eitaa logo
برادرانه
212 دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
10.2هزار ویدیو
320 فایل
حسین برادران پرسش سوالات دینی ومذهبی: @Hossein_baradaranh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 خاطرات نوه 1️⃣5️⃣ ✍️ ... و الا من که مسلمان نبودم از وجود این افراد بی مغز چندشم می شد و تنفر داشتم؛ هیچکدامشان شیعه و سنی واقعی نبودند و فقط از مذهبشان لعن و نفرین و سب و تکفیر و تعصب یاد داشتند. در این بین گروهی هم همیشه مزاحم کارمان بودند و دل خوشی ازشان نداشتیم، با وجودی که اختلافات را می دانستند و حتی بیان هم می کردند ولی اجازه سوء استفاده را به ما نمی دادند. افراد زیرکی که مهمترین مانع برای کارهایمان بودند. بایستی اینها را از چشم هم مذهبی هایشان می انداختیم. آنچه می گفتند و برنامه میریختند برعکسش را در جامعه نشر می دادیم. اینها دهه وحدت می گرفتند ما دهه برائتش می کردیم. اینها از توهین به مقدسات منع می کردند ما لعن و توهین و سب را بین مذاهب ترویج می دادیم. اینها دم از برادری می زدند ما تکفیر می کردیم. و حتی با تفرقه انداختن بین جریانات سیاسی مثل اصلاح طلب و اصولگرا با یافتن افرادی ناآگاه ازهر دو طرف که صبح تا شب به هم دیگر فحش و ناسزا نثار کنند، باعث دو قطبی شدن جامعه ایران شدیم و این وسط کسی به نصایح آیه الله خامنه ایی گوش نمیداد که می گقت: ( من یک اصولگرای اصلاح طلب هستم ) . و همینطور می گفت:( نقد با فحاشی فرق دارد. ) ولی گوش کسی به این سخنان بدهکار نبود و خروار خروار ناسزا بود که به همدیگر حواله میکردند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 2️⃣5️⃣ 🔸قومیت ها ایران کشور قومیت های مختلف است. فارس، عرب، ترک، لر، بلوچ، لک، گیلک، مازنی، بربر و ترکمن؛ مهمترین نژاد و قومیت های ایرانی اند. این یک ویژگی منحصر به فرد برای یک کشور است که اینهمه نژاد در آن با صلح ، صفا و وحدت زندگی می کنند. برای ما هم، این، هم تهدید بود و هم فرصت. از یک طرف تهدید بود چون خیلی از این قومیت های داخلی، نمونه و همسایه خارجی هم داشتند که اگر قومیت های داخل ایران پی به ثروتهای معنوی خود می بردند و انقلابشان را ، آزادی، امنیت و استقلال را درک می کردند آن را به همزبانان و هم قوم های خارج ایران منتقل می کردند و این نقشه ای بود که رهبرشان آیت الله خامنه ای با نام پروژه صدور انقلاب کشیده بود. آنوقت شاهد انقلاب های مشابه ایران در کشورهای همسایه اش می شدیم و تجزیه طلبی در کشورهای دیگر با آرزوی پیوستن به ایران اتفاق می افتاد و دیگر نوبت به گور رفتن ما بود. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 3️⃣5️⃣ ✍️ ... از طرف دیگر این تنوع ، برایمان فرصت بود، زیرا می توانستیم بر آتش تفرقه و تجزیه طلبی بیافروزیم. عواطف و احساسات قومی قبیله ای را تحریک کرده و شاهد ظهور جریان و جنبش های تجزیه طلب در قومیت های مختلف باشیم. از اینرو کوشیدیم تا جایی می توانیم قومیت های مختلف را نسبت به حکومت مرکزی بدبین، شاکی و ناراضی کنیم. کاری کردیم تا به جای اینکه به استقلال و آزادی و ایرانی بودن افتخار کنند، احساس حقارت و ناامیدی داشته باشند. مدام در فکر این باشند که از ایران جدا شوند و برای خودشان کشور و حکومت بزنند. بارها گفته ام ما هر چه داریم و هر پروژه موفقی که اجرا کردیم به خاطر