eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7هزار ویدیو
19 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهدایی که دقیقا در ۶۳ سالگی به شهادت رسیدند: حاج قاسم سلیمانی سید ابراهیم رئیسی فخری زاده فواد شکر اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله و بسیاری دیگر ❌️بعد از حمله زمینی به لبنان کم کم اتفاقات سوریه و عراق هم شروع خواهد شد ... 🔔💥🔔💥🔔💥🔔 ⭕️🖊همونطور که قبلا گفتیم یکی دو ماه پیش رو خیلی مهمه و متاسفانه یکی از بدترین اتفاقات ممکن رخ داد از این به بعد کلا منتظر اتفاقات خاص و بزرگ باشید اتفاقات تعیین کننده داخلی و خارجی @BACHE_HEZBOLLAHi 📌وضعیت به شدت حساس و لحظه ای شده 💥تو زدن اسرائیل ۲۴ ساعت هم نباید تعلل کرد 👈ذره ای تعلل باعث میشه هزاران فکر غلط در مورد داخل کنن هزاران برنامه غلط برای داخل بریزن ، یادتون که نرفته تو سازمان ملل عرض کردن ما اختلافات داخلی زیادی داریم !!! 🔔قبل از هرگونه اقدام ضربه محکم رو وارد کنید به اسرائیل ، اوضاع مقاومت و قدرت منطقه ای در حساس ترین شرایط خودش قرار داره ... را فراموش نمیکنیم @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ✌️کوه صبر بزودی طغیان خواهد کرد @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔘‍ حجم مطالب و تحلیل اونقدر بالا هست که وقت برای جمع بندی واقعا وجود نداره وجود سید حسن نصرالله برای ما نعمت بود و اشک های ما در فراق ش گواه این از دست دادن هست ، جگری ازمون آتیش زد که به این زودی التیام نخواهد یافت ولی ما وقت برای سوگواری نداریم ، ما وقت برای تعلل در جبهه مقاومت نداریم ، ما وقت گریه نداریم ، ما وقت بی دبیرکل بودن حزب الله نداریم چون در مقابل ما شقی ترین انسان ها در عمل و فکر وجود دارند که یک ثانیه تعلل در تجلی اهداف مون یعنی گریه کردن به سید حسن نصرالله ، گریه کردن به عبدالملک الحوثی، گریه کردن به صفی الدین ، گریه کردن به قاآنی و ... ؛ یا باید عزم مون رو راسخ کنیم یا پا پس بکشیم ، امام علی(ع) در کدوم نبرد پا پس کشید؟ در هیچ کدوم الا وقتی قرآن به سر نیزه رفت ، الا اینکه سیاسیون موضع رو سست کردند ؛ پس محور مقاومت نباید بازیچه حرکت با رفتار سیاسیون بشه وگرنه دومین سبب باخت در کنار تعلل ، همین سست شدن سیاسیون بی شرف خواهد بود. من تمام این موارد رو پیش بینی کردم ولی الانم بهتون میگم ما به نخ نرسیدیم که ، ما همه چیزمون رو وسط نیاوردیم که ، کل ما با خدا معامله نکردیم که ، هر کسی معامله کرد رو خدا خرید ؛ از پیروزی و شکست هراس دارید ؟ مگر خداوند نگفت که پیروزی و عزت دست من هست؟ ما باید کامل وارد میدان بشیم ، هر چی داریم بیاریم در مقابل دشمن ؛ اونجاست که خداوند درهایی به روی ما وا خواهد کرد که برای هیچ قومی در بعد حکومت رسول خدا باز نکرده هست و بازم تکرار میکنم اگر ۱ درصد یقین داشتم ادامه این راه شکست هست ، تحلیل نمیزدم . حزب الله هم نباید زیاد خودش رو معطل تعیین دبیر کل کند چون اسرائیل داره از این فرصت و بی لیدری بالاترین سو استفاده رو میکنه و برای جنگ زمینی داره اماده میشه؛ حزب الله طوری نیروهاش رو بارور کرده که کوچکترین عضوش هم بهترین رهبر خواهد بود پس لطفا نگران کادر رهبری و نظامی حزب الله نباشید ؛ جنگ ۳۳ روزه رو مگه فراموش کردیم ، تحلیل هایی که کار میشد ؛ شهادت دبیرکل قبلی در موقعی بدتر بود که ، باید از این مرحله گذر کنیم ؛ خیلی داریم در این مرحله تعلل می‌کنیم و این تعلل آسیب خواهد زد. من برای گذر از این مرحله و عدم استفاده اسرائیل از تعلل حزب الله ، ظهر گفتم که باید دیگر