eitaa logo
بيت الشـھـ🥀ــدا مدافعان حرم ولایت
376 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
189 فایل
به‌بیـت‌الشـھــ🕊ـــد🥀 مدافعان حرم ولایت خۅش‌آمـدید با شرکت درچله ها ومتوسل شدن به چهارده معصوم(ع) وشهدای والامقام به درجات معنوی خود سازی برسید👌 حضور شما در این کانال اتفاقی نیست❣️ پیام ناشناس harfeto.timefriend.net/16801975906730 @BEIT_Al_SHOHADA
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشـھــ🕊ـــدا🥀 و الصدیقین ✨چهارمین چله ی کانال بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت 💫 امروز" پنجشنبه متعلق است به امام حسن عسکری علیه السلام🌺 11 خردادماه 1402 " 🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري 📌 " هشتمین " روز از چله 100🌺 صلوات و زیارت امین الله یا قرائت سوره حشر 《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》 🥀شهید والامقام " الياس چگینی " 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاسدار شهید الیاس چگینی🌻 🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐 تاریخ ولادت: ۱۳۵۳/۶/۳۰ محل ولادت: بوین زهرا تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۹/۴ محل شهادت: سوریه_حلب ۶سال مفقودالاثر بودند 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید مدافع حرم الیاس چگینی 🕊🌤💐🕊🌤💐🕊🌤💐🕊 💐شهید مدافع حرم الیاس چگینی از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه صاحب الامر(عج) قزوین، ۳۰ شهریور۱۳۵۳ در روستای امیر آباد نو شهرستان بوین زهرا متولد شد و در چهارم آذر ۱۳۹۴ در جریان عملیات مدافعان حرم قزوین در دفاع از حرم حضرت زینب(س) در استان حلب سوریه به شهادت رسید. شهید الیاس چگینی دارای دو فرزند به نام های فاطمه ۹ ساله و محمد ۳ ساله می باشد. شهید چگینی جوانی خنده‌رو، بذله‌گو، شوخ‌طبع، پرهیجان، پرهیاهو و در عین حال صاف و زلال است که شوخی‌ها و شلوغ‌کاری‌هایش تمامی ندارد، به‌طوری که از این ویژگی پر رنگ او، از در و همسایه و دوست و رفیق تا معلم و پدر و مادر و همسر بی‌بهره نمی‌مانند. بعد از خدمت سربازی وارد سپاه می‌شود و در چرخشی شگفت‌آور، دیگر آن آدم سابق در چشم همگان نیست. سربه‌زیر، متین، موقر و کم‌حرف می‌شود و برای دفاع از حرم و حریم بی‌بی زینب بی‌تاب. در چهارم آذر سال ۱۳۹۴ «حمید سیاهکالی مرادی»، «زکریا شیری» و «الیاس چگینی» در جنگ با گروه‌های تکفیری در سوریه شهید شده و تنها پیکر مطهر شهید سیاهکالی به وطن برگشت و دو شهید دیگر مفقودالاثر باقی ماندند. پیکر مطهر شهید چگینی نیز بعد از گذشت ۶ سال از شهادتش، طی عملیات تفحص پیکر مطهر شهدا توسط تیم تفحص ایثارگران سپاه و نقسا در سوریه کشف و هویتش از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. دوستان شهید چگینی از لحظه شهادت او چنین روایت کرده‌اند که به خاطر شرایط بسیار سختی که در آن گرفتار شده بودیم به ساختمانی رفتیم، فرمانده پشتش را به نیرو‌ها کرد و گفت هرکس می‌خواهد جلو بیاید دستش را روی دستم بگذارد و الیاس دستش را گذاشت. به همراه الیاس به خط زدیم. بین ما و الیاس خمپاره‌ای اصابت کرد، اما الیاس همچنان پیش رفت تا اینکه خمپاره‌ای به نزدیکی‌اش خورد، اما چون آتش زیاد بود نتوانستیم از جایمان بلند شویم لذا پیکر شهید به همان صورت در منطقه ماند. بعد از آن چند نفر از نیرو‌ها خواستند پیکرش را بیاورند، اما موفق نشدند و پیکر شهید در همان محل شهادت ماند. روحش شاد یادش جاودانه🥀🕊 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌿قسمتی از گفتگوی خانواده شهید الیاس چگینی فاطمه فدایی» مادر شهید الیاس چگینی برایمان چنین می‌گوید: 4 فرزند دختر و 4 فرزند پسر دارم که دو فرزند پسرم پاسدار انقلاب اسلامی هستند، الیاس کوچک‌ترین پسر و هفتمین فرزندم در سن 41 سالگی به شهادت رسید، الیاس من در هنگام شهادت دو فرزند داشت که فاطمه در حال حاضر کلاس پنجم و پسرش محمد هم 4 ساله است. شهید در سال ۵۳ در روستای «امیرآباد نو» شهرستان بوئین‌زهرا به دنیا آمد و از همان ابتدا روش و منش او متفاوت از دیگران بود، به دلایلی هم‌چون احترامی که به بزرگترها می‌گذاشت، محبت و شوخی‌ها و آرامش و ساده‌زیستی، رعایت نماز اول وقت، حضور در مسجد، نشان داد که لایق شهادت است. مادر که گویا خاطره‌ جالبی از الیاسش را به