وجود احمق های هر جامعه بوده است. در قومیت ها هم احمق هایشان بودند که برنامه و اهداف ما را پیش می بردند. احمق هایی که وضعیت حکومتها و دولت های اطراف را نمی دیدند و به خیال خام و کودکانه شان می خواستند با جدا شدن از ایران برای خودشان حکومت تشکیل دهند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 4️⃣5️⃣ ✍️ ... نسبت ما به آنها مثل نسبت گرگی بود که منتظر جداشدن گوسفندی از گله ای نقشه و انتظار می کشد. ما مطمئن بودیم اولا این احمق ها عرضه جدا شدن از ایران را ندارند و فقط با اغتشاشات و درگیری هایشان هزینه های مالی و روانی برای حکومت به بار می آورند. دوما اگر هم بر فرض محال بتوانند جدا شوند عرضه تشکیل حکومت و دولت سالمی ندارند. ایران با این همه ادعا با وجود این همه آرمان و مقدسات، شهید و جانباز و .... نتوانسته آنچه از سلامت و عدالت در ذهنش بوده پیاده کند، حالا یه مشت احمق و دزدی که من بهتر از خودشان پرونده زندگیشان را می دانم می خواهند تشکیل حکومت سالم و عادل بدهند؟ زرشک. سوما بر فرض جدایی و تشکیل حکومت، حکایت آنها همانی است که بالاتر گفتم؛ مثل گوسفندی می مانند که از گله جدا شده باشد. به سرعت چشم بر هم زدن در چنگال ما خواهند بود. انگار مصر و لیبی و افغانستان و ... را فراموش کرده اند؟؟؟؟؟ و ازطرفی دیگر تفرقه بین مردم کشورهایی مثل ایران و عراق بود که اتحادشان هم بضرر ما و از هم مهمتر اسرائیل بود. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 5️⃣5️⃣ ✍️ ... باز امشب با وجدانم تنها شدم و نمی توانم ساکتش کنم. اختیار را به وجدانم می دهم و این چند خط را با میل او فکر می کنم. ایران کشوری است با آرمانهای مقدس و بزرگ، برای این آرمانها جوانانش را فدا کرده است. انصافا در این سالها هم تلاش و زحمت کشیده اند. اگر من یک ایرانی و جزء این قومیت ها بودم به ایرانی بودنم افتخار می کردم، به عزت و استقلالی که در ایران دارم افتخار می کردم، آخر تنها عرب، ترک، کرد، بلوچ های ایرانی هستند که از نفوذ و سلطه ما در امان مانده اند. در بیرون ایران افسار این قومیت ها به دست ماست. اگر ایرانی بودم می کوشیدم در کشورهای دیگر نفوذ کنم و آنها را برای پیوستن به ایران ترغیب و تهییج کنم نه اینکه مانند احمق ها اصرار کنم تا از سایه عزت و عظمت ایران خارج شوم. خب دیگر بس است وجدانم زیادی پر رو شده است. خسته ام باید بخوابم فردا کارهای زیادی دارم باید عرب های خوزستان را سیخ سیخک بزنم برای اغتشاشی جدید.... 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 6️⃣5️⃣ 🔸روتوش خاندان پهلوی نسل های جدید ایرانی ، خاطره ای از خاندان پهلوی ندارند و حتی پدرانشان هم حافظه تاریخی ضعیفی دارند. این یک فرصت خوب برای تحریف حقایق بود. از ابتدای انقلاب تا حال ، خاندان پهلوی در چشم ایرانی ها همیشه منفور بوده است. حالا با تغییر نسل ها وقت آن بود که بتوانیم ذهنیت مثبتی نسبت به این خاندان در ذهن جوانان ایرانی ایجاد کنیم. اتاق فکر ما این سری از گروه سلطنت طلب ها و شاه دوست ها تشکیل می شد، قلبا ایمان داشتم دوران پهلوی در ایران پر از فساد و گندکاری این خاندان بوده و جای هیچ دفاعی ندارد اما لازم بود بگردیم و نقاط مثبت و ویژگی هایی برای این دوران بتراشیم و آن را نشر دهیم همچنین تا می توانیم گندکاری های این خاندان را بپوشانیم و در مقابل نقاط قوت رژیم اسلامی ایران را مخفی و نقاط ضعفش را پر رنگ کنیم. باید خاندان پهلوی را در چشم جوانان آراسته و جذاب می کردیم. هزاران عکس و فیلم از رضاشاه، محمدرضا، فرح و فرزنداشان در حالات مختلف ، در حین کار، در سفر، تفریح، در خارج ایران، در مهمانی و ... جمع آوری کرده بودیم. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 7️⃣5️⃣ ✍️ ... عکسهایی با ظواهری جذاب، خندان، پر زرق و برق. در مقابل عکس هایی نشان از عقب افتادگی ، سادگی، کهنگی، ژولیدگی ، وحشی گری و ... از انقلابیون ایران را جمع می کردیم و این دو را در مقایسه با هم با چند جمله معنادار کنار هم گذاشته و نشر می دادیم. باید کاری می کردیم تا جوانان ایرانی از خاندان پهلوی یک خاندان با اصالت، متمدن، با شخصیت، با کلاس، متخصص، با سواد، درستکار و .... در ذهنشان بپرورانند و در مقابل انقلابیون دهه 50 را افرادی بی سواد، وحشی، غیر متمدن بدانند. در رابطه با دوران پهلوی هر چه می گشتیم با فساد ، کم کاری ، دزدی و نفوذ دیگر کشورها مواجه می شدیم ولی بایستی برای پهلوی نقطه قوت می تراشیدیم. مثلا بخشی از گروه اتاق فکر شروع به خاطره سازی از رضا شاه و محمدرضا کرد، خاطراتی غیر واقعی که در آن نشانه هایی از اقتدار و زیرکی این پدر و پسر احمق باشد. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 8️⃣5️⃣ ✍️ ... سعی کردیم نمایی رو به پیشرفت ، مرفه، مترقی، متمدنانه از دوران پهلوی نمایش دهیم و در مقابل از بعد از انقلاب، فقر، جنگ، دزدی، رانت، اختلاس، بیکاری و ... را پررنگ کنیم. آنقدر این طرح را با ظرافت و دقیق اجرا کردیم که حتی خیلی از آنهایی هم که در 12 فروردین 58 به جمهوری اسلامی آری گفته بودند، در انتخابشان شک کرده و باورشان شده بود که دوران پهلوی این همه آبادانی و خیر و برکت داشته. آنقدر برایشان آن دوران را زرق و برق دادیم که جوانان ایرانی پدرانشان را بابت انقلابی که کرده بودند سرزنش کنند. روز اول اجرای این طرح خودمان هم باورمان نمی شد اینقدر کارمان بگیرد. فکر نمی کردیم اینقدر حافظه تاریخی ایرانی ها ضعیف باشد. این تجربه خیلی خوبی بود برای خلق ایده های جدید با استفاده از ضعف تاریخی ایرانی ها؛ به طوری که اگر می خواستیم یک چهره انقلابی و با تقوا را برای چند سال بعد دزد نشان می دادیم و برعکس کسانی که به دزدی و فساد اقرار و محکوم شده بودند را بعد از چند وقت کاندیدای پاک دستی، حقوق بشر، عدالتخواهی و قهرمان ملی می کردیم. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 9️⃣5️⃣ 🔸جدایی دین از سیاست در طول تاریخ بزرگترین مانع ما در منطقه، آخوندها و ملاهای شیعه بودند البته نه همه آنها بلکه بخشی از آنها که احساس تکلیف کرده و وارد سیاست می شدند. هر چه ما رشته کرده، اینها پنبه می کردند. لذا بایستی برای این معضل فکری می کردیم. هدف و چشم انداز ما بر اساس یک جمله ساده و مهم بود، جدایی دین از سیاست. اگر می توانستیم به مردم بفهمانیم که دین از سیاست جداست و با هم فرق دارند و نباید در کار هم دخالت کنند، آن وقت می توانستیم جلوی دخالت ملاهای شیعه در سیاست را هم بگیریم. کار، کار بسیار سختی است قرار است جلوی حرف ملاهای بزرگی مانند میرزای شیرازی که می گفت دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست بیاستیم. برای عملی شدن این هدف بایستی از