✨#واکنش_کریمانه_پدر_شهید پس از شنیدن خبر شهادت پسرش«مهدی صباغچی»
مهدی سال ۱۳۶۲ بعد از گرفتن مدرک دیپلم، راهی جبهه شد. سه ماه اول را در آموزشگاه ۰۶ تهران سپری کرد و پشت بندش آمد، ساکش را بست و گفت که خداحافظ، حلال کنید. گفتیم که کجا با این عجله، گفت که مادر از آموزشی آمدهام و اگر یک روز بیشتر بمانم، پشتم باد میخورد پس بگذار بروم.
گفتم که مادر برو، خدا هم به همراه و پشت و پناهت. او رفت. برای اعزام تقسیم شده بود به منطقه مهاباد. خبرهای خوبی از آنجا به گوش مادرهای محل که بچه هایشان آن دور و اطراف بودند، نمیرسید. گفتیم که خب، امثال بچههای ما بایست بروند تا آنجا دوباره آسایش بگیرد و زندگی مردم عادی شود. حاجی خودش هم پشتیبان و مشوق بچهها بود؛ با این که پشتش توی تعمیرگاه و گاراژ به همین پسرهایش بود که جایش را میبایست روزگاری میگرفتند و عزتش را حفظ میکردند، صدایش توی گوش این پسرها، طوری بود که مست را هوشیار و خواب را بیدار کند.
گذشت تا این که یکی سرافکنده و شرمگین آمد دم خانه تا بهمان خبر بدهد که مهدی توی کردستان شهید شده. دیدم حاجی دستهایش را به شکل دایره رو به هوا بلند و به هم نزدیک کرد و گفت که خدایا خودت میدانی که از اولش هم این بچه برای خودت بود.
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج.