eitaa logo
بيت الشـھـ🥀ــدا مدافعان حرم ولایت
373 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
7هزار ویدیو
191 فایل
به‌بیـت‌الشـھــ🕊ـــد🥀 مدافعان حرم ولایت خۅش‌آمـدید با شرکت درچله ها ومتوسل شدن به چهارده معصوم(ع) وشهدای والامقام به درجات معنوی خود سازی برسیم👌 حضور شما در این کانال اتفاقی نیست❣️ پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/1735933 @BEIT_Al_SHOHADA
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺رخت جهـاد و ردای شهادت دوسال بعد از آغاز جنگ به طور رسمی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و رخت جهـاد بر تن کرد. خودش می‌گفت هربار که این لباس را می‌پوشد گویی ردای شهادت بر تن می‌کند. در حالی که زمینه برای رشد مادی و طی کردن دوتا یکیِ پله‌های ترقی برایش مهیا بود؛ چشم بر همه چیز غیر از جهـاد فی سبیل الله بست چرا که عاشقان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام آدمِ معامله کردن ارزش‌های مادی با ارزش‌های معنوی نیستند و بی‌گمان شهید علیخانی مکتب امام حسین علیه‌السلام را به خوبی می‌شناخت و از عمق جان به مولای خویش عشق می‌ورزید. چند ماه پس از اولین حضورش در جبهه جهت دیدار خانواده به خانه بازگشت و با استقبال گرم خانواده و مردم زادگاهش طلاور روبه رو شد، اما مدتی بعد که دوباره تصمیم بازگشت به جبهه را داشت با مخالفت عده‌ای از بستگان مواجه شد؛ آنها می‌گفتند: محمدرضا! تو اول راه زندگی هستی و سنت برای حضور در این معرکه کم است؛ نباید به جبهه برگردی! محمدرضا در کمال متانت و وقار و با احترام پاسخ داده بود: «امروز امام به ما نیاز دارد و باید بروم و او را یاری کنم» یکی از ریش سفیدهای فامیل بلند شد و گفت: پسرجان! امام چه نیازی به تو و امثال تو دارد؟ محمدرضا با طمانینه پاسخ داد: «رئیس جمهور بنی صدر، خائن است. به امام خیانت می‌کند اگر ما به جبهه‌ها نرویم خوزستان به دست دشمن می‌افتد.» از بلندی‌های یخ زده کردستان تا دشت‌های سوخته خوزستان آن روز شنیدن این حرف آن هم از زبان یک نوجوان کم سن و سال برای برخی از اطرافیان حاضر در آنجا غیرمنتظره و باورنکردنی بود چرا که بنی صدر را رئیس‌جمهور کشور و به ظاهر یار امام می‌آمد اما حضور در جبهه به شهید علیخانی بینش و بصیرت عمیقی داد که می‌توانست در آن زمان مسائل روز را موشکافانه بررسی و جریان درست را از جریان انحرافی به درستی تشخیص دهد. 🌺عزم راسخ و بصیرت ستایش برانگیز محمدرضا توانست موافقت خانواده‌اش را برای حضور دوباره‌اش در جبهه‌های نبرد جلب کند و دوباره راهی مناطق عملیاتی شود. حضور بیش از ۹۰ ماه حضورش در جبهه‌های حق علیه باطل از بلندی‌های یخ زده کردستان تا دشت‌های سوخته خوزستان خود مثنوی هفتاد منی است که شرحش در این نوشتار نمی‌گنجد. 🌺او در مرحله دوم اعزام به جبهه که چند هفته‌ای برای دسته‌بندی و مشخص شدن یگان و نهاد مرتبط به طول انجامید در تیپ۴۶ فجر گردان خرمشهر به سر برد. 🌺پس از آن در دوم فروردین ماه سال ۶۱، اولین حضور رسمی و سازماندهی شده خود را در عملیات فتح المبین تجربه کرد و چون در آن عملیات سن و سال پایینی داشت به عنوان امدادگر در عرصه حاضر شد. 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺تجلی واژه غیرت و شجاعت بود تجلی واژه غیرت و شجاعت بود و با اراده‌ای پولادین تمام توان خود را برای دفاع از کیان نظام اسلامی به کار می‌گرفت. مدت زیادی از حضورش در مناطق عملیاتی نگذشته بود که شناختِ خوبی از ادوات جنگی به دست آورد و مورد توجه فرمانده‌هان قرار گرفت؛ بعد از گذشت مدتی کوتاه به استخدام رسمی سپاه درآمد و در بهمن سال 62 به تیپ۷۲ محرم مُلحق شد. روحیه فعال و خستگی‌ناپذیرِ او، آمادگی جسمی و تسلط کامل بر تاکتیک‌ها و فنون جنگ باعث شد که به عنوان یکی ازنیروهای اطلاعات عملیات مُعرفی شود؛ تجربه‌ای جدید و متفاوت در عرصه مبارزه و جهاد در راهِ خدا که شهید علیخانی توانست در یلدای بلندِ عاشقی در آن ره صد ساله را یک شبه طی کند و حضوری درخشان و ماندگار از خود به یادگار بگذارد. 🌺جغرافیای بودنش مرز نداشت! جغرافیای بودنش مرز نداشت! فرقی نمی‌کرد کجا و در چه جایگاهی باشد؛ هر کجا بود سروِ قامتش را سپر تُندبادهای دشمن می‌کرد؛ یک روز در لشکر نجف‌اشرف، یک روز در سپاه پاسداران ایذه و روزی دیگر در لشکر۷ولی عصر(عج). «یاالله یاالله یاالله» و قاتلوکم حتی لاتکون فتنه یا فاطمه الزهرا ادرکنی! 🌺صدای رسا و باابهت شهید علیخانی و هم رزمانش در گوش شب می‌پیچید وقتی جان در طبق اخلاص گذاشتند و در عملیات بدر خوش درخشیدند. دستاوردهای عظیمی که مهم ترینِ آنها تصرف بیش از ۵۰۰ کیلومتر از منطقه هور و اسارت بیش از ۱۰ هزار نفر از بعثی‌ها بود. 🌺شهید علیخانی تا آخرین روزهای دفاع مقدس در مناطق عملیاتی حضور داشت گاه به عنوان یک رزمنده جسور و شجاع و گاهی به عنوان فرمانده‌ای مبتکر و دارای شم اطلاعاتی بالا و در عین حال گمنام. 🌺حضور موثر او در کُردستان و عملیات‌های 🇮🇷فتح المبین🇮🇷 والفجر مقدماتی 🇮🇷عملیات بدر،🇮🇷 والفجرهشت،🇮🇷کربلای چهار و 🇮🇷کربلای پنج در تاریخ ایران ثبت و ضبط شده است. 🌺پیشرفت او هرگز باعث نشد که دچارحرص و طمع برای به‌دست آوردن موقعیت کاری بالاتر و یا وضعیت مالی درخور و ایده‌آلی برای کسب آرامش و آسایش در زندگی باشد و همواره در اوج سادگی و قناعت زندگی می‌کرد. 🌺پس از اتمام هشت سال دفاع مقدس همچنان به عشق مام میهن و انقلاب و اسلام، سر بر سودای عشق نهاد و آرام و قرار نداشت؛ تا اینکه سرانجام بعد از۲۸سال خدمت شجاعانه و فداکارانه از نظر اداری و نظامی مدت زمان خدمتش به پایان رسید. 🌺برای او مبارزه هم چنان ادامه داشت ترکش‌ها، جراحات شیمیایی و زخم‌های بسیاری از دوران دفاع مقدس به یادگار بر پیکر داشت و وقتِ آن رسیده بود که دمی استراحت کند و خستگی از تن بزداید؛ وقت آن بود که حیاط خانه شان پر از هیاهوی نوه‌ها و فرزندان شود و او تبسمی کند و طعمِ غریبِ آرامش را بچشد اما... 🌺 او همان عاشقِ بی‌قراری بود که در آرزوی دیدار و وصال به معشوق می‌سوخت. هرگز نخواست که با دل بستن به دنیا و مافیها لمحه‌ای و لحظه‌ای از محبوب خود دور باشد؛ پاي از بند خاك گسست و بال به پرواز در افلاك گشود و به نور پیوست؛ نوری که خداوند در جان او برافروخت تا تاريكي از شانه‌هاي زندگي بگريزد و راه بر ما روشن شود. 