eitaa logo
🎙رَزم آهَنگ(BATTLE SONG)🎙
20 دنبال‌کننده
24 عکس
68 ویدیو
0 فایل
موسیقی انقلابی🇮🇷✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
آغاز قصه این درد بی ته همون جاییه که چسبید به خستگی تن کشیدم تو خودش درک شیکستن نطفه زندگی مرگ بی غم بردم جایی که مرد پنجره دل تو عرق شده مستعره خط زمانی کلماتم و این باتلاق ماتم خوردن گره گمم هر وری برم مسته این دل بد یعنی ذلم کرده پیچش روزگار گیج توی باد کل مسیرم میره تو حصار گفت بم بیا حرکت نکردم اومد سمتم گفتم برگرد عقب خسته شدم از بس له له زدم من رد دادم بردار دست از سرم گفت نمیشه این پرده پیشه هر آدمی هست نشون بردگیشه هر کس خواست کنار بزندش باید تا ابد باهاش درد یکی شه شل شدم من و اون نزدیک تر گذاشت دست تو دستمو خندید بعد گفتم نکن بیشتر هرشب که این چشم بستس اشکی بش لبخندت پیشکش برگشت آروم به سوی دشت یه گل کند و دادش نشون من گفت اگه بیای به سمتم می تونی نفس بکشیش بدون اشک زدم زل به گل دلم پر کشیده برا راحتی برم بسه دیگه زدم قهقهه گفتم زیر لب سخت ترین یه نخمه این که زنده موندم به عشق مرگ من بنای زندگیم به خشت اشک غم تو قلبم با خاکستر سیگارهایی که کشیدم نوشته من پ دریدم پرده رو که بشه زخم چون هر رو تو جنگم برشته تر ترس ندارم از سرنوشت تخمی منتظرم فقط برسه تش راه می رم باشه تاریکم پاییزم اصن عاصیم از خوابیدن پا میشم نصفه شب میدم بالا کل شیشه رو جاریم بعدش داغ میشم کار میدم می نویسه قلم من میشینم گوشه قلبم تیکه تیکه ورق پر میشه توی حرکت این اثر بد سرد و بی روحه ولی دیره دیگه رپم دود میده توی نبضم سوز سکوته تو سرزمینم تبر خورد افتاد درخت بر ضمیرم نقش خالق شده حک تو عمق همه پس چرا من فقط خط خطی ام کلمه هست تا خرتناق جون اما شکسته شده اتحادشون وقتی من هنو لنگ حال خوبم حرفی نمی مونه انتهای روز