eitaa logo
بيت الشـھـ🥀ــدا مدافعان حرم ولایت
369 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.7هزار ویدیو
190 فایل
به‌بیـت‌الشـھــ🕊ـــد🥀 مدافعان حرم ولایت خۅش‌آمـدید با شرکت درچله ها ومتوسل شدن به چهارده معصوم(ع) وشهدای والامقام به درجات معنوی خود سازی برسیم👌 حضور شما در این کانال اتفاقی نیست❣️ پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/1735933 @BEIT_Al_SHOHADA
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌤زندگینامه: 🌺 شهید علی نظر دهقانی در سال 1344 در یک خانواده مذهبی و کشاورز پا به عرصه وجود گذاشت . تا سن هفت سالگی در دامان مادر مهربان و با عفت تربیت شد و در دوران کودکی با داشتن پدر و مادری وفادار و مومن همچنان درس تقوا و خدا پرستی را آموخت . 🌺 در سن هفت سالگی پا به دبستان گذاشت و در مدرسه شهید دهقانی (خواجوی سایق ) شروع به تحصیل کرد . 🌺با بحرکت در آمدن انقلاب اسلامی و ورود او به مدرسه راهنمایی شرکت فعالی در راهپیمائیها و تظاهرات داشت . در کلاس دوم راهنمایی بود که جنگ تحمیلی شروع شد . شهید علی نظر با عشق و علاقه ای که نسبت به حفظ حراست از دین و قرآن و مرز و بومش داشت لذا از ادامه تحصیل و خانواده و بستگان و دوستان خویش دست کشیده و در بسیج منطقه خشت مشغول فعالیت شد . 🌺پس از مدتی شهید برای دیدن آموزش نظامی روانه پادگان آموزشی گردید . و پس از آموزش به عنوان یک بسیجی رهسپار جبهه نور علیه ظلمت گردید . و در منطقه عملیاتی دهلران به مدت سه ماه با کافران بعثی به نبرد پرداخت و پس از مأموریت به زادگاهش مراجعه نمود . 🌺 این فرزند پاک سرشت ، در سپاه پاسداران شهرستان کازرون ثبت نام می کند و جهت گذراندن دوره پاسداری به پادگان شهید همزه اکبر آباد شیراز اعزام می گردد . سپس بعد از این دوره، راهی کردستان می شود و آنجا به نبرد با ضد انقلابیون و بعثیان کافر می پردازد . او در کردستان مسئول تعاون تیپ المهدی را عهده دار بود و به سلامت به خانه باز می گردد . ولی روح بلند پروازش لحظه ای آرام نگرفت . 🌺در سال 1362 همراه با یک گروه از برادران پاسدار به کربلای جنوب اعزام شد . شهید به علت شجاعت و رشادت هایی که داشت در اکثر حمله ها و شبیخون ها که انجام می گرفت حضور و شرکت فعال داشت بطوریکه از طرف فرمانده لشکر 19 فجر و مسئولین کتباً مورد تشویق قرار می گیرد و به سمت فرمانده واحد منصوب می شود . هر وقت به مرخصی می آمد شبها در جمع برادران پایگاه مقاومت قرار می گرفت و به نگهبانی در روستا می پرداخت . 🌺 حدود دو هفته قبل از شهادت به منظور مشورت و هماهنگی با خانواده در رابطه ازدواج و عروسی به مرخصی می آید و از آنجا که از جریان عملیات مطلع بود هنوز چند روزی مرخصی داشت که از خانواده خداحافظی می کند و رهسپار جبهه می گردد . 🥀 اما سرانجام در تاریخ 4/10/1365 در عملیات ظفرمند کربلای 4 به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود نائل می آید . 🕊روحش شاد ویادش پر رهرو باد🥀 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 از زبان مادر شهيد 💐زمانی که به استخدام سپاه در آمده بود از طرف بنیاد پانزده خرداد حواله کولر به ایشان دادند که او قبولنکرد و وقتی من از دوستان او شنیدم و به او اعتراض کردم گفت : ما که در منزل پنکه داریم همین کافی است بگذار تا بدهند به آنها که پنکه هم ندارند . یک بار هم به او حواله کپسول گاز دادند که باز هم قبول نکرد و گفت : ما در منزل یک کپسول داریم همین کافی است ، از ما نیاز مند تر هستند . 💐در زمان کودکی تحمل او برای درد و ناراحتی کم بود ولی با شروع جنگ در حالی که 14 سال بیشتر نداشت اصرار داشت به جبهه برود . وقتی به او گفتم : علی نظر تو که طاقت نیش زنبور را نداری چگونه می توانی در زیر رگبار گلوله دشمن طاقت بیاوری در جوابم گفت : چون اینجا از نیش زدن زنبور فقط درد نصیبم می شود ولی در جبهه هدف داریم و با داشتن انگیزه و هدف تحمل درد آسان می شود . 💐زمانی که شهید از جبهه بر می گشت به پایگاه مقاومت بسیج می رفت و تا پاسی از شب به نگهبانی در محل می پرداخت . یک روز پدرش به او گفت : علی نظر تو که در جبهه استراحت نداری ، حداقل در اینجا شب ها استراحت کن ، در جواب پدرش گفت : پدر جان ما چه در جبهه و چه پشت جبهه باید همیشه آماده باشیم . 