🌺آری جنگ و کار اداری برای او خاتمه یافته بود اما مبارزه هم چنان ادامه داشت؛ آن هنگام که همرزمان قدیمی‌اش را در تیپ تکاوری امام حسن مجتبی علیه‌السلام دید؛ سر از پا نشناخت و به این قافله پیوست تا بتواند برای دفاع از حریم حرم به سوریه اعزام شود. 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"در آستانه ی نهمین سالگرد شهادت " زمانی که پدرم به سوریه رفت، چهره بسیار قبراق و سرحالی داشت. ولی خود من پس از چهل روز وقتی تصویر ایشان را دیدم کاملا شکستگی و پیری را که در اثر زحمات زیاد و شرایط سخت در صورتش ایجاد شده بود حس کردم. البته شاید تصور من بود که چهره ایشان فقط نتیجه شب بیداری و زحمات بسیار بود شاید در واقع درد و رنج مردم سوریه و ظلم و ستم دشمن داعشی بر مردم منطقه و ترسیم و یاداوری واقعه کربلا و غریبی حضرت زینب س و اهل بیت ع ایشان را این چنین بی خواب و آشفته حال کرده بود ،نمیدانم شاید هم خاطرات دفاع مقدس و همرزمان شهیدش دوباره او را به روزهای عاشقی جهاد و ایثار برده بود. هر دلیلی که داشت چهره ی پدرم را دوچندان شکسته کرده بود. 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب «اکنون نوبت من است؛ زندگی سردار شهید مدافع حرم محمدرضا علیخانی» نوشته آسیه قاسمی به تازگی با تصویرگری ساجده مرتضایی توسط انتشارات حماسه یاران منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب روایتی از زندگی فردی است که در سوم خرداد ماه سال ۱۳۴۴ در روستای «طلاور» خوزستان چشم به جهان گشود. فردی که در سن پانزده سالگی در بهمن ماه سال ۱۳۵۹ همراه دیگر نوجوانان روستا، روزهای قشنگ نوجوانی و مدرسه را رها کرده و به جبهه اعزام شد. نوجوانی که وسط آن همه تفنگ و خمپاره قد کشید، بزرگ و شجاع شد و تا روزهای آخر جنگ ماند و شجاعانه جنگید و ایستاد. 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🦋پروانه ای که در آتش سوخت 🕯شمع شعله‌ور شده و پروانه در آتش گُل کرده و او به آرزوی خود رسید! آبان سال 94 همراه همرزمان قدیمی و نیروهای جدید عازم سوریه شد بی‌آنکه به خانواده چیزی بگوید؛ خوف این را داشت که مبادا عواطف پدرانه مانع از این سفر شود؛ اسطوره مهر و اقتدار بود برای فرزندان، تجلی‌اشداء علی‌الکفار رحماء بینهم. رحمت و مهربانی‌اش دوستی و پیوندی عمیق با اعضای خانواده پدید آورده بود. می‌ترسید فرزند، او را از محبوب واقعی دور کند برای همین بی‌خبر رفت و دل کند تا دل بسپارد. 💎از همان روزهای اول حضورش در سوریه شجاعت و دلاوری را در میدان نبرد با تروریست‌های تکفیری به رُخ کشاند؛ ✅همرزمانش در سوریه می‌گویند اگر بخواهیم شهید علیخانی را در یک کلمه توصیف کنیم بی‌شک هیچ عبارتی برازنده‌تر از «شیرِ میدانِ نبرد» برای او نخواهیم یافت. پس از گذشت مدت زمانی از حضور مفید و موثر او در سوریه، ماموریت نظامی‌اش در دی سال 94 به پایان رسید و به رغم میل باطنی‌اش مقدمات بازگشت به ایران را فراهم کرد؛ چندساعت قبل از بازگشت مطلع شد که تعدادی از نیروهای خودی در استان حلب و شهر خانطومان در شرایط بسیار سخت و دشواری قرار گرفته‌اند. 