به‌حال‌روز‌نوکرت‌‌هرچی‌گذشت‌شباگذشت ! بدون‌کربلا‌به‌من‌نمیدونی‌چیا‌گذشت(: #ناحله

من مسیحی میشوم عیسی اگر ثابت کند مُرده ای را زنده کرده او بدون یا علی . #آنچه‌مینویسد

- عالم به علی نازد و مولا به ابالفضل :)! #آدمیزاد

رودهای جهان هم نبردند ، بی‌وضو نام ام البنین را .. #تسکین

هرکسی بهر ِچیزی آفریده شده است، تو بهر ِیاری ِمهدی عج آمده‌ای ؛ خود را دریاب ‌‌. #معراج

مدارِ چرخشِ ما...؟ دورِ سرِ آقا امام حَسَن مُجتبی علیه السلام:) #هیچ

گر کار گره خورد بگویید به تسبیح لا حول و لا قوه بالله به #رقیه :) #اینجا‌همه‌چی‌در‌همه

دستی از این خمیده بگیری چه میشود این بار هم ندیده بگیری چه میشود :))) #فور

دخترا:) امشب گوشواره هاتون در بیارین:)💔

- امروز ؟ از بالای ناقه روی دستِ عمو پیاده شد . . ده روز بعد امّا ؟ بماند ...💔

امشب ؟! شبی ک کل سال ب امیدش زندگی کردم . شب سوم محرم ، شب سه‌ساله دختر حسین . شب دختر سه ساله ای که موهاش سفید شد . شب دختر سه‌ساله ای که مثل مادربزرگش‌ دست بر کمر گذاشت . شب دختری که اولین گریه کن حسین بود ک از گریه برای حسین به شهادت رسید . شب دختری که بابایی ترین دختر دنیا بود و سر پدرش ُ آوردن گذاشتن جلوش‌ . شب دختری که با دستای کوچیکش انقدر بر سر و صورت زد ک شد اولین شهید راه‌ گریه بر حسین . کاشکی لیاقت داشته باشم امشب جون بدم براش . کاش امشب سر روضه بمیرم براش . کاش امشب با تمام وجود فداش بشم

_

شب‌ سوم‌‌ شب‌ سختی‌ است‌ خدا رحم‌ کند! روضه‌ امشب‌ نَمی‌ از روضه‌‌ی زهرا دارد...

میدونید کجای روضه خیلی درد داره کجا قلب آدم در میگیره ؟ اونجا که می‌خوان روضه رو شروع کنند از سادات مجلس رخصت می‌گیرند اونجایی که میخوان جگر سوز ترین قسمت روضه رو بگن میگن سادات شرمنده خیلی دردناکه بخدا #دلنویس #محرم

از گیسوان خاکی ام تا که ببافی  یک چیزهایی مانده اما آنقدر نه . . . رقیه خاتون:)

با صدای گریه ات در شام طوفان میکنی باغبار چادرت کافر مسلمان میکنی #رقیه‌سادات

_

بغلم کن بذار یادم بره یه آدمِ غمگینِ خسته‌ام:)) #ابی‌عبدالله #کپی_لا

_

ابی‌عبدالله؛ بگذر‌ شبی‌ به‌ خلوتِ‌ این‌ همنشینِ‌درد تا‌ شرحِ‌ آن‌ دهم‌ که‌ غمت‌ با‌ دلم‌ چه‌کرد . .

از اینکه وسط روضه ی دخترت نمردم ، شرمندم .

داغِ سه‌ساله‌ی‌دخترِ تو،میکُشد مرا .

یکی‌میگفت؛ #بازن‌وبچه‌رفتیم‌کربلا:) شب‌اول؛ #همسرم‌گفت‌خستم رفتن‌هتل #بادخترم‌رفتیم‌حرم؛🖐🏻:) بین‌الحرمین . . . #داشتن‌روضه‌میخوندن ماهم‌رفتیم. #به‌خودم‌اومدم؛ دیدم‌دخترم‌نیست! #میگفت‌همه‌جاروزیروروکردم‌ولی‌ نبود؛) #روش‌نمیشدبدون‌بچش‌بره‌هتل! نشست‌همونجاتاصبح‌‌شایدپیداشد؛ #گذشت . . . نیومدمنم‌‌عصبی‌شدم؛ #بلندشدم رفتم‌حرم‌حضرت‌عباس #گفتم‌این‌رسم‌مهمون‌داریِ؟! من‌الان‌جواب‌زنم‌چی‌بدم؟! #گفت‌ناامیدبرگشتم‌خونه .‌ . دراتاق‌که‌بازکردم؛ #دیدم‌دخترم توی‌بغل‌همسرم‌خوابیدهｼ #به‌همسرم‌گفتم‌دخترمون‌کِی‌اومده؟! گفت:دیشب‌یه‌آقایی‌اوردش‌.‌.. #دخترم‌که‌بیدارشد؛ ازش‌پرسیدم‌کی‌آوردتت‌اینجا؟! #گفت‌یه‌آقای‌مهربون‌منوآورد. بهم‌گفت‌به‌بابات‌بگو؛ #مایه‌سه‌ساله‌گم‌کردیم💔؛) نمیزارم‌دیگه‌کسی‌شرمنده‌زن‌وبچش #بشه!.؛)

اللهم عجل وفاتی في روضة الرقیه.