تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته. پرسیدم #افطار كردید؟ گفتند بچهها برايم در قرارگاه افطار آماده كردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمندهها سفره انداختيم و نان پنير مختصری خورديم. گفتم چرا قرارگاه نرفتید؟ گفتند «ميترسم در غيبتم مظلومی با زبان روزه، اسير و يا شهید شود».
✍زینب سلیمانی
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
💠 فرهنگی وهنری حوزه مقاومت بسیج فجر شهرستان چاراویماق 💠