ارکان مقاومت وارد گود شوند ولی خب یقین دارم ما دست خداوند رو در این امتحان سخت خواهیم دید و خداوند پیروزی شیرینی رو برای حزب الله رقم خواهد زد. شک نکنید که رهبران سیاسی و نظامی بعدی حزب الله هم تندرو و هم فعال تر خواهند بود تا بینی این جرثومه شیطانی رو به خاک بمالند. و اما برای ایران ، پیروزی ما زمانی هست که پشت رهبری بایستیم ؛ نه یک سانت کمتر نه یک سانت بیشتر ؛ تحلیل های خودمونم داریم که یکی ش همین استفاده از فرصت ایجاد شده هست. جمهوری اسلامی در راس مقاومت هر چقدر از این جنگ دوری کنه ؛ آسیب های بدتری خواهد خورد و بدون شک این روزها ما داریم فرصت آخرین برگه مون رو هم میسوزونیم ؛ عزت دست خداست و به رزمندگان مخلص ش عطا خواهد کرد. رهبر پیر و فرزانه ما گفتند که حزب الله پیروز هست ، فلسطین پیروز هست و در این جملات حرفهای مهمی نهفته هست و بزودی ثمرات خودش رو نشان خواهد داد. ان شاءالله. ✍اسماعیل احمدی @BACHE_HEZBOLLAHi
تلاش العربیه سعودی برای فتنه انگیزی با ایجاد بدبینی در نزد افکار عمومی شیعیان لبنان نسبت به ایران @BACHE_HEZBOLLAHi
✅الحوثی:‌ امید صهیونیست‌ها را ناامید می‌کنیم رهبر انصارالله یمن: شهید نصرالله ستاره تابانی در آسمان مجاهدان و یک فرمانده بزرگ و برجسته به شمار می‌رفت که تجلی‌بخش ارزش‌های اسلامی بود. مهم‌ترین چیز در حال حاضر این است که تلاش‌های یهودیان و جنایتکاران را برای از بین بردن روحیۀ مبارزان و تضعیف جبهۀ حزب‌الله ناکام کنیم. باید امید صهیونیست‌ها را ناامید کنیم. باید به‌سمت افزایش تنش و تغییر عملکرد حرکت کنیم. دشمن اسرائیلی، با جنایات خود نخواهد توانست به آرزوهایش دست پیدا کند و در پایان زوال و نابودی‌اش بنابر وعدۀ الهی قطعی‌ است. برخلاف میل دشمن اسرائیلی، جبهه‌های پشتیبانی از قضیه همچنان فعال خواهد بود. ما هیچ‌گاه مردم فلسطین و لبنان و همرزمان و مجاهد خود را در این کشورها تنها نخواهیم گذاشت @BACHE_HEZBOLLAHi
🔔اگه هفت اکتبر همون موقع که حماس حمله کرد به اسرائیل و کاملا اسرائیل گیج شده بود ایران به همراه تمام گروه های مقاومت پشت حماس می‌ایستادن و حمایت علنی و سریع میکردن الان شهید رییسی زنده بود ، شهید هنیه زنده بود ، شهید سیدحسن زنده بود و مطمئنا اسرائیل در این حد گستاخ و پرو نشده بود و کارش خیلی وقت پیش تموم شده بود و الان خیلی جلوتر بودیم ... گفتیم خدمتتون احتمالا بعد تایید شهادت سید اسرائیل حمله زمینی به لبنان شروع میکنه الانم خیلی سریع در حال آماده شدن برای این موضوع هست اگه مقاومت قرار باشه صبر کنه برای مراسمات و این حرفا متاسفانه ضربه میخوره ، تعلل واقعا جایز نیست ، همین که تا الانم کاری نکردن به خودی خود اشتباهه خیلی سریع باید اقدامی صورت بگیره ، اسرائیل در حال آماده سازی برای ورود زمینی به لبنانِ ... @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔔اگه هفت اکتبر همون موقع که حماس حمله کرد به اسرائیل و کاملا اسرائیل گیج شده بود ایران به همراه تمام
🚨سخنگوی ارتش اسرائیل: اسرائیل باید گام های لازم را برای یک جنگ گسترده تر در خاورمیانه بردارد . ⭕️🖊 همونطور که گفتم اسرائیل دیگه متوقف نمیشه ، اینکه فکر کنیم اگه نزنیم جنگ نمیشه و فلان خیال خامِ اقدام باید همه جانبه ، محکم و فوری باشه از سمت ایران و مقاومت ... 👈همونطور که رسانه های اسرائیلی دارن کم کم میگن بعد حزب الله و سیدحسن بدون شک میرن سراغ انصارلله و ترور رهبر انصارالله سید عبدالملک بدرالدین الحوثی ❌️وقت زدن همین امشبِ ، تاخیر و تعلل اشتباهِ @BACHE_HEZBOLLAHi