یادآورده می‌خندد و می‌گوید: پسرم شیطنت‌های خاص خود را داشت، با من هم خیلی شوخی داشت، یک‌بار زمانی که تازه به سنین جوانی رسیده بود من در حیاط مشغول کار بودم، الیاس را دیدم که روی زمین دراز کشیده، به سمتش رفتم و صدایش کردم اما جوابی نداد، خیلی ترسیدم، فکر کردم برای الیاسم اتفاقی افتاده، با هول‌و ولا پدرش را صدا کردم اما الیاس تا صدای پدر خدابیامرزش را شنید مثل موشک بلند شد و پا به فرار گذاشت، فهمیدم که بازهم دارد با من شوخی می‌کند! ☘بیست‌سؤالی برای رسیدن به دختر موردعلاقه الیاس! از ماجرای ازدواج شهید که پرسیدم تمام اعضای خانواده با یادآوری آن روزها لبخند بر لب‌هایشان نشست. مادر برایمان چنین تعریف می‌کند: تازه پاسدار شده بود که به من گفت زن می‌خواهد، وقتی از الیاس پرسیدیم که چه کسی را می‌خواهی در جواب بیست‌سؤالی راه انداخت! به ما می‌گفت بگردید گزینه‌ای را که می‌خواهم پیدایش کنید، دو دایره سفید و سیاه جلوی او گذاشته بودیم که اگر جوابش بله بود روی سفید و اگر نه بود روی دایره سیاه انگشت بگذارد! ما هم سؤال می‌پرسیدیم و او با گذاشتن انگشت روی دایرها جواب می‌داد، از روستا و محله و آشنا و فامیل پرسیدیم تا در نهایت روی گزینه‌ای توقف کرد و ما متوجه شدیم که خواهان دختر دخترخاله ناتنی من است؛ آن روزها دختران در روستا در سنین پایین ازدواج می‌کردند و عروس من هم 16 سال سن داشت. این‌گونه شد که برای الیاس به خواستگاری رفتیم و بعد از بیست‌سؤالی به دختر موردعلاقه او رسیدیم! ☘الياس راهی را رفت که نمی‌شد گفت نرو! این شیرزن کشورم درحالی‌که یاد فرزندش او را منقلب کرده بود با دل‌تنگی بسیار از سوریه رفتن فرزندش چنین بیان می‌کند: یک روز قبل از رفتنش مثل همیشه غروب به خانه ما آمد و کم‌کم زمزمه رفتنش را به سوریه شنیدم، وقتی گفت که فردا عازم است حرفی از نرفتنش نزدم، چون راهی را رفت که نمی‌شد گفت نرو! فردا صبح که برای خداحافظی آخر آمد، خودم از زیر قرآن  او را رد کردم، رفت و دیگر نیامد. حرف از دل‌تنگی که شد مادر در حالی که چشمانش به نم اشک شفاف و زلال‌شده بود، عنوان می‌کند: دل‌تنگی که همیشه هست، اما گاهی با گریه، گاهی با صلوات فرستادن و ذکر گفتن، گاهی هم با یاد کردن لحظاتی که با پسرم داشتیم سعی می‌کنم دل‌تنگی‌هایم را کم کنم.  بیشترین زمانی که احساس دل‌تنگی به اوج خود می‌رسد غروب‌هاست، چون هر غروب الیاس به سراغ من می‌آمد و هم‌دیگر را می‌دیدم و به من می‌گفت اگر کاری دارم بگویم تا انجام دهد، اگر هم نمی‌آمد حتماً زنگ می‌زد و جویای حالم می‌شد اما بعد از شهادتش غروب‌ها چشمم به در خانه خشک می‌شود شاید الیاسم بیاید و من یک‌بار دیگر روی ماهش را ببینم. اگر به خانم‌ها هم در جنگ نیاز شد ما هم خواهیم آمد «مریم چگینی» خواهر شهید هم بابیان اینکه به دلیل دو سال تفاوت سنی که با الیاس داشتم روابط من و او بسیار نزدیک بود و همیشه محرم سخنان و رازهای هم بودیم، می‌گوید: هر روز غروب الیاس به خانه ما می‌آمد و همدیگر را می‌دیدیم، بسیار به هم علاقه داشتیم. یک‌بار غروب نیامد، دل‌دل می‌کردم که الیاس کجاست که خودش تماس گرفت، به من گفت خیال نکن که به فکر تو نیستم برای مأموریت رفته‌ام و دیروقت می‌رسم، شما به منزل ما برو تا شب که به خانه رسیدم همدیگر را ببینیم.   خواهر شهید از ارادت خاص خود به عمه سادات می‌گويد و ادامه می‌دهد: من نسبت به حضرت زینب(س) بسیار حساس هستم، زمانی که به من خبر داد که با وجود دو فرزند به نام‌های فاطمه و محمد عازم سوریه خواهد شد از این اقدامش استقبال کردم چون راهی که می‌رفت راه اهل‌بیت(ع) بود، به او گفتم شما برو اگر به نیروی خانم هم نیاز داشتند من هم‌ پشت‌سر شما برای دفاع از حریم اسلام و اهل‌بیت(ع) خواهم آمد. ✨ادامه👇 https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از عکس‌العمل من بسیار خوشحال شد و به من سفارش همسرش را کرد تا او و فرزندانش را تنها نگذارم. بعد از شهادت الیاس تمام تلاش خودم را کردم تا به این وصیت برادرم عمل کنم.  