر از آرامش .
تو حال و هوای خودم بودم و مشغول دیدن فیلم که دیدم اشکام رو گونم سر خورد. دلیلِ اشکامو نمیفهمیدم ولی بیشتر از همیشه آروم بودم .
بالاخره هر جور که بود دل از فیلمِ کندم.
به ساعت نگاه کردم تقریبا نزدیکای ۶ بود . رفتم سمت کتابخونه که کتاب ریاضیمو بردارم و به فرمولش نگا بندازم و تست بزنم که کتابی که بابا از دادگاه اورده بود نظرمو جلب کرد .
دستمو دراز کردمو برش داشتم
به جلدش نگا کردم که نوشته بود"دخترِ شینا "!
بیخیالش شدم انداختمش رو تخت. برگشتم پایین تا یه چیزی بخورم .
در یخچالو باز کردم ولی چیزی پیدا نکردم.
کابینتارم گشتم ولی بازم چیزی نبود .
از تو یخچال پاکت شیرُ یه موز در اوردم و ریختمشون تو مخلوط کن و مثلا شیرموز درست کردم.
ریختم تو لیوان قشنگِ صورتیمُ با اشتیاق رفتم تو هال نشستم رو کاناپه و تلویزیونُ روشن کردم کانالا رو بالا پایین کردم میخواستم خاموشش کنم که یه دفعه رو کانال افق مکث کردم.
یه خانمی رو نشون میداد که گریه میکرد دقیق که شدم فهمیدم همسرِ شهیدِ!
دست نگه داشتمو تا اخرِ برنامه رو نگاه کردم با دقت. چقدر دلم براش میسوخت.زنِ بیچاره !
چه صورتِ ماهُ خوشگلیم داش.
اخه مگه دیوونن مردم که برا پول میرن خارج از کشور میجنگن میمیرن بی جنازه و هیچی اخه یعنی چی؟
معلوم نی فازشون چیه
چشونه؟
خدایی پول انقدر ارزش داره؟
تو دلم اینو گفتم که همون لحظه گریه خانومه شدت گرف!
دقت کردم ببینم چی میگه
حرفاش که تموم شد فیلمُ رو بچه ای که تو بغلش بود زوم کردن!
نمیدونم چرا یه دفعه دلم یه جوری شد!
به ساعت نگاه کردم.
فیلمِ تقریبا تموم شده بودُ تیتراژِ پایانی شروع شده بودُ اسما بالا میرف!
تلویزیونُ خاموش کردم و رفتم بالا سمت اتاقم. ساعت دیگه هفت شده بود .
دلشوره گرفته بودم.
کمدموُ وا کردم یه مانتویِ بلند سرمه ای که خیلی ساده بود با یه شلوار مشکی کتان برداشتم و پوشیدم .
از کمد شال و روسری هم یه روسری سرمه ای بلند برداشتم.
موهامو دم اسبی سفت بستمو روسریُ سرم کردم.
یه کیفِ اسپورت هم برداشتمو وسایلمو ریختم توش.
یه ادکلن خوشبو از رو میز آرایشم برداشتم و دوتا فِش به لباسم زدم.
این دفعه بدون هیچ آرایش.
نمیدونم چرا ولی وجدانم اجازه نمیداد ارایش کنم.
کیفمُ گرفتم و رفتم پایین .نشستم رو مبلُ منتظر بابا شدم .
عقربه دقیقه شمار نزدیک ۱۲ میشد و من بیشتر استرس میگرفتم
میترسیدم که نرسم.
تلفنُ برداشتمُ چندبار شماره بابا رو گرفتم. جواب نمیداد کلافه پوفی کشیدم و دوباره تی ویُ روشن کردم
کانالا رو جابه جا کردم و بی حوصله رو یه شبکه نگه داشتم که هشدار برای کبرا ۱۱ میداد.
از گرسنگی دل ضعفه گرفتم .تازه یادم افتاد که شیرموزم مونده رو میز رفتم برش داشتمُ همشُ با یه قورت فرستادم سمت معده ی عزیزم.
به تهِ خالیِ لیوان نگاه کردم
تازه فهمیدم بهش شکر نزده بودم .
به ساعت نگاه کردم. هشت و نیم بود .
_مثلا میخواست به خاطر من زودتر بیاد.
با شنیدن صدای بوق ماشین بابا چراغارو خاموش کردم و پریدم بیرون .
با عجله کفشمو پوشیدم و بندشو نبسته رفتم تو ماشین
ترجیح دادم غر نزنم که نظرش عوض نشه
با شناختی که ازش داشتم تا همین جاشَم لطف کرده بود بنده ی خدا رو قوانینش پا گذاشته بود.
با عجله سلام کردم و ادرس و بهش دادم
اونم با ارامش پاشو گذاشت رو گاز و حرکت کرد
که گفتم
_اینجور که شما میرونین شاید هیچ وقت نرسیم بابا جون
و یه لبخند مضخرف زدم
بدون اینکه به من نگاه کنه گف
+چه فرقی میکنه ما میریم یا میرسیم یا نمیرسیم دیگه
هم فالِ هم تماشا
تا قسمتمون چی باشه...
🪴|#رمان
▹ · – · – · 𖥸 · – · – · ◃
@BABONAH💕🌱
_گل بابونه_
- چه نازههه😍 🪴|#کیوت |#پروفایل ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @BABONAH💕🌱˘˘
•⁸تکنیكبرایِداشتنمطالعهیِهدفمند•✨
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – ·
۱. داشتنبرنامهایدقیقُاصولی🐭 📝𖤛
۲. افزایشِ تمرکز 🧠🧁💗𖤛
۳. کاهشاضطرابُفشارروانی😵💛𖤛
۴. تقویت قدرت تصمیمگیری🐢🌴𖤛
۵. خوشبینی به آینده💎🏙𖤛
۶. نظم بخشیدن به کارها🤍🗓𖤛
۷. انجام خود ارزیابیها 🍉❤𖤛
۸. مدیریت زمان⏳🍦𖤛
🪴|#درسی
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
@BABONAH💕🌱˘˘
_گل بابونه_
- خدا چقدر قشنگ میگه.. 🪴|#استوری ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @BABONAH💕🌱˘˘
اینارو بخون بدردت میخوره .🥤🌸.
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
- موثرترین راه برای حفظ کردن اینه که هر 30 تا 50 دقیقه درس خوندن ، 10 دقیقه استراحت کنین .🥯🌿.
- شکلات خاصیت ضد باکتریایی داره و از پوسیدگی دندون جلوگیری میکنه .🛴💛.
- اگه با صدایی آروم صحبت کنی ، مخصوصا موقع دعوا ، تسلطت بر طرف مقابل راحت تر میشه .🥚🌸.
- توت فرنگی و جوش شیرین به سفید تر شدن دندونات کمک میکنه .🐰🌻.
- وقتی به چیزی که دوست داریم نگاه میکنیم مردمک چشممون 45 درصد گشاد تر میشه .✨♥
🪴|#جالب
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
@BABONAH💕🌱˘˘
_گل بابونه_
- دخترای درسخون..😊✨ 🪴|#درسی |#روتین |#ولاگ ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @BABONAH💕🌱˘˘