♦️پا به ماه ... ✍️ اسرائیل آبستن حوادث است 🔸ما گفتیم رژیم صهیونیستی ۲۵ سال دیگر را نمی‌بیند، خودشان عجله کردند و زودتر می‌خواهند بروند. 🔸سگ هار صهیونیست با این جنایت‌ها نمی‌تواند به ساخت مستحکم سازمان مقاومت و حزب‌الله صدمه‌ای بزند. (رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای) ۱۴۰۳/۷/۷ ⚙️طراح: هادی مومنی راوندی @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه رییس جمهور محترم شما متعلق به ۸۵ میلیون ایرانی هستید ونه یک اقلیت ۴۰ نفره !!... @BACHE_HEZBOLLAHi
🔘‍ صرفا جهت اطلاع محور مقاومت در این برهه زمانی به هیچ عنوان دیدار بشار اسد و اردوغان به صلاح نیست مسئولان در جمهوری اسلامی ایران میدانند ولی متذکر می شویم کشور سوریه یعنی عمق استراتژیک و راهبردی ما @BACHE_HEZBOLLAHi
امیرالمومنین بین کشته‌ها دنبال عمار می‌گشت. بالای سر عمار رسید. سر او را به آغوش کشید و شروع به گریه کرد. شعری سرود. معنای یک بیت آن این است که «ای روزگار غدّار هر کسی را که علی دوست دارد از او گرفتی». @BACHE_HEZBOLLAHi
❌️ فوری 🚨ارتش آمریکا شرق سوریه را بمباران کرد منطقه البوکمال در مرز عراق و سوریه ⭕️🖊به نظرم اسد رو به جای امن منتقل کنید ... 🔔برای ترور تو عراق یا شخصی عراقی دستشون کلا بازه ، چندین مورد هست حفظ امنیت داخلی سوریه و عراق واقعا مهمه تو این شرایط ... @BACHE_HEZBOLLAHi
🔻بیانیه سپاه پاسداران برای شهادت سردار نیلفروشان 🔹سردار پرافتخار، مجاهد و مهاجر فی سبیل الله، سرتیپ پاسدار عباس نیلفروشان، از فرماندهان پیشکسوت و جانبازان سرافراز دفاع مقدس و مستشار سپاه در لبنان، در حملهٔ تروریستیِ رژیم سفاک صهیونی در شامگاه روز جمعه به هم‌رزمان شهیدش پیوست. 🔹مجاهدت‌های این سردار مجاهد در سنگر دفاع مقدس، جبههٔ مقاومت، امنیت کشور و دفاع از حرم اهل‌بیت (ع) ترجمان ایمان، فداکاری و مجاهدت در راه امنیت کشور و آزادیِ قدس شریف بود. 🔹سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با محکومیت شدید جنایت‌های رژیم صهیونیستی در لبنان عزیز، شهادت این شهید گرانقدر را به محضر رهبر انقلاب و فرماندهی معظم کل قوا، خانوادهٔ معظم، هم‌رزمان آنان و آحاد ملت شریف و قدرشناس ایران اسلامی به‌ویژه استان اصفهان تبریک و تسلیت می‌گوید 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹:شاهزاده ای در خدمت قسمت نود و نهم🎬: هنگامی که روشنگری ابوذر به اوج خود رسید ، عمر که سخت خشمگین
🌹شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و یک🎬: فضه همان طور که مانند پروانه به گرد وجود بانوی پهلو شکستهٔ خانه می گشت و یک‌ چشم به درب نیم سوخته داشت و یک چشم هم به پیراهن خونین بانویش که از جای نشتر میخ درب بر سینهٔ ایشان خون تازه میتراوید ،دید که حسین علیه السلام ،هراسان وارد خانه شد . فاطمه سلام الله علیها که چشم بر درب نیم سوخته داشت ،با ورود میوهٔ دلش به خانه ، بوی یارش ،عطر ولایت زمانش را حس کرد، گر‌چه نمی توانست اما دست به دیوار گرفت و یک دستش هم فضه در دست گرفت و از جا برخاست و رو به فضه گفت : ب..