راه های مختلف وارد می شدیم. باید توسط رسانه ها، مطبوعات و قلم به دستان به مردم می فهماندیم ، اسلام با سیاست کاری ندارد و ملا و آخوند، مرد سیاست نیستند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 0️⃣6️⃣ ✍️ ... دیگر اینکه بایستی از دل حوزه های علمیه زمزمه جدایی دین از سیاست بلند شود. برای این منظور چند نفر را مامور کردیم تا در منابع اسلامی ببینند چه چیزهایی مرتبط با جدایی دین از سیاست است تا آنها را استخراج کرده و بین خود آخوندها پخش می کردیم. در مرحله بعدی باید آخوند ضد سیاست تربیت می کردیم. می گشتیم ببینیم کدام مرجع و ملای شیعه با سیاست مخالف است زیر پر و بالش را می گرفتیم، مطرحش می کردیم برایش وجوهات و امکانات می فرستادیم، از طریق رسانه ها مشهورش می کردیم. نظرات و آرائش را نشر می دادیم و از او یک چهره سرشناش، دوست داشتنی، معنوی و ... می ساختیم. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 1️⃣6️⃣ ✍️ ... کار بعدی هم در خود حوزه ها بود. باید دوری از سیاست را برای آخوندها یک ارزش و امتیاز و ورود به سیاست را یک ضد ارزش و کار اشتباه نشان می دادیم. صِرفِ چسبیدن به درس و بحث یا نشستن در کنج خلوت و حلقه ذکر و ورد بایستی بالاترین ارزش در حوزه ها می شد و آخوند حکومتی، امام جمعه و جامعه شدن، ورود به سیاست و دولت و مجلس و ... بایستی یک کار ضد ارزش برای طلبه ها می شد. باید خود حوزه این گروه ها را به چشم حقارت می دید تا مردم و جامعه هم این افراد را طرد کنند. پیشتر، این طرح را در عراق پیاده کرده بودیم. به طوری که اگر آخوندی وارد سیاست می شد از چشم مردم می افتاد. اما اجرای این طرح در ایران خیلی سخت بود. در ایران نمونه های موفقی وجود داشت که نمی گذاشت ورود آخوندها به سیاست را ضد ارزش کنیم. از میرزای شیرازی گرفته تا آیت الله مدرس و کاشانی و در عصر حاضر هم آیت الله خمینی، نمونه های بارز ورود آخوندها به سیاست بودند. لذا کارمان بسیار سخت بود. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 2️⃣6️⃣ ✍️ ... برای خنثی کردن فعالیت این افراد یک راه وجود داشت و آنهم ورود آخوندهای بی کفایت به صحنه سیاست بود. برای این کار مدت زیادی را در حوزه ها می گشتیم و طلبه هایی که کله شان باد داشت، حس قدرت طلبی ، تایید طلبی، میل ریاست و شهرت داشتند را شناسایی و روی آنها کار می کردیم. برای ورود به سیاست و حکومت شیرشان می کردیم. برایشان هوادار و سوت و جیغ زن جمع می کردیم تا باورشان شود که مرد سیاست اند اما وقتی وارد میدان سیاست می شدند دائم گند می زدند. بایستی تا می توانستیم آخوندهای بی سواد، بی لیاقت، ناتوان، بی تقوا، دنیا دوست و ... را وارد سیاست می کردیم تا با گند کاری هایشان، مردم ایمان بیاورند که اسلام و آخوندها نباید وارد سیاست شوند. و در مقابل افرادی را که حس می کردیم اگر وارد سیاست شوند کلاهمان پس معرکه است را یا توسط نفوذی ها از ورود به سیاست منع می کردیم یا از طرق مختلف ترور شخصیتی می شدند و کنار می کشیدند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 3️⃣6️⃣ 🔸جابه جایی دوست و دشمن رهبران ایران مدام حرف از دشمن شناسی و دشمن ستیزی می زنند. هر بار که حرف از دشمن می شود انگشت اتهام به سمت دولت ما و دولت های هم پیمانمان می گیرند و بسیاری از نقشه های ما را بر ملا می کنند. لازم