🔺وقتی شنید که بیش از 200 نفر از مجاهدان در محاصره شدید دشمن قرار گرفته بودند آسیمه‌سر به منطقه عملیاتی خان‌طومان رفت؛ بی‌آنکه کسی از او بخواهد که بازگشت‌اش را به تعویق بیاندازد... بالاخره به خان‌طومان رسید و با درایتی داهیانه به هم راه هم رزمانش تا نزدیکی نیروهای تروریستی پیش رفت و با آتش قبضه راکت‌انداز 107کاتیوشا باعث ویران شدن معابر و سنگر‌ها و به هلاکت رسیدن تعداد زیادی از تکفیری‌ها شد. 🔺در نهایت با مبارزه جانانه‌ای که او و همرزمانش از خود نشان دادند محاصره شکسته شد و نیروهای خودی از محاصره دشمن آزاد شدند و حتا مقدمات آزاد‌سازی شهر خان‌طومان نیز فراهم شد با این حال چون شهید علیخانی و تعدادی دیگر از همرزمانش به دلِ دشمن زده بودند و مسافت زیادی را جلو رفته بودند نیروهای دشمن موقعیت آنها را شناسایی کردند و با پرتاب موشک به سمت آنها، محل اختفا را به آتش کشاندند. 🥀در این حادثه اکثر رزمندگان مجروح شدند و شهید علیخانی و دوست و همرزم دیرینه‌اش شهید فرامرز رضازاده نیز در اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شدند. 🖤شهادتی شبیه ابوالفضل شهادتی شبیه به مرادش ابوالفضل العباس علیه‌السلام یافت؛ دست از پیکر جدا و تیر در چشم! ♥️کسی که سال‌ها در آتش هجران شهادت می‌سوخت بالاخره به آرزوی دیرین خود رسید. مرید سقای آب و ادب بود و به تبعیت از مُرادِ خود حضرت باب‌الحوائج که درود خدا بر او، دست از بدن جدا و تیر در چشم به سوی معبود شتافت و آن گونه که وصیت کرده بود در زادگاهش روستای طلاور بخش صیدون شهرستان باغملک در میان استقبال بسیار با شکوه مردم در کنار مزار پسرعموی شهیدش نصرت الله علیخانی و پاسدار شهید خسرو علیخانی چهره در نقاب خاک کشید و نامی از خود بر تارک تاریخ این سرزمین به یادگار نهاد. 💔شهدارا یاد کنیم با ذکر صلواتی بر محمد وآل محمد(ص) 🤲 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"در آستانه ی نهمین سالگرد شهادت " زمانی که پدرم به سوریه رفت، چهره بسیار قبراق و سرحالی داشت. ولی خود من پس از چهل روز وقتی تصویر ایشان را دیدم کاملا شکستگی و پیری را که در اثر زحمات زیاد و شرایط سخت در صورتش ایجاد شده بود حس کردم. البته شاید تصور من بود که چهره ایشان فقط نتیجه شب بیداری و زحمات بسیار بود شاید در واقع درد و رنج مردم سوریه و ظلم و ستم دشمن داعشی بر مردم منطقه و ترسیم و یاداوری واقعه کربلا و غریبی حضرت زینب س و اهل بیت ع ایشان را این چنین بی خواب و آشفته حال کرده بود ،نمیدانم شاید هم خاطرات دفاع مقدس و همرزمان شهیدش دوباره او را به روزهای عاشقی جهاد و ایثار برده بود. هر دلیلی که داشت چهره ی پدرم را دوچندان شکسته کرده بود. 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩هم نوا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🕯✨100🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫 حدیث کساء 💫 به نیت چـهــــارده معصــوم (ع) و شهید والامقام محمدرضا علیخانی✨ 👇👇 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615