#خواهرِ_آرمان_نویس
بسم رب الشهداو الصدیقین
داستان این قصه ی دردناک سر دراز دارد سالها پیش که از ولایتی بودنم گفتم معلمی گفت که انقلاب را قبول ندارد دلیلش را پرسیدم؟ گفت ارمان انقلاب شهادت بود والان... با این همه اختلاس دیگر نیست
من سالها سر درگم کلمه ی ارمان و شهادت در ذهنم مانده بود
تا امروز که ارمان
باشهادتش گواهی شد به این ذهن آشفته ی من که شهید ارمان ارمان انقلاب ماست
اینجا نه جزیره مجنون بود نه شهید همت ونه شهید باکری ونه یک کتاب اینجا پاییز بود ابان ماه اش که من دوستداشتم ابان همیشه زیبا بود بنفش 💜کوچ پرستوها، باران تند و راه بندانشهر
یکی بود یکی نبود داستان از این قرار بود که ارمان شهیدشود 🥀
پاییز بود وآبان ماه اش
؛ غروب بودوغربتش برق چشمانی که مظلومیت شهید راتمام شب فریاد میکشد وصبحی که لاله با خون درد دمید بود ، وسرخی تقویم ی که پاییز را عاشق تر وزیبا تر از همیشه نشان داده بود...
شهید ارمان علی وردی
#دلنوشته #خواهرت#داداش_شهیدم#آرمان#آبان
@BEDONE_SHARH_314