شهید علی اصغر قادرپناه بسیجی فاروجی که در دوران تحصیل در مدرسه بارها نقش شهید را بازی کرده بود در ۱۶ سالگی درست به همان شیوه ای به شهادت رسید که پیش تر نقش آنرا تمرین کرده بود. در دوران راهنمایی علاقه شدیدی به بسیج پیدا کرد و هرگاه از مدرسه تعطیل میشد، اول سری به بسیج می زد و بعد به خانه می آمد.به تئاتر علاقمند بود،او بچه ساکت وبا ادبی بود .با وجود اینکه ۱۴ سال داشت دارای هیکل درشتی بود وبیشتر اوقات درمورد اخبار جنگ جستجو میکرد و هرگاه شهیدی را تشییع میکردند در مراسم تشییع پیکر شهدا شرکت میکرد و وقتی برمی گشت میگفت: خوشا به حال آن ها که رفتند و برای دفاع از ناموس و وطن شهید شدند. وقتی تصمیم گرفته بود به جبهه برود به هر دوست و آشنایی می رسید از او خداحافظی میکرد و میگفت: من شهید میشوم . به شوخی به همکلاسی هایش گفته بود که به نظر شما اگر من شهید شوم تابوت به اندازه من پیدا میشود؟ دوستانش گفته بودند اگر میدانی شهید میشوی نرو ، وی در جواب گفته بود مگر می توانم اینجا بمانم و به جبهه نروم؟ پس عازم جبهه شد و پس از ۴ ماه حضور در جبهه در ۲۴ تیرماه سال ۱۳۶۶ در جزیزه مجنون و در عملیات فتح المبین در سن ۱۶ سالگی به شهادت رسید. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَجceeb9f9d6

🌤خواهر شهيد می گويد: وی در كار نمايش مدرسه ای نيز فعاليت داشت و بارها بر روی صحنه تئاتر مدرسه لحظه شهادتش را تمرين و بازی كرده بود. وي به بيان خاطره اي از اين نمايش ها پرداخته و می افزايد: روزي در نمايشی كه در سال 1365 از طرف بسيج دانش آموزي در مدرسه دخترانه سميه برگزار شد 'علي اصغر' نقش رزمنده ها را بازي مي كرد و من كه از او كوچكتر بودم در همان مدرسه درس می خواندم. وی گفت: وقتی علی اصغر روی صحنه آمد كوله پشتی بر دوش و تفنگی در دست داشت و زمانی كه با فرمان فرمانده و فرياد الله اكبر، حمله آغاز شد، صدای تيراندازی بلند شد. خواهر شهيد می گويد: در اين ميان #تيری_به_سر_علی_اصغر_خورد كه با اصابت تير لباس هايش خونی شد و او الله اكبر گويان نقش زمين شد. وی افزود: من كه كودكی بيش نبودم با ديدن اين صحنه نمايشی گمان كردم كه برادرم واقعا شهيد شده و با صدای بلند به داد و فرياد پرداختم و بلند بلند او را صدا می زدم كه اين كار من موجب شگفتی ديگران شده بود. خواهر شهيد قادرپناه می گويد: معلمان مدرسه هر چه تلاش كردند مرا ساكت كرده و نمايشی بودن اين صحنه را به من بقبولانند فايده نداشت و باورم نمی شد كه او زنده باشد تا سرانجام مرا به پشت صحنه بردند و وقتی او را خندان و سرپا ديدم دلم آرام گرفت. وی می افزايد: البته ديری نپاييد كه اين نمايش غمبار رنگ واقعيت به خود گرفت و علي اصغر ما كه 16 سال بيشتر نداشت و عشق به شهادت را بارها در تئاترها به نمايش گذاشته بود، شاهد شهادت را در آغوش گرفت. وی می گويد: برادرم در 24 تيرماه سال 66 در جزيره مجنون بر اثر تركشی كه به سرش اصابت كرده بود، به شهادت رسيد. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج

🚩هم نوا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🕯✨100🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫 حدیث کساء 💫 به نیت چـهــــارده معصــوم (ع) و شهید والامقام علی اصغر قادر پناه ✨ 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج