eitaa logo
به وقت تشکیلات
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
200 فایل
کانال ویژه محتوای تشکیلاتی راه ارتباطی به ما @Tamas_ba_BWT در صورت تمایل ما پذیرای مطالب تشکیلاتی شما هستیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
#خنده_دار #اما_واقعی از وقایع جالب سایت کوثر۳، #شلیک یکی از موشک‌های تعمیر شده بود. ما ناچار بودیم این کار را بکنیم تا دشمن بداند هنوز زنده‌ایم ... این موشک وقتی پرتاب شد، یک مقدار رفت بالا و ناگهان از حالت طبیعی خارج شد. یکباره در آسمان دور زد و #به_طرف_خودمان آمد! بعضی از بچه‌ها که این وضع را دیدند، فرار کردند، در حالی که الله اکبر می‌گفتند، چون خیال می‌کردند به‌زودی یه یک #هواپیما می‌خورد. البته ما که داخل اتاق تاریک بی.سی‌.سی بودیم #نمی‌دانستیم #چه_خبر است. منبع: کتاب #شلیک_به_آسمان : خاطرات محمد مصطفوی فر(سروان پدافند نیروی هوایی ارتش)، خاطره نگار ابراهیم زاهدی مطلق، نشر سوره مهر، چاپ ۱۳۹۲، صفحه ۲۳۴. #به_وقت_تشکیلات #هواپیمای_مسافربری #سروان_محمد_مصطفوی_فر کانال «به وقت تشکیلات» را در «ایتا»، «سروش»، «تلگرام» و «اینستاگرام» دنبال کنید.👇👇👇 🆔 @B_W_Tashkeelat
با داخل بی‌سی‌سی بودم که دستور دادند درگیر شویم. روی هدف رفتم اما نمی‌دانستم هستند. چون سیستم ما فقط یکی از آن‌ها را لاگ می‌کند. را کردم. قبل از آن چند بار آیات قرآن را زیر لب خواندم و دعا کردم... موشکی که من شلیک کردم، روی لاک کرده بود‌. موشک بالا رفت و روی هواپیمای دوم شیرجه زد. خلبان هواپیمای اول که جلوتر بود، فکر کرد موشک به سمت او شیرجه زده است، خلبان از ترس این‌جکت(پریدن بیرون از هواپیما) کرد ولی موشک به هواپیمای بعدی خورد. از انفجار هواپیمایی که موشک ما به آن خورده بود، هواپیمای سوم هم در آسمان منفجر شد و کرد. خلبانی که از ترس از هواپیمایش بیرون پریده بود، اسیر شد و بعدها خودش این مطلب را در مصاحبه‌ها توضیح داد. از جمله در جنگ، یکی همین بود که با یک موشک، سه فروند هواپیما را سرنگون کردم. منبع: کتاب : خاطرات محمد مصطفوی‌فر(سروان پدافند نیروی هوایی ارتش)، خاطره نگار ابراهیم زاهدی مطلق، نشر سوره مهر، چاپ ۱۳۹۲، صفحه ۲۲۸. کانال «به وقت تشکیلات» را در «ایتا»، «سروش»، «تلگرام» و «اینستاگرام» دنبال کنید.👇👇👇 🆔 @B_W_Tashkeelat
بازخوانی کتاب به بهانه 💪 با داخل بی‌سی‌سی بودم که دستور دادند درگیر شویم. روی هدف رفتم اما نمی‌دانستم هستند. چون سیستم ما فقط یکی از آن‌ها را لاگ می‌کند. را کردم. قبل از آن چند بار آیات قرآن را زیر لب خواندم و دعا کردم... موشکی که من شلیک کردم، روی لاک کرده بود‌. موشک بالا رفت و روی هواپیمای دوم شیرجه زد. خلبان هواپیمای اول که جلوتر بود، فکر کرد موشک به سمت او شیرجه زده است، خلبان از ترس این‌جکت(پریدن بیرون از هواپیما) کرد ولی موشک به هواپیمای بعدی خورد. از انفجار هواپیمایی که موشک ما به آن خورده بود، هواپیمای سوم هم در آسمان منفجر شد و کرد. خلبانی که از ترس از هواپیمایش بیرون پریده بود، اسیر شد و بعدها خودش این مطلب را در مصاحبه‌ها توضیح داد. از جمله در جنگ، یکی همین بود که با یک موشک، سه فروند هواپیما را سرنگون کردم. منبع: کتاب : خاطرات محمد مصطفوی‌فر(سروان پدافند نیروی هوایی ارتش)، خاطره نگار ابراهیم زاهدی مطلق، نشر سوره مهر، چاپ ۱۳۹۲، صفحه ۲۲۸. ┄┅✧✾══✾🔸✾══✾✧┅┄ 🆔 @B_W_Tashkeelat