زندگی
فهم نفهمیدنهاست
آسمان،نور،خدا،عشق،سعادت،با ماست
در نبندیم به نور
در نبندیم به آرامش پرمهر نسیم
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من
وزن رضایتمندیست
سهراب_سپهری
✨با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🌸 @Beit_al_Shohada
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
✨أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤استاد شجاعی
🌸 راز دلبری امام حسین از مردم جهان
(همین راز، رازِ بزرگی ما نیز هست)
منبع: جلسه ۱۵ از مبحث فکر و ذکر ۴
✨با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🌸 @Beit_al_Shohada
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
✨أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اگه گمراه بشم تقصیر خداست❌
چون خدا در 📖 قرآن گفته: خدا هرکی را بخواد ، گمراه میکنه(یضل من يشا)
>>> پس جبره و خلاف عدالت؟
(پاسخ: مرتضی کهرمی )
✨با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🌸 @Beit_al_Shohada
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
✨أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج✨
🕊﷽ 🥀﷽ 🥀﷽ 🕊
♥️بسم ربالشهدا و الصدیقین♥️
🕊💐سلام بر تربت پاک شهدا💐🕊
💌سلام بر انسانهای پاکی که از خون پاک شهدا حمایت و حفاظت می کنند💌
📌نهمین چله کانال معنوی
بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
💫شروع چله: 1402/11/19
✨در این چله 100🌺صلوات، قرائت زیارت عاشورا و دعای فرج را 🎁 هدیه میکنیم به چهارده معصوم علیه السلام وشهدای گرانقدر🤲
🤍لیست شهدای والامقام🤍
🕊۱. شهید #سیدمحمدجواد_دیده_ور🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16635
🕊۲. شهیده #فاطمه_اسدی🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16703
🕊۳. شهیده #محبوبه_دانش_آشتیانی🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16753
🕊۴. شهید #محمد_باقری 🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16818
🕊۵. شهید #علی_اکبر_رنجبر 🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16867
🕊۶. شهید #حسین_رفیعی 🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16923
🕊۷.شهید #نعمت_الله_قاسمی🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/16978
🕊۸. شهید #محمدجان_فرخنده🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/17031
🕊۹. شهید #مهران_اقرع🥀
https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/17079
🕊۱۰.شهید #حشمت_الله_اسدی 🥀
🕊۱۱. شهید #اسماعیل_شهابی_نژاد
🕊۱۲. شهید #سیدرضاعلیزاده_صمدانی
🕊۱۳. شهید #مصطفی_نیک_نژادی
🕊۱۴. شهیده #منصوره_رزاقی
🕊۱۵. شهید #بهرام_بهرامی
🕊۱۶. شهید #محمد_مشایخی_رودباری
🕊۱۷. شهید #محمدهمتی
🕊۱۸.شهید #علی_ایزدی_یزدان_ابادی
🕊۱۹.شهید #سید_هادی_علوی_نصب
🕊۲۰. شهید #یوسف_علی_فلاح_تفتی
🕊۲۱. شهید #علی_عسگری
🕊۲۲. شهید #توکل_حسنوند
🕊۲۳. شهید #سجاد_عفتی
🕊۲۴.شهیده#شهناز_حاجی_زاده
🕊۲۵. شهید #محمدمعماریان
🕊۲۶. شهید #احمد_شجاعی_باغینی
🕊۲۷. شهید #محمدحسین_وهابی
🕊۲۸. شهید #حسین_حمیدوند
🕊۲۹.شهید #سهراب_رئیسی_پورساغری
🕊۳۰. شهید #مهدی_محسن_رعد
🕊۳۱.شهید #علی_نظردهقانی
🕊۳۲. شهید #امیر_و_علی_شاه_آبادی
🕊۳۳.شهید #اردشیر_بهرامی
🕊۳۴. شهید #سیدمجتبی_صائبی_نیا
🕊۳۵. شهید #رضا_اسماعیلی
🕊۳۶.شهید #غلامرضا_حسنجان_نیا
🕊۳۷.شهید #علی_غلامحسینی_کرمانی
🕊۳۸ شهید #علی_محمدشمسی
🕊۳۹ شهید #سید_علی_طباطبایی
🕊۴۰ شهید #جلال_رنجبر
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊
بسم رب الشـھــ🕊ـــدا🥀 و الصدیقین
✨نهمین چله ی کانال بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
1402/11/28
💫 امروز "شنبه" متعلق است به پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه 🌺
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
📌 "دهمین" روز از چله دور نهم با 100🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫و قرائت دعای فرج💫 متوسل میشویم به چـهـارده معصــوم (ع) و شهید حشمت الله اسدی "
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
معرفی شهید امروز:
شهید حشمت الله اسدی
💐🌺🕊💐🌺🕊💐🌺🕊💐
نام : حشمت الله
نام خانوادگی: اسدی
تاریخ تولد : 1338
محل تولد: امیرآباد دشتروم از حومه یاسوج
تاریخ شهادت: 1361/1/2
محل شهادت: جبهه شوش
سن: 23سال
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
🌺زندگینامه پاسدار شهید حشمت اله اسدی:
💐 در سال 1338 در قریه امیرآباد دشتروم از حومه یاسوج در یک خانواده عشایری به دنیا آمد.