بود برای نجات از این وضعیت کاری می کردیم. و الا برای همیشه رسوای ایرانی ها بودیم. باید جای دوست و دشمن را عوض می کردیم. باید کاری می کردیم ایرانی ها ما را دوست و دلسوز خود و مسولینشان را دشمن خود بدانند. این پروژه را نمی شد به تنهایی اجرا کرد بایستی دولت های دیگر وسط می آمدند لذا طرح و ایده از ما و اجرایش با اشخاص مختلف بود. در همین راستا تعداد زیادی شبکه ماهواره ای و سایت و کانال در فضای مجازی به زبان فارسی راه اندازی شد وظیفه آنها گزارش اخبار ناگوار داخل و امیدوارانه خارج بود به نحوی که پس از مدتی خواننده نسبت به داخل بدبین و به خارج خوش بین شود. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 4️⃣6️⃣ ✍️ ... همچنین از مسولین کشورهای هم پیمان خواستیم به صورت منظم در رابطه با حوادث ایران موضع گرفته و بیانیه و پیام دهند. در مناسبت ها با مردم ایران سخن گفته ، همدردی کنند و تبریک و تسلیت بگویند. در داخل هم از سفارت خانه ها خواستیم با اصناف مختلف از جمله دانشجویان، هنرمندان، سیاستمداران، تجار و .... ارتباط بگیرند و نظرشان را به خود جلب کرده و ایجاد دوستی و الفت کنند. همچنین از طریق رسانه های داخل و خارج بایستی نگاه مردم به مسولین ایران را تغییر می دادیم. باید آنها در چشم مردم ایران به جای اینکه قهرمان ملی و خدمتگزار ملت باشند، به عنوان افرادی متعصب، تندرو، لج باز، جنگ طلب، بی عرضه و عقده ای شناخته شوند. و در مقابل آن دسته از مسولین و سیاستمدارانی که به سمت ما کشش داشتند را بَزَک و در جامعه به عنوان افرادی عاقل، متین، صلح جو، باسواد و ... معرفی می کردیم. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 5️⃣6️⃣ طرح دیگری که برای این موضوع داشتیم تغییر باورهای جامعه ی ایرانی بود. ایرانی ها به واسطه مسلمان، شیعه و ایرانی بودن، ویژگی های منحصر به فردی داشتند. روحیه رشادت، جوانمردی، ظلم ستیزی و عدالتخواهی با گوشت و خونشان آمیخته بود و این یک مانع بزرگ برای ما محسوب می شد. بایستی مفاهیمی مانند، مبارزه، جهاد، ایثار، دشمن ستیزی، شهادت، عدالتخواهی و ... را تغییر یا حذف کرده و مفاهیمی مانند صلح، تسامح و تساهل ، آشتی و دوستی را در قالب هایی که می خواستیم در ایران ترویج و تبلیغ می کردیم. از تغییر در کتاب های درسی گرفته تا تغییر در سناریو و فیلمنامه های سینما و تلوزیون، بخشی از کارهایی بود که برای این پروژه انجام دادیم. این کار ریزه کاری های زیادی داشت. ممکن بود در یک بخش کوچک زحمت های زیادی بکشیم اما وقتی همین بخش های کوچک و تغییرات ریز کنار هم می آمد برایمان اثربخش بود تا جایی که دست به دست دادن همین کارهای کوچک، ایرانی ها را مجاب به مذاکره و آشتی و کوتاه آمدن کرد. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 6️⃣6️⃣ 🔸عدالتخواهی وای چقدر ظلم و ستم، تا کی تحمل اینهمه بی عدالتی، رانت، رشوه، تضاد طبقاتی ، واویلا..... روحت شاد رضاشاه.... اینها الفاظ و مفاهیمی است که باید در ایران تبدیل به گفتمان شود. باید از کاه کوه می ساختیم. هر اشتباه، سوتی، بی عدالتی و ظلمی را در بوق و کرنا می کردیم برای اینکار خودمان نمی توانستیم وارد عمل شویم. آنقدر در استعمار و استثمار پرونده داشتیم و گاو پیشانی سفید بودیم که رو برای اینکارها نمانده بود. بازهم احمق های هر صنف به کمکمان آمدند. از