📌درس خارج مسیحیت شناسی آیت الله بروجردی استاد #شهید_مطهری: 🔸من در سال 22 این توفیق را پیدا كردم كه رفتم بروجرد در خدمتشان (ایشان در زمستان 23 به قم آمدند و در سال 22 هنوز در بروجرد بودند) . ماه شعبان بود. 🔹پانزدهم شعبان كه شد طبق سنت آن درسی را كه می گفتند (خارج مكاسب بود) تعطیل كردند، گفتند: این پانزده روز را می خواهم یك بحث كوچكی بكنیم، و یادم هست بحث #مسیحیت را پیش كشیدند و گفتند: من این مسأله را در حدود چهل و چند سال پیش كه در اصفهان بودم یك بار مطالعه كرده ام، تحقیق كرده و نوشته ام، و نوشته ام را دارم، و بعد از آن دیگر به این مسأله مراجعه نكرده ام. حالا می خواهم بعد از چهل و چند سال بار دیگر روی این مسأله مطالعه كنم. بعد خودشان گفتند: می خواهم به نوشته های خودم مراجعه نكنم بلكه از نو مطالعه كنم و سپس مراجعه كنم، ببینم آیا با آن وقت فرق كرده یا نه؟ بعد از ده پانزده روز كه بحث كردند، رفتند آن جزوه ی خودشان را آوردند. 🔸وقتی خواندند دیدند تمام آنچه كه حالا به ذهنشان رسیده است، در چهل و چند سال پیش نیز رسیده، با این تفاوت كه ذهن حالا پخته تر و ورزیده تر شده و آن وقت اصولی تر و قاعده ای تر بوده، حالا به متن اسلام واردتر است. گفتند: از نظر تحقیق فرق نكرده، فقط ذهن ما #فقاهتی تر شده است. 🔹این، مقام یك #مرجع_تقلید است و باید هم چنین باشد. و من از این می ترسم كه جامعه ی ما این را فراموش كند، مردم افرادی را كه صلاحیت ندارند بپذیرند. ولی این مقام محفوظ است و باید هم محفوظ باشد. مجموعه آثار شهید مطهری ، ج17، ص413 #اساتید_شهید #تفقه http://eitaa.com/bayyenatt

🔰 ذهن فقاهتی در مقابل ذهن اصولی 🔷 این مطلب شهید مطهری یکی از ناب ترین نکاتی است که می توان در راستان جریان فقاهت و درک فقهی عمیق شهید مطهری بدان اشاره کرد. 🔷 استاد فرحانی در کلاس درس الفائق امسال خود مطالبی را بعنوان مقدمه بیان کردند که بعد از مرور آنها، میتوان توضیح شهید مطهری را مویدی بر صدق آنها انگاشت. 🔶استاد در سه جلسه اول تدریس خود، چند مطلب به عنوان مقدمه بیان کردند که به دو مورد از آنها اشاره می کنیم. 1️⃣ نکته اول در باب چگونگی ایجاد علم اصول فقه بود، استاد بیان کردند که علم اصول فقه از دل فقه متولد شده است و عبارت است از مسائل و عناصر مشترکه فقه ، البته این عناصر و مسائل مشترکه به صورت نظامند و سیستمی در کنار هم قرار گرفته اند نه به صورت مسائل شتی و غیر مرتبط. 🔹 این چنین نگاهی به علم اصول فقه باعث شد تا در مرور زمان فقها دارای مبانی و اسلوب های معینی باشند و از ابتلا به تهافت گویی در فتاوا و نتایج فقهی در امان باشند. 🔹در واقع علم اصول فقه باعث شد هر فقیه یک اسلوب و نظام فقهی معینی داشته باشد. ثمره این نظام فقهی این است که وقتی یک موضوع معین با شرایط و لوازم ثابت به فقیه عرضه شود، فقیه همیشه حکم واحد به دست آورده و استنباط واحدی هم خواهد داشت. 2️⃣ دومین نکته ای که استاد بیان کردند در مورد وجود دو سبک فقاهت بود که ناشی از دو نوع نگاه به این عناصر مشترکه یا همان علم اصول فقه بود. 🔸 یک مدل و سبک متکی به نظریات آخوند خراسانی و من تبع ایشان است که در این سبک، علم اصول فقه به صورت یک سری ضوابط خشک و منطقی و لایتغیر دیده می شود که نتیجه چنین نگاهی به علم اصول فقه، ورود خشک، سخت و قاعده ای در فقه است. تفقه برخی از اعلام همانند آیت الله خویی اعلی الله مقامه الشریف از این جنس است. 🔸نگاه دوم مربوط به شیخ انصاری و قدمای از فقها و تابعین شیخ انصاری است. (شیخ انصاری بعنوان شاخص بیان شده است نه اینکه منحصر در شخص شیخ باشد یا ایشان ایجاد کننده این مدل باشند) در این سبک از نگاه به علم اصول فقه و در نتیجه فقه، فقیه از نرمش بیشتری برخوردار است و فقه را خشک و دارای اسلوب سخت غیر منعطف نمی بیند بلکه در این منظر فقه روح حاکمی دارد که مبتنی بر استنباط و استشمام از فضای فقه و فقهاست. البته به معنای نگاه ذوقی به ضابطه ای که منتهی به تهافت گویی در مرور زمان می شود، نبست بلکه در درون این دستگاه فقهی ابزاری برای این رویکزد جایگزاری شده است. (برای توضیح تفصیلی به صوت های جلسه دوم و سوم درس الفائق استاد مراجعه کنید.) ➕ برای توضیح این مطلب به بیان آیت الله بروجردی استناد می کنیم که می فرماید ذهن فرد ممکن است از نظر تحقیقی تفاوتی نکرده باشد اما #فقاهتی تر می شود. یعنی یک فقیه زبر دست در عین اینکه دارای نظریات خاص در علم اصول فقه است و مبتنی بر آنها استنباط می کند اما در راستای استنباط و فهم صحیح از منابع، بعد از فقاهت و بکار گیری اصول فقه در فقه، بازهم افزوده هایی دارد. 🔷 حالا با التفات به این دو مسئله متن شهید والا مقام شهید مطهری را دوباره مطالعه بفرمایید. 📝 ناصر قیلاوی زاده 1400/7/25 http://eitaa.com/bayyenatt