💐 در سن 7 سالگی پا به مدرسه گذاشت.
دوران ابتدایی خود را در دبستان عشایری با تلاش و زحمت طی کرد.
💐پس از اتمام دوره ابتدایی در مدرسه راهنمایی مصیری شروع به ادامه تحصیل نمود.
💐مخارج تحصیل خویش را در روزهای تعطیلی به وسیله کار کارگری بدست می آورد و با درآمد ناچیز آن زندگی و خرج تحصیل خود را بدست می آورد.
💐 به علت نبودن امکانات جهت ادامه تحصیل به دبیرستانی شبانه روزی واقع در نورآباد ممسنی آمد و با تلاش وکوشش مدام خویش با موفقیت دوره دبیرستانی خویش را به پایان رسانید.
💐 با شروع و اوج گیری انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد و اوقات خود را به نوشتن شعائر اسلامی بر روی دیوارهای روستاها و پخش و توزیع اعلامیه های امام می پرداخت و حتی چندین بار مورد تعقیب مأموران شاه معدوم قرار گرفت و در یکی از این تعقیبها بود که بر اثر افتادن بر روی سیم خاردار زخمی گردید و چندین روز بستری گردید.
💐🇮🇷 پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچون رودی خروشان به حرکت اسلامی خود همگام با حرکت انقلاب ادامه داد و به فعالیت با ارگانهای انقلابی پرداخت.
💐مدت چندماه در بسیج نورآباد ممسنی فعالیت کرد تا اینکه وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نورآباد گردید.
💐مدت 6 ماه جهت حفاظت از بیت امام(جماران) به تهران رفت و این مدت را در محضر امام گذراند.
💐 پس از پایان مأموریت خویش به سپاه نورآباد برگشتند و همچنان به فعالیت و دفاع از میهن خویش ادامه دادند.
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
🥀نحوه شهادت:
بعد از پایان مأموریت خویش و شوق به شهادت و جهاد در راه خدا او را وادار نمود که به جبهه نبرد حق علیه باطل هجرت نماید و در حمله بزرگ فتح المبین و در تاریخ 1361/01/02در جبهه شوش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.🥀🕊
🕊 روحش شاد و راهش مستدام باد🥀
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
🚩هم نوا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🕯✨100🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫 دعای فرج💫 به نیت چـهــــارده معصــوم (ع) و شهید حشمت الله اسدی✨
📀فایل صوتی زیارت عاشورا
https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/36776
💿فايل صوتی به همراه متن دعای فرج الهی عظم البلا با صدای علی فانی
https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8906
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
قسمت ۱۹
فصل سوم : شمشیر ذوالفقار
قسمت چهارم
آخر شب دراز کشیدم تا کمی استراحت کنم. پاهایم ورم کرده بود، خسته بودم. چشمانم را بهسختی باز نگه داشتم. زیر دلم خیلی درد میکرد. باد بزن دست گرفتم و کمی خودم را باد زدم. چند دقیقه بعد درد امانم را برید؛ فهمیدم موقع زایمان است. چراغ اتاق برادرم خاموش بود. مادرم شب را سر کار مانده بود. رجب فوری رفت دنبال زن دایی. چندین مرتبه از حال رفتم و به هوش آمدم. نفهمیدم چطور به بیمارستان رسیدیم. درد نفسم را بریده بود. چیزی نمانده بود کمرم از وسط نصف شود. بازوی پرستار را محکم فشار دادم و جیغ کشیدم. پرستار