💐شب هایی که شهید در مرخصی بود چون تا دیروقت در پایگاه مقاومت بود من برایش رختخواب پهن می کردیم و می خوابیدیم . صبح که بیدار می شدیم می دیدیم که رختخواب علی نظر در یک گوشه و خود او در گوشه ای دیگر روی یک تکه حصیر یا موکت خوابیده است و وقتی که به او اعتراض می کردیم می گفت : مادر اگر ما در اینجا در آسایش باشیم تحمل جبهه و میدان جنگ برایمان مشکل خواهد بود 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 از زبان همرزم شهید سرهنگ آقایی 💐🍃یادم هست وقتی که می دید دوستی شهید شده بسیار غبطه می خورد و می گفت ای کاش این سعادت نصیب ما هم شود . به وی می گفتیم اگر تو شهید شوی چی کسی امور تسلیحات را به عهده می گیرد . زیرا همه می دانستند که تسلیحات چقدر مهم و اساسی است . در عملیات های بدر ، خیبر ، والفجر ، کربلای 4و 5 که با هم بودیم مرتب تدارکات می نمود بدون اینکه به مشکلی برخورد کند . 💐🍃 یادم هست یک روز در شلمچه آتش خیلی سنگین بود ، در سنگر نشسته بودیم و تنها مسئولین با نفر بر پی ام پی در منطقه رفت و آمد می کردند . با این کار می خواست تا اندازه ای از شهید شدن آنها جلوگیری کند ، ما جلو بودیم و خواستیم تا علی نظر بیاید . سر و روی خاک آلود با لبخند خاصی گفت : ما از خاک هستیم و به خاک برمی گردیم و چون حالا خاک آلود هستم نمی توانم جلو بیایم . منظور این که در هر حالتی که بود دنباله کار ها را می گرفت و سعی می کرد به نحو احسن انجام دهد . 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🥀 از زبان خواهر شهيد 💢زمانی که علی نظر در جبهه شیمیایی شد و از ناحیه چشم و صورت صدمه دیده بود . به مدت دو هفته در بیمارستان تهران بستری بود و ما متوجه نشدیم تا شبی که او از بیمارستان برگشت و به منزل آمد . سرش را بالا نمی گرفت چون سر به زیری عادت همیشگی و از شاخصه های اصلی او بود . فکر می کردیم طبق عادت سرش را بالا نمی آورد ، تا اینکه از توی کیف او متوجه بسته دارویی و قطره های چشمی او شدم . با نگرانی پرسیدم این بسته های دارو برای چیست ؟ با کمال خونسردی گفت : چیزی نیست یک کم چشمانم درد گرفته و بعد از برگتن او به جبهه بود که از دوستانش شنیدیم او شیمیایی شده و چندین روز چشمانش بینایی نداشته و در بیمارستان بستری بوده است . پزشکان به او گفته بودند که تا هر موقع با مرگ طبیعی از دنیا برود از جبهه شهداء خواهد بود که او خود برای رسیدن به لقاء یار عجول تر از این حرف ها بود . 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشی از وصیت نامه شهید   خواهر شهید به نکاتی از وصیت‌نامه برادرش اشاره کرد و افزود: برادرم بر صبر و ولایت پذیری بسیار سفارش کرده بود، او معتقد بود که هر نفسی، مرگ را می‌چشد، چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد و این نکته را در وصیت نامه اش نیز ذکر کرده بود.   دهقانی خاطرنشان کرد: برادر بزرگترم به علی نظر توصیه کرد زمینی بخرد، ازدواج کند و زندگی تشکیل دهد که او در پاسخ گفت: من از قبل یک متر و نیم در گلزار شهدا زمین خریده‌ام، اصلاً اهل مادیات نبود به طوری که حتی اگر دو لباس داشت یکی از آن‌ها را به دیگری می‌بخشید، روی تشک نمی‌خوابید و می‌گفت می‌خواهم سختی‌ها را بچشم.   وی بیان کردند: پیش از شهادت برادرم در عالم رویا دیدم که در صحرای محشر با خواهر دیگرم ایستاده‌ام، ناگهان گفته شد که شهدا می‌خواهند وارد شوند، زمانی که شهدا وارد صحرای محشر شدند برادرم نیز در خیل شهدا حضور داشتند. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدی که در خواب شفا می‌دهد   اکرم دهقانی خواهر دیگر شهید علی‌نظر دهقانی بیان کرد: زمانی که برادرم به تازگی شهید شده بود حالم اصلا مساعد نبود و بسیار بیمار بودم، یکی از اقواممان علی نظر را در خواب دید که یک قرص به او داده تا به من بدهد و گفته بود: که این را به اکرم بدهید و بگویید این را بخور خوب می‌شوی او هم در همان عالم رویا قرص را به من داده و خورده بودم. صبح که از خواب بلند شدم دیدم حالم به طور کامل خوب است و اصلا احساس بیماری نداشتم. آن کسی که خواب دیده بود صبح زود به سراغم آمد و حالم را جویا شد، گفتم خدا رو شکر خوب شدم.   دهقانی تصریح کرد: نقش زنان و مادران در این فداکاری و جهاد مردان به قدری پررنگ است که اگر آنان با فداکاری و از خودگذشتگی حاضر نمی‌شدند عزیزانشان را راهی جبهه‌ها کنند، حقیقتا پیروزی شکل نمی‌گرفت و حق بر باطل چیره نمی‌شد. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615