┃🎞  #دیالوگ ابری که رو دریا میباره، فقط خودشو سبک میکنه! کیفر

عجب کتابی

کتاب : عصیانگر به قلم : آلبر کامو #برشی_ازکتاب

می‌خندید، وقتی هیچ مایه‌ی خنده‌ای وجود نداشت. می‌رقصید، وقتی هیچ موسیقی‌ای شنیده نمی‌شد. - جری اسپینلی

رنج نباید تو را غمگین کند. این همان‌ جایی است که اغلب مردم اشتباه می‌کنند. رنج قرار است تو را هوشیارتر کند به اینکه زندگی‌ات نیاز به تغییر دارد. چون انسان‌ها زمانی هوشیارتر می‌شوند که زخمی شوند، رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند. رنجت را تحمل نکن، رنجت را درک کن! این فرصتــی است برای بیداری، وقتی آگاه شوی، بیچارگی‌ات تمام می‌شود. - کارل گوستاو یونگ

می‌خندید، وقتی هیچ مایه‌ی خنده‌ای وجود نداشت. می‌رقصید، وقتی هیچ موسیقی‌ای شنیده نمی‌شد. - جری اسپینلی

┃📓#تیکه_کتاب معتقد بود که سرچشمه ی همه ی عیبهای آدمی دو چیز است؛ یکی بیکاری و دیگری اعتقاد به خرافات و دو فضیلت نیز بیشتر وجود ندارد یکی کار و دیگری خِرد... ◆📔#جنگ‌وصلح ◇📝#لئو_تولستوی

زخم‌هایم را دوست دارم. آنها شاهدان اصلی‌ام هستند که چطور شجاعانه زندگی کردم. - پونه مقیمی

پدر بسیار عزیزم! من همیشه از تو فرار کرده‌ام و به اتاقم، به کتاب‌ها، به رفقای سر به هوا، به افکار عجیب و غریب پناه برده‌ام. عدم امکان رابطه‌ای آرام میان من‌ و تو، نتیجه دیگری هم داشت: من استعداد صحبت کردن را از دست دادم. از نامه‌ی فرانتس کافکا به پدرش

با این همه دیروز که در من است، چطور چیز تازه‌ای را شروع کنم؟ – لئونارد کوهن

کتاب : تماما مخصوص به قلم : عباس معروفی #برشی_ازکتاب

اگر روزی بر آن شدی که بگریزی؛ مرا صدا کن، قول نمی‌دهم از تو بخواهم که بمانی، ولی می‌توانم با تو بگریزم. - گابریل گارسیا مارکز