طریق روابطمان با مطبوعات، دادگستری، شهرداری، اداره کشاورزی و جاهای مختلف دنبال سوژه های بی عدالتی در ایران می گشتیم. معمولا در طول هفته موارد زیادی برایمان ارسال می شد که در اتاق فکر روی آن کار می کردیم و در نتیجه روی چند مورد به جمع بندی می رسیدیم. بعد از این مرحله بایستی توسط رسانه ها و البته همکاران همیشگیمان( احمق های هر صنف) در فضای مجازی و حقیقی پخش می شد. رسانه ها، تیتر خبری اش می کردند و همکاران عزیزمان هم با تویئیت ، لایو، استوری و ... روی آن مانور می دادند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 7️⃣6️⃣ ✍️ ... کم کم کار آنقدر بالا گرفت که عدالتخواهی که ما مد نظرمان بود؛ تبدیل به یک جنبش و جریان درآمد و خیلی ها هر تلاشی می کردند تا خودشان را جزء لیست همکارانمان در بیاورند. بسته به افراط و تفریط، تعصب و حماقتی که اشخاص داشتند ما تعیین می کردیم چه کسانی باید در زمین بازی کنند و چه کسانی باید اخراج شوند. در عدالتخواهی مد نظر ما همه حق بازی نداشتند تنها افرادی با ویژگی های بالا می توانستند امتیاز بیاورند و مورد حمایت رسانه ای ما باشند در حقیقت تنها این افراد را در رسانه، مجازی و حقیقی مطرح و مشهور می کردیم. موارد زیادی هم بود که واقعا در ایده و عمل عدالتخواه بودند ولی مزاحم کار ما می شدند لذا محکوم به بایکوت بودند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 8️⃣6️⃣ ✍️ ... یکی از اهداف ما از عدالتخواهی، برجسته کردن و نشان دادن بی عدالتی در ایران بود. باید دید منفی و ناامیدی در ایران حاکم می شد. هدف دیگر ما ایجاد شبهه و اتهام به اشخاص حقیقی و حقوقی انقلابی بود، بایستی انقلابی ها مورد اتهام قرار می گرفتند. اینکه فلان تاجر و مدیر خصوصی چقدر دزدی و اختلاس کرده مهم نیست مهم این است که ببینیم کدام انقلابی و مسلمانی پایش را کج گذاشته یا کج دیده می شود. هدف های بعدی از این پروژه ، لَوث کردن عدالتخواهی بود. بایستی اولا عدالتخواهی را در حد توئیت و لایو و استوری نگه می داشتیم همچنین کم کم چهره ای افراطی، متعصب، بی سواد و ... از عدالتخواهان نشان می دادیم. به زبان ساده باید عدالتخواهی بچه بازی می شد تا کم کم کسی سراغ آن را هم نمی گرفت. شاید در ابتدای پروژه چند تیر و ترکش هم به ما خورد اما مطمئن بودیم با این شیوه ای که ما پیش می رویم نتیجه همانی می شود که ما می خواستیم. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 9️⃣6️⃣ 🔸تضعیف و تخریب ولی فقیه ولیّ فقیه، واژه ای است که مانند زنان حامله نسبت به آن ویار دارم و بهتر بگویم متنفرم. اگر از من بپرسند مهمترین دشمن شما در ایران چه کسانی هستند، دولت؟ارتش؟ سپاه؟ بسیج؟ آخوندها؟ و .... من یک کلمه جواب می دهم: ولی فقیه. تنها جایی در ایران که نتوانستیم در آن نفوذ کنیم ولی فقیه بود. در بین نظامی ها، طلبه ها ،علما، مسجدی ها و ... توانستیم ولی در ولی فقیه به هیچ وجه. حتی مامورین ما خیلی راحت در طول تاریخ، نظر پاپ ها را توانسته اند تغییر دهند ولی رهبری در ایران تنها گزینه ایست که افکار، احساسات و اراده اش در برابر ما، دیواری فولادی دارد. خیلی ساده لوحانه است که او را مانند عارف نماها و مقدس مابان مسلمان و مسیحی فرض کنیم، غرشش غرش شیرگونه است و چشمانش به تیزی عقاب. در کمترین زمان دستمان را می خواند و با یک سخنرانی، نامه، حکم و ... نقشه مان را به باد می دهد. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 0️⃣7️⃣ ✍️ ... کسی که تصدی ولی فقیه را در ایران قبول می کند دو حالت بیشتر ندارد یا کاسه ای زیر نیم کاسه دارد یا واقعا برای مکتبش خود را فدا کرده است. در قانون و شرع و اخلاق اسلامی ، شرایط و ویژگی هایی برای ولی فقیه آمده است که بعید می دانم ولی فقیه جزء حالت اول باشد. شخصیتی مدیر، زیرک، سیّاس،مخالف هوای نفس، دنیا گریز و خداترس و ... از یک طرف آرزو داشتم همچین شخصیتی در حکومت و دولت های ما وجود داشت و از طرف دیگر از این که دشمنی به این زیرکی و خوش شانسی داریم حرص می خوردم. به خاطر همین، طرح تضعیف ولی فقیه در ایران را که قبلا به دست تیم دیگری بود مستقیما خودم بر عهده گرفتم. اگر همه پروژه ها را به خاطر این پروژه تعطیل هم می کردیم ارزشش را داشت 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 1️⃣7️⃣ ✍️ ... زیرا اگر این پروژه موفق می شد پروژه های دیگر به صورت اتوماتیک وار به هدف می رسیدند. ما راه نفوذی بر افکار، عقاید، احساسات و اراده رهبری در ایران نداشتیم و تنها کاری که می توانستیم انجام دهیم این بود که بین او و ایرانی ها فاصله بیاندازیم. به خاطر همین طرح های ریز و درشت زیادی را اجرا کردیم. در ابتدای امر در بین آخوندها و آیت الله های شیعه و سنی جهان افراد صاحب نفوذ و موثری که با ولایت فقیه مشکل داشت را شناسایی کردیم. هر چقدر می توانستیم این گروه را حمایت، معرفی و تبلیغ می کردیم. خصوصا علمای شیعه را چون از جنس خود ایرانی ها بودند. این کار را پیشتر در عراق اجرا کردیم و نگذاشتیم مثل ایران ولی فقیه بر سر کار بیاید. کار دیگری که کردیم، با استفاده از رسانه ها و فضای مجازی آشکار و پنهانی که در اختیار داشتیم مشکلات، کاستی ها و نابسامانی ها در ایران را گردن ولی فقیه می انداختیم. کاری کردیم که چه در جمع های علمی و نخبگانی و چه در کف خیابان، رهبر را مسبب مشکلات کشور و ملت بدانند. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 2️⃣7️⃣ خیلی مضحک بود. در انتخابات ها خود مردم می آمدند و رای می دادند ولی وقتی مسولین خراب کاری می کردند شیپور شکوه و شکایتشان به سمت رهبرشان بود. کار دیگری که کردیم شایعه سازی راجع به رهبر ایران بود. از املاک و دارایی های نجومی گرفته تا انواع و اقسام بیماری و ... . باید مردم نسبت به ولی فقیه در ایران بی اعتماد می شدند و برای این منظور هر کار که لازم بود کردیم. علاوه بر بی اعتمادی بایستی محبوبیت او را هم کم می کردیم و انزجار و تنفرها را افزایش می دادیم لذا می گشتیم و عیوب و نقص هایش را برجسته می کردیم. ولو عیوب ظاهری، ولو عیوب و مشکلات خانواده و بستگانش را و .... یادم هست در پروژه روتوش پهلوی عکسی از آیت الله خمینی که با لباس ساده و آخوندی خانگی ایستاده بود را کنار عکس محمدرضا شاه با لباس نظامی و انواع اقسام مدال ها تدوین کردیم تا مخاطب نسبت به آیت الله خمینی متنفر و منزجر شود و نسبت به محمدرضا احساس خوبی داشته باشد. کار مهم دیگر، ساختن بی واسطه و با واسطه شعبون بی مخ ها برای ولی فقیه بود. باید طرفدارانی متعصب، بی سواد، افراطی و .... برای ولی فقیه می ساختیم و به نمایش می گذاشتیم. هرچند در این طرح مجبور شدیم افراد زیادی را در قالب دوستدار و طرفدار ولی فقیه وارد جامعه کنیم تا خرابکاری کنند ولی در بین خود طرفداران رهبری هرچند خیلی کم ولی سوژه های افراطی خیلی خوبی یافتیم. 