باید به استقبال ولیّ خدا بروم ، تا علیِ مظلوم با دیدن حال نزارم به دردهایی که بر جانم افتاده پی نبرد. فضه دانست که فاطمه می خواهد با پای خود، به استقبال امیرالمؤمنین برود تا علی با چشم خود ببیند ،فاطمه اش سالم سالم است ، گرچه درد پهلو و پرپر شدن محسن شش ماهه و سینه سوخته امانش را بریده بود، اما باید ظاهراً خود را سرحال می گرفت تا دردی دیگر به دردهای علی، نیفزاید. هنوز علی علیه السلام به درب خانه نرسیده بود که فاطمه با رویی که سعی می کرد نیم آن را که اثر سیلی بر آن مشهود بود با روسری سرش بپوشاند جلو آمد و با لحن مهربان همیشگی اش فرمود: سلام علی جانم، جانم فدای جان تو و جان من ،سپر بلاهای جان تو ،یا ابالحسن همواره با شما خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی بسر بری با تو خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود. و علیِ تنها ،می دانست که کلام زهرایش راست ترین سخن روی زمین است و آن هنگام که لشکر دشمنان به خانه اش هجوم آورد ،این زهرا بود که جانش را سپر بلای ولیّ زمانش نمود ، وقتی پیغام زهرا به علی رسید که فرموده بود : به خدا قسم که هم اکنون از این ظلمی که بر ما روا داشته اید پناهنده مزار پدرم می شوم ، و در نزد پدرم دست به دعا بلند می کنم و همهٔ شما را نفرین می کنم.... علیِ مهربان دانست که اگر زهرا سلام الله علیها ،دست به دعا بردارد ، بی شک این دنیا کن فیکون خواهد شد ، آخر مدار زمین بر گرد زهرایش می چرخد...پس هراسان به سلمان فرمان داد تا خود را به زهرای مرضیه برساند و بگوید که علی فرموده: فاطمه ،به خانه باز گرد و از ناله و نفرین ،خودداری کن... و زهرا سلام الله علیها ، همان کرد که امامش فرمود ، دست روی دلش گذارد و به خواسته امامش سر تعظیم فرو آورد. علی که دلگیر از زمانه ای بی وفا بود و حالا جلوی رویش وفادارترین و ولایی ترین موجود روی زمین ایستاده بود ، دو طرف بازوی زهرا سلام الله علیها را گرفت و میخواست بوسه بر دامان این یار مهربان زند، بازوی ورم کردهٔ فاطمه، نالهٔ علی را بلند کرد ، از ناله پدر ، کودکان هم گرد این دو‌ موجود آسمانی جمع شدند و صحنه ای بوجود آمد که نالهٔ عرشیان را در افلاک در آورد..... چند روزی از واقعه مسجد و بیعت زورکی ابوبکر ،می گذشت که قاصدان خبری دیگر آوردند، خبری که طاقت زهرا را طاق نمود و او را از خانه نشینی به در آورد و با حالی نزار، خطبه خوانی قهار، در مسجد پیامبر صلی الله علیه واله شد.... ادامه دارد 🔔🌹🔔🌹🔔🌹🔔 شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و دوم🎬: چرخ روزگار می چرخید و این بار با ظلم دنیاطلبان بر مدار دنیا طلبان می گشت . فدک ،سرزمینی حاصلخیز و پهناور که می توان به چشم قطب اقتصادی هم به آن نگاه کرد، سرزمینی که قبل از اسلام در دست یهودیان اطراف مدینه بود و با رونق گرفتن اسلام ، یهودیان این سرزمین تسلیم شدند و فدک بدون کوچکترین جنگ و خونریزی به دست سپاهیان اسلام رسید . خداوند که دانای بی همتاست ، هیچ ابهامی در دینش نیست ، سرنوشت غنائمی را که بدون جنگ و خونریزی بدست می آمدند مشخص نمود و آنها را از دارایی‌های پیامبر اسلام اعلام کرد و اختیار این اموال را به دست رسول الله صلی الله علیه وآله داد تا هر جور صلاح می داند، دربارهٔ این اموال تصمیم بگیرد . وقتی خبر تسلیم فدک به پیامبر صلی الله علیه واله رسید ، ایشان دوست داشتند به پاس فداکاری ها و بذل و بخشش های ام المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها این سرزمین را به ایشان هدیه کنند ، اما چون ایشان در قید حیات نبودند پس فدک را به تنها وارث حضرت خدیجه سلام الله علیها ، زهرای مرضیه سلام الله علیها ،هدیه نمود‌. و همگان از مهاجر و انصار می دانستند که فدک از آنِ زهراست و تمام درآمدش به دست حضرت زهرا سلام الله علیها ، صرف امور مسلمین می شد ،یعنی ایشان از مال خود ،انفاق می فرمودند. دشمنان خاندان رسول ،به غصب خلافت قناعت نکردند و می خواستند آل طه را از همه لحاظ در مضیقه قرار دهند و سرزمین حاصلخیز و پر رونقی مثل فدک را از دست آنها به در آورند و غصب نمایند، که چنین کردند‌.
