eitaa logo
بدون سانسور🇮🇷
122.8هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
110 فایل
ما اجازه تکرار تاریخ را نخواهیم داد/ما تاریخ را به سرانجامش می‌رسانیم ارتباط با مدیر👇 @BDON_SANSORi مطالب ما تک پست نیست، پنل موضوعی است takl.ink/bdon_sansor "اُنظُر الي ما قالَ و لا تَنظُر الي مَن قالَ" #تبلیغات_نداریم . . . . . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام عزیزان خب آقا محمد بسم الله چشم سید جان با اجازه 👇 خب آقا منم ترم تابستونی رو رفتم ملایر و اونجا با حدودا 30 نفر از دانشجوهای ترم تابستانی خود دانشگاه یه خونه تریبلکس بهمون داد. یه خونه خیلی زیبا کنار میدان بز ملایر که چنتا درخت گردو و آلو و انگور داخلش بود و حسابی از خجالتشون در اومدیم. خیلی درگیر مطالعه و درس خوندن شده بودم از اون طرف کلا 35 روز طول کشید ترم تابستانی و دوتا درسمو با 20 و 18 پاس کردم. تموم که شد فاطمه خانوم گفت که برم اصفهان و... اما بخاطر اینکه بخشی از برنامه روزانه مسجد محله تو ماه مبارک رمضان روی من حساب کرده بودن برگشتم تهران و بنا رو گذاشتم که 5 روز آخر برم اصفهان و کلا 10 روز بمونم و... راستش اون سال با اون همه ادعا که بلدم بلدم راه انداخته بودم، یادم رفت که تو خواستگاری قرارمون این بود که وقتی یه مرد عقد میکنه دیگه 50% وقت آزادش رو باید برا خانومش بذاره و بقیشو هم بذاره برا کارهای فرهنگی و اجتماعی و جهادیش و اگرم کار فرهنگی و... نداره، بقیش هم تحت لوای حکومت خانومش باشه☺️ اما من اینو یادم رفت و داشتیم وارد روز 45 دوریمون از هم می‌شدیم که فاطمه خانوم بهم اعتراض کرد و منم چون وسط نماز ظهر و عصر مسجد بودم و بعدشم ترتیل داشتم، نشد باهاشون تماس بگیرم و تا حدودا ساعت 3 یا 4 عصر هرچه تماس گرفتم جواب نداد یکی 2بار هم رد تماس داد اون آخر کار خیلی بهم ریختم، که ای بابا چرا اینکارو میکنه و... بالاخره بعد از کلی سریش شدنم و تماس رو تلفن خونه بهش گفتم که زود گوشیشو جواب بده و بره تو اتاق هرچه باهاش صحبت می‌کردم و عذرخواهي و... اصلا قانع نمیشد میگفتم بابا قرار گذاشتیم که اینجوری باشه گفت نه اولویت شما الان منم و... هرچه صحبت می‌کردم کوتاه نمیومد و پشت تلفن جدی‌تر و بی محل‌تر میشد اونم رفتاری که من ازش متنفر بودم و میگفتم اگه یه مرد خودشو به آب و آتیش بزنه، همسرش باید آشتی‌شو و عذرخواهیشو بپذیره اما فاطمه خانوم ما، گوشش بدهکار نبود، منم فقط حرص میخوردم و 3تا 4 روز طول کشید حتی 1 کلمه باهام حرف نمیزد و رابطمون سرد سرد شده بود منم از صبح تا شب هرکاری میکردم راهگشا نبود که نبود روز 3ام قهرش بود منم دیدم ول کن نیست از صبح دیگه زنگ نزدم و رفتم مسجد و تا شب نزدم بیرون از مسجد واقعا حالم خراب بود افطار خونه مادر بزرگم دعوت بودیم رفتم کنار باغچه خونشون و دوباره بهش زنگ زدم جواب داد، اما بدتر از همه اون 3 روز پشت تلفن گفتم بابا من که دیگه کم کم دارم میام، فقط یکم صبور باش ولی اصلا افاقه نمی‌کرد و بازم سردتر شده بود پشت گوشی بالاخره بعد 4روز، جدی شدم و گفتم مگه با شما نیستم؟!