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 3️⃣7️⃣ 🔸یاس و ناامیدی انگیزه و امید؛ چاشنی بسیار خطرناکی است که اگر در جامعه ایرانی اسلامی بیفتد، باعث انفجار غل و زنجیرهای بیشمار و بروز و ظهور استعدادهای زیادی خواهد شد. و این استعدادها همیشه مانع کار ما بوده اند. بایستی یاس و ناامیدی را بر جامعه ایران حاکم می کردیم. از اینرو، باید ناامیدی نسبت به زندگی، آینده، خانواده و .... را در افکار ایرانی ها تزریق می شد. جهت اینکار بایستی دغدغه، آرمان و مسائل هر صنفی را می دانستیم و بر این اساس، ناامید و مایوسشان می کردیم. دانش آموز یک طور، دانشجو یک طور، کاسب، تولیدکننده، کارگر و کارمند، مسول، مدیر، رئیس و ... هر کدام یک طوری باید ناامید می شدند. ✍️ با توجه به اتمام خاطرات نوه طی سه جلسه آینده در اینجا، علاقمندان جهت پیگیری و مشاهده منبع به کانال زیر مراجعه فرمایند👇 🌐https://eitaa.com/joinchat/2542272635C1ac69b1a07 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 4️⃣7️⃣ ✍️ ... هم باید افکار، باورها، شایعات و القائات ناامیدکننده را نشر می دادیم هم باید نشانه های امید و تحرک را مخدوش می کردیم. بایستی القای بن بست و بحران سیاه نمایی راه می انداختیم. اشتباه و خطای یک نفر را به کل صنفش تسری می دادیم. کاری کردیم که اگر یک مدیر اختلاس می کرد، در ذهن مردم همه مدیران اختلاسگر می شدند، اگر یک مسول خلافی می کرد همه متهم به تخلف می شدند و .... در نتیجه جامعه ایران از پویایی می افتد و مبتکر، نخبه، جوان ، تولید کننده ،کاسب ، مدیر و مسول منزوی و بی انگیزه می شوند. مثلا دانش آموز و دانشجو نسبت به ادامه تحصیل ، تولید علم و نوآوری بی انگیزه می شد. ✍️ با توجه به اتمام خاطرات نوه طی دو جلسه آینده در اینجا، علاقمندان جهت پیگیری و مشاهده منبع به کانال زیر مراجعه فرمایند👇 🌐https://eitaa.com/joinchat/2542272635C1ac69b1a07 🔘 ادامه دارد...
🔆 خاطرات نوه 5️⃣7️⃣ ✍️ ... تولید کننده نسبت به تولید کالای با کیفیت و رقابت با کشورهای دیگر و خودکفایی کشورش ، کارمند و کارگر نسبت به دانش و مهارت افزایی، وجدا نکاری و تلاش مضاعف ، جوان نسبت به آینده اجتماعی، تحصیلی و شغلی؛ هر کدام به نحوی مایوس و ناامید می شدند. از طرف دیگر باید نسبت به خارج از خودشان، خارج از فرهنگ، ملت، مذهب و حکومتشان امیدوار می شدند که این وظیفه رسانه ها و مسولین دیگر دولت ها بود. باید از ایرانی ها یک جماعت بیمار روانی، گرفته، مایوس، از خود بیگانه و منزوی می ساختیم. هر چند رهبران ایران متوجه این نقشه بوده و دائم بر علیه آن کار می کردند ولی نتیجه کارمان را در معاشرت با مردم خواهید دید. بخش زیادی از آنها به جای کار، تلاش، نوآوری و تحرک، مشغول غر زدن و بهانه جویی برای از زیر کار در رفتن و ناامیدی و انزوا شده اند. ✍پ. ن: ١- این رمان بر اساس کتاب دشمن شناسی ( بیانات مقام معظم رهبری) نوشته شده. و مفاهیم و نکات مورد نظر مقام رهبری در قالب داستان بیان شده است. ٢- با توجه به اتمام خاطرات نوه در اینجا، علاقمندان جهت پیگیری و مشاهده منبع به کانال زیر مراجعه فرمایند👇 🌐https://eitaa.com/joinchat/2542272635C1ac69b1a07