خوشبختانه روحیه خانواده به‌ویژه مادر و همسر شهید بسیار بالا است و بعد از شنیدن خبر شهادت الیاس هیچ‌گاه ناشکری نکردند، همسر شهید بسیار با ایمان و صبور است و می‌گوید «الياس همیشه به من می‌گفت اگر من را دوست داری دعا کن به آرزویم برسم، آرزویی که می‌دانستم چیست، من هم راضی هستم و توکلم به خداست، زندگی سختی‌های زیادی دارد اما راضی‌ام به این‌که همسرم به آرزویش رسید، همین‌که الیاس به راهی رفت که ایمان داشت و از آن راضی بود من هم راضی به رضای خدا هستم». خواهر شهید چگینی بیان می‌کند: از شیرینی‌های سنتی به ویژه شیرینی«پادرازی» برای الیاس پختم تا در سوریه خود و هم‌رزمانش بخورند، به او گفتم مقداری از شیرینی‌ها را هم برای خادمان حضرت زینب(س) ببرد، وقتی برای بار آخر بعد از اعزام از پشت تلفن به من زنگ زد گفت که این سفارش من را انجام داده است، صدایش از پشت تلفن گرفته بود و به‌خوبی حس می‌کردم گریه کرده، در آخرین صحبت‌هایمان به من وصیت کرد که فراموش نکنم که همیشه کنار همسر و فرزندانش باشم و نگذارم تنها بمانند.  متأسفانه بعد از شهادت برادرم گاهی بسیار بی‌تابش می‌شدم و دل‌تنگی برای الیاس اذیتم می‌کرد. بااین‌حال هیچ‌گاه از رفتن او برای دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) ناراحت و پشیمان نبوده و نیستم. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
41.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند بابای خوبم/شهید الیاس چگینی نثار ارواح طیبه شهدا 🕊🌹 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩قرائت 100مرتبه صلوات 🌺 زیارت امین الله یا سوره حشر 🕯️به یاد شهید گرانقدر الیاس چگینی 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
636880770926930377.mp3
1.02M
تلاوت سوره مبارکه حشر 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
AUD-20211107-WA0027.mp3
2.97M
🕌 زیارت امین الله 🔊 با نوای علی فانی 📖 متن و ترجمه زیارت 👇 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/14022 حس‌وحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️عالی 64BitR📀3MB⏰Time=5:50 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part11_سلام بر ابراهیم ج1.mp3
13.3M
📚کتاب صوتی 🕊زندگینامه و خاطرات پهلوان شهید بی مزار ابراهیم هادی قسمت 1⃣1⃣ 🎁 کانال معنوی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 بزرگداشت نام و یاد شهیدان جهاد است ✏️ رهبر انقلاب در دیدار ستاد مرکزی کنگره‌ی ملی شهدای سبزوار و نیشابور: تشکیل این همایشها، خودش یک جهاد بزرگ است... همان جهادی است که نگذاشت خونهای مقدّسِ ریخته‌شده‌ی در کربلا پایمال بشود... همان جهادی است که خدمات هزارساله‌ی بزرگان اسلام را، بزرگان دین را، بزرگان تشیّع را، تا امروز زنده نگه داشته... ✏️ قدرتهای استکباری امروز موافق نیستند که نام شهیدان ما، یاد شهیدان ما، بر فرازِ پرچمهای بلندِ افتخارِ این کشور دیده بشود. شما دارید ضدّ این حرکت شیطنت‌آمیزِ خباثت‌آلود تلاش میکنید؛ این شد جهاد. کسانی که در راه حق تلاش میکنند، اوّلین دشمنشان کسانی هستند که در رأس باطل قرار گرفته‌اند؛ نمیخواهند بگذارند اینها موفّق بشوند، نمیخواهند بگذارند از اینها یادی و نامی بماند. 🖼 https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
✍️ بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. ♻️ دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ❇️ ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.) ✅ با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، 🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. 🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. 🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است... ♻️ شعر کامل به شرح زیر است: آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده ای گل بی‌خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که حریمت مَثل کهرباست شوق و سبک‌خیزی کاهم بده تا که ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان‌سوز به آهم بده لشکر شیطان به کمین منند بی‌کسم ای شاه پناهم بده از صف مژگان نگهی کن به من با نظری یار و سپاهم بده در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده ای که عطابخش همه عالمی جمله حاجات مرا هم بده آن چه صلاح است برای «حسان» از تو اگر هم که نخواهم بده 🌹 "السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"🌹 میلاد عالم آل محمد، آن امام رئوف بر شیعیان و محبانش تبریک وتهنیت باد🌷🍃 https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615