😡 این چه رفتاریه، داری خرابکاری میکنی سر یه اشتباه من و داری غرورمو له میکنی، چته اصلا؟! اما به جای پاسخ گوشی رو رومن قطع کرد و گفت سر من داد زدی دوباره فرت و فرت زنگ زدم تا جواب داد، گفتم عزیزم بخدا من داد نزدم، فقط جدی حرف زدم و... اما نهههه، خرشیطون فاطمه خانوم، دیگه خر نبود، انگار اسب شده بود خرشیطونش و... گفتم باشه من فردا صبح بلند میشم میام اصفهان و تکلیف این رفتارت رو مشخص میکنم و... روز بعد رفتم اصفهان و برعکس همیشه که اون در رو برام باز می‌کرد، نیومد جلو در دیگه واقعا کلافه شده بودم، احساس می‌کردم دیگه صبرم داره تموم میشه، 4 روز شده بود که غرورمو داشت لگدمال می‌کرد هیشکی هم تو این مدت مطلع نشده بود و اما اینکه نیومد دم در خانواده خانومم متوجه شده بودن رفتم داخل و سریع رفتم سمت اتاقش و خوابیده بود خم شدم دستشو گرفتم و بوسیدم که خانومم پاشو حرف بزنیم ولی خیلی تند برخورد کرد و پشیمونم کرد که دستشو بوسیدم دیدم انگار نه انگار که من اومدم و اونم بعد 48 روز خیلی جدی شدم در اتاقشو قفل کردم و گفتم پاشو، سریع 😡 پاشو شما انگار از من خسته شدی و بلند شو ببینیم چرا یه مسئله به این سادگی رو اینقدر کشش دادی و... آقا چشمتون روز بد نبینه، تا گفتم مسئله به این سادگی، عملا قبر خودمو کنده بودم 😂 و یهو گفت ببین من اصلا نمیتونم با ‌شما زندگی کنم 😳 خشکم زد، گفتم چیییی، چی داری میگی، لحنش آروم شد و گفت همینی که شنیدی گفتم یعنی سر اینکه چرا 1هفته دیرتر بیام، داری زندگیمون رو خراب میکنی؟! اونم زندگی که قرار شد الگوسازی کنیم؟! دیدم انگار خیلی جدیه و هرچه اصرار میکنم، ول کن نیست واقعا دیگه صبرم داشت تموم میشد، همش میگفتم خدا خدا خدا این چرا اینجوری شده و... دیدم حالا که ول کن نیست بهتره پدرخانومم رو وارد مسئله کنم تا به کمک ایشون بتونم مدیریتش کنم صداشون زدم و اومدن داخل، گفتن چتون شده شما 2تا گفتم والا چی بگم، ایشون یجوری حرف میزنه که معنیش بوی طلاق میده 😳 و میگه نمیخوام باشم ✅با متفاوت بیاندیشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794 🔴ادامه 👇
🔴 های برجامی 🔺 طرح مسئله: - بنابر مدعای اعضای گروه مذاکره کننده، آیا براستی مذاکرات منتهی به برجام و متن این توافق، براساس «بی اعتمادی» به آمریکا انجام و نگاشته شده است؟ (برای نمونه بنگرید به سخنان جناب وزیر امور خارجه در برنامه ی تلویزیونی "نگاه یک" - ۲۲ مهر ۹۶) ❇️ به منظور واکاوی این مدعای بزرگ برجامی، چند عرصه ی درون متنی را با یکدیگر به نظاره می نشینیم تا با تأمل و تعمق در آن ها بتوانیم میزان صحت یا سقم مدعای مذکور را بسنجیم. ⬅️ مؤلفه های برنامه ی هسته ای ایران: براساس بند نخست از متن توافق ژنو (توافق ژنو، توافق مادر بوده و دو توافق لوزان و برجام بر پایه و اساس آن نگاشته شده اند)، مذاکره کنندگان کشورمان پذیرفته اند که مؤلفه ها و ابعاد فعالیت های هسته ای ایران تماما می بایست با طرف های مقابل (در رأس آن ها آمریکا) به توافق برسد، وگرنه ایران نمی تواند برنامه ی غنی سازی داشته باشد (a mutually defined enrichment programme). به عبارت دیگر، من بعد پیش فرض آن است که ایران هیچ حقی برای داشتن برنامه ی هسته ای ندارد، مگر آن میزان