بچه حزب اللهی
🌹:شاهزاده ای در خدمت قسمت نود و نهم🎬: هنگامی که روشنگری ابوذر به اوج خود رسید ، عمر که سخت خشمگین
وقتی به حضرت فاطمه سلام الله علیها خبر رسید که ابوبکر ،کارگزارن حضرت را از فدک بیرون کرده و کارگزاران خودش را بر آن گمارده و فدک را تصرف نموده، فضه شاهد بود که حضرت زهرا سلام الله علیها ،سکوت را جایز ندانست و در حلقهٔ زنان بنی هاشم که او را چون نگینی در بر گرفته بودند به راه افتاد تا به نزد ابوبکر وارد شد. ابوبکر که یکباره زهرای مرضیه و زنان بنی هاشم را در پیش رو دید غافلگیر شده بود ، رو به مادرمان زهرا سلام الله علیها گفت : چه شده لشکر کشی کرده اید؟ او خوب می دانست که این سخنان سزاوار دختر پیامبر نیست و براستی لشکر کشی را آنها کرده اند در ابتدا بر درب خانهٔ علی علیه السلام و آتش زدن آنجا و بعد هم لشکر کشی به فدک که از اموال زهرا و علی بود. حضرت زهرا سلام الله علیها بی توجه به حرف او ،فرمودند: ای ابوبکر ، می خواهی زمینی را که پیامبر برای من قرار داده و آن را بر من از طریقی که مسلمانان با جنگ آن را تصرف نکرده اند، بخشیده است، از من بگیری؟ آیا نشنیده ای که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم می فرمود : احترام هر کس با فرزندش حفظ می شود و تو می دانی که پیامبر صلی الله علیه واله برای فرزندش جز این را باقی نگذارده؟! وقتی ابوبکر سخنان حق و حقیقت مادرمان زهرا را شنید و زنان همراه او را دید ، دواتی خواست تا سند فدک را برای او بنویسد... انسان متعجب است از کار این خلفای خود نشانده ، مال غیر را غصب می کنند و سپس خود سند برای آن می نویسند... ابوبکر سند را نوشت و به دست حضرت زهرا سلام الله علیها داد. زهرا کاغذ به دست می خواست از مسجد بیرون بیاید که ناگهان عمر که خبر به او رسیده بود و از نرم خوتر بودن ابوبکر نسبت به اخلاق خشن خودش ،خبر داشت ، خود را مانند تیری در کمان به مسجد رسانیده بود، جلوی او سبز شد و.... ادامه دارد... 🖊به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨 @BACHE_HEZBOLLAHi
کی باورش می‌شد که با قایق فایبرگلاس, میشه ناوها را در هم شکست!؟ جای امثال نادر مهدوی ها خالی است @BACHE_HEZBOLLAHi
🔻تصویری از دیدار شهید شیخ نبیل قاووق در کنار رهبر انقلاب در حاشیه مراسم نماز بر شهید زاهدی و همراهان 🔹 شیخ نبیل قاووق از اعضای شورای مرکزی حزب‌الله بود که روز گذشته به شهادت رسید. @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_چهل_یکم🎬: صبح زود بود و پسران تارخ به همراه پسران آزر که در شهر