با عصبانیت دستم را پس زد و گفت: «چیکار میکنی؟! تو رو تربیت نکردن؟!» انگار آب یخ روی سرم ریختند! بهزحمت از تخت پایین آمدم. خیلی بهم برخورد. گفتم: «من درد دارم. دست خودم نیست! بازوت رو محکم فشار دادم، از جا که نکندم!» چادر سر کردم و از اتاق رفتم بیرون، دنبال درِ خروجی بیمارستان میگشتم. رجب و زن دایی افتادند دنبالم که: «کجا میری؟!» فریاد زدم: «منو ببرید خونه! دیگه اینجا نمیمونم.» رجب دستپاچه دنبالم راه افتاده بود و میگفت: «صبر کن زن! بذار ببینیم دکتر چی میگه.» فریاد زدم: «بمیرمم اینجا نمیمونم. رجب! منو ببر خونه.» پا در یک کفش کرده بودم و داد میزدم. با لجبازیِ من به خانه برگشتیم. رجب دنبال قابله رفت. اشهدم را خواندم. گفتم خورشید فردا را نمیبینم! از هوش رفتم؛ اما تقدیر چیز دیگری برایم نوشته بود. اول خرداد سال 44 صدای اذان صبح و گریههای امیر به هم گره خورد و قابله گفت: «آقا رجب! مژدگونی بده! بچهت پسره!» رجب زد تو ذوق قابله و گفت: «خودم میدونم. کلی آدم خواب دیدن؛ اسمشم امیره.» دستمزدش را داد و راهیاش کرد. زن دایی تا آمدن مادرم کنارم ماند. نزدیک ظهر مادرم برگشت خانه. با صدای گریهی امیر، فهمید من فارغ شدم. دست و پای امیر را بوسید و برایمان اسپند دود کرد.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🎁 @BEIT_Al_SHOHADA
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل
لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش رو به بالا قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید
📙#قصه_ننه_علی
قسمت ۲۰
فصل چهارم : تولد یک پروانه
قسمت اول
مقداری طلا و سکه داشتم که از فامیل هدیه گرفته بودم، همه را دادم به رجب تا خرج ساخت خانه کند. خودش هم کمی پول پسانداز کرده بود؛ اما همچنان برای تکمیل خانه کافی نبود. بالاخره با قرض و قوله کار را پیش برد و دو اتاق کنار هم ساخت؛ یکی دوازده متری و یکی هم نُه متری. مثل همهی خانهها یک حوض کوچک وسط حیاط ساختیم؛ کمی آن طرفتر هم آشپزخانه.
دیوار اتاقها را گچ و خاک کردیم و وسایل را چیدیم. پول کافی برای خرید پنجره نداشتیم؛ با نایلون و پتو پنجره طرف خیابان را پوشاندم. هر بار که طوفان میآمد، تمام زندگی را گرد و خاک برمیداشت. فرشها را بهسختی میبردم داخل خیاط و خاکشان را میتکاندم. نایلون را دوباره با میخ به دیوار میزدم و تا قبل از آمدن رجب همهچیز را مرتب میکردم.
بزرگترین حُسن وصفنارد این بود که آب لولهکشی داشت و احتیاج به آبانبار نداشتیم. با اینکه محلهی فقیر نشینی بود، اما دولت تمام خانهها را لولهکشی کرده بود. دوری از مادرم مثل گذشته برایم سخت نبود. به تنهایی عادت کرده بودم. رجب شیفت کاریاش تغییر کرد؛ غروب میرفت سر کار و هفت و هشت صبح برمیگشت خانه. از خستگی غش میکرد؛ من هم باید امیر را آرام میکردم تا مزاحم خواب او نشود.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🎁 @BEIT_Al_SHOHADA
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل
لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش رو به بالا قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید
📙#قصه_ننه_علی