که با طرف مقابل به توافق و تفاهم برسد. بنابرین، گفتمان و امیال طرف مقابل به طور رسمی مورد اصالت و اعتماد قرار می گیرد. این بدان معناست که از جانب مذاکره کنندگان ایران، اعتماد لازم در این زمینه به طرف آمریکایی برای اعطای سهم کافی به کشورمان وجود داشته است. ⬅️ وجود عبارات مبهم و تفسیرپذیر: توافقی که مدعی حل یک منازعه ی طولانی است، قاعدتا نباید حاوی عباراتی باشد که می تواند منشأ مناقشات جدید گردد. این یکی از بدیهی ترین ویژگی های یک توافق عادی و معمولی است. برجام از این حیث، به هیچ وجه نمره ی قابل قبولی دریافت نکرده است، به طوری که دست کم در ۳۰ مورد، تعابیر مبهم و مشکک در متن به وضوح دیده می شود که عملا راه را برای تفاسیر یک جانبه و تحمیل مطالبات زیاده خواهانه از سوی غربی ها هموار می کند. از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: nature - programme - exclusively peaceful -encouraging - concerns - full implementation - successful implementation - as appropriate - if appropriate - appropriate action - national laws - facilitate ⬅️ سازوکار حل اختلافات سازوکار تعبیه شده در برجام برای حل اختلافات، بلاشک در طول تاریخ بشریت نه کم نظیر، بلکه «بی نظیر» است؛ "مکانیزم ماشه". براساس بند ۳۷ از این توافق، در صورت نقض صریح برجام از سوی آمریکا، حتی اگر ایران قصد شکایت و پیگیری آن را داشته باشد، پس از دوره ای معین، به جای آمریکا، این «ایران» است که مجازات خواهد شد، و این در حالی است که ایران کماکان باید به تعهدات خود عمل نماید!! به بیان روشن تر، ایران هیچ اهرم حقوقی ای به منظور اِعمال فشار به طرف های مقابل برای انجام تعهداتشان در اختیار ندارد و صرفا ناچار است به متعهد بودن آمریکا و اروپا به مُفاد برجام امیدوار باشد، اعتماد کند و دست به دعا بردارد! 🔰 اختتامیه حسن ختام این قسمت از سلسله یادداشت های خلاف گویی های برجامی، جملاتی است از جناب ظریف که از معمای اعتماد یا عدم اعتماد گروه مذاکره کننده به آمریکا پرده بر می دارد. در حالی که جان کری وزیر خارجه ی اسبق آمریکا صریحا بی اعتمادی کامل خود را نسبت به ایران ابراز می کند (او می گوید: Its not about trust. verify, verify, verify)، جناب آقای وزیر خارجه این چنین به امضا کننده ی سند حمله ی اتمی به ایران (اوباما) ادای احترام کرده و قول وی را محترم می شمارد: آقای ظریف در ۲۹ شهریور ۹۳ در مصاحبه با خبرنگار شبکه PBS آمریکا اظهار می کند: «ما محدودیت هایی را که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریم ها با آن مواجه است درک می کنیم و همانطور که ما نمی پذیریم آن ها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آن ها نمی خواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند. ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمی کنیم، اگر اوباما به ما قول می دهد که کاری بکند، ما آن را می پذیریم و به قولش احترام می گذاریم». (خبرگزاری ایرنا - کد خبر: ۸۱۳۲۳۰۷۶) @abarshagerd ✍️ ✅ با متفاوت بیاندیشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794