🎬: چند ماهی از آمدن ابراهیم به میان خانواده اش میگذشت، در این مدت ابراهیم با اجازه پدر بزرگش آزر در شهر می گشت تا با آیین و اعتقادات و مقدسات بابلیان آشنا شود، او با چشم خود میدید که مردم طبق عادت بت های بی جان را می پرستند، پس اگر کسی در بابل بر علیه بت پرستی قیام می کرد، می بایست با عادت های بد و زشت و دیرینه مردم بجنگد و این جنگ، نبردی سخت بود چرا که ترک عادت یک پروسه وقت گیر است که خیلی از مردم برای راحتی خود، با آن کنار نمی آیند ابراهیم که فطرتش نزدیکترین فطرت به فطرت ابتدای خلقت بود با هر کس که هم صحبت می شد او را به خود جذب می کرد و مهر ابراهیم بر دل هر کسی که با او برخورد می کرد می نشست، البته رفتار ابراهیم که برگرفته از تربیت دست نخورده خدایی و ذات پاک الهی اش بود، مردم را تحت تاثیر قرار داده بود، او مانند دیگر بزرگان و متمولین شهر، متکبر نبود و به افراد ضعیف فخر فروشی نمی کرد، بلکه در هر جا و مکانی که پا می گذاشت به دیگران کمک می کرد. کم کم ابراهیم شهره شهر بابل شد و همگان به حال آزر به خاطر داشتن چنین پسری غبطه می خوردند و این تعاریف و تکریم ها به گوش آزر هم رسید. درست است همه از تواضع و مهربانی و امین بودن ابراهیم داستان ها می گفتند اما برای آزر که بزرگ کاهنان معبد بابل بود بسیار سخت بود که ببیند نواده اش مانند غلامان کار می کند و همنشین اقشار متوسط و ضعیف جامعه است، بنابراین یک روز صبح که ابراهیم عازم بیرون رفتن بود قبل از خروج از خانه به او گفت: ای ابراهیم! به گمانم مدت زیادی صرف شناخت مردم شهر کردی و اینک نوبت آن است که تو هم مانند دیگران برادران و اقوامت به کاری در خور خودت مشغول شوی. ابراهیم امر آزر را تایید کرد و فرمود: من به چه کاری باید مشغول شوم؟! آزر دستش را زیر چانه اش زد و گفت: به دنبال من بیا و همانطور که از خانه خارج می شدند ادامه داد: درست است که شاید کار در کارگاه بت تراشی برایت سخت باشد، اخر تراشیدن بت ها کاری بسیار ظریف است که هر کسی از پس آن برنمی آید، اما چند روزی آنجا باش و خوب به کار ما دقت کن تا ببینم استعداد این کار هنرمندانه و البته پر درآمد را داری یانه؟! ابراهیم چشمی گفت و همراه آزر پا به کارگاهی که تا خانه شان فاصله چندانی نداشت گذاشت. ابتدای ورود به کارگاه، ابراهیم جلوی در ایستاد و با تعجب به انواع و اقسام بت هایی که همه از چوب و سنگ تراشیده شده بودند و این مردم بنا به عادتی احمقانه آنها را عبادت می کردند خیره شد. آزر و دیگر شاگردان و اساتید فن مشغول کار شدند و آزر امر کرده بود که ابراهیم را آزاد بگذارند تا هر کاری دوست داشت انجام دهد. ابراهیم به سمت کُنده درختی که در گوشه کارگاه گذاشته بودند رفت، تکه چوبی بی جان که قرار بود تبدیل به مجسمه ای از بعل و مردوک شود و برای بابلیان خدایی کند. ابراهیم بدون آنکه به اطراف توجهی کند، ابزار کار را برداشت و مشغول تراشیدن آن کنده درخت شد. آزر از همان لحظه ورود ابراهیم به کارگاه، او را زیر نظر گرفته بود و هر دفعه که به او در حین کار نگاه می کرد، سرشار از تعجب و غرور میشد، چرا که ابراهیم بدون انکه قبل از این در کارگاه کار کرده باشد و تجربه صورتگری داشته باشد، همچون استاد ماهر، با دستان هنرمندش، آن تکه چوب را می تراشید و حالت میداد. ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ @BACHE_HEZBOLLAHi