خب نتیجه این سیاست خارجی در دولت مرحوم هاشمی که با عنوان #توسعه_اقتصادی مطرح بود چی شد؟!
🔸رشد شخصی سازی به جای خصوصی سازی
🔸افزایش نرخ تورم به رقم 49.5 درصد
🔸افزایش ضریب جینی و اختلاف شدید طبقاتی
🔸توسعه ناموزون و تمرکز گرایی شدید
🔸افزایش بیکاری
و در نتیجه این معضلات ما در سال 75 شاهد شورش مردم در چندین شهر بودیم
در سال 76
یه گفتمان عمومی سراسر کشور راه افتاد که روند موجود باید تغییر کنه و کسی روی کار بیاد که در تقابل و در تضاد با آقای هاشمی باشه
در این وضعیت حزب کارگزاران سازندگی به دبیری کرباسچی به همراه وزرای آقای هاشمی و همچنین برخی از شخصیت های مجمع روحانیون مبارز بعد از بررسی و صحبت با چندین گزینه اعم از میرحسین موسوی، کروبی، خاتمی و ... به خاتمی رسیدن
تو این وضعیت که مردم دنبال #تغییر بودن، عوامل وضعیت موجود که خود در دولت فعلی -یعنی دولت سازندگی- همه کاره بودن و خودشون این وضعیت رو به وجود آورده بودن، سید محمد خاتمی رو عَلم کردن
و مردم هم که فکر می کردن ناطقنوری ادامه دهنده راه هاشمیه به خاتمی پناه آوردن
غافل از اینکه خود عوامل وضعیت موجود خاتمی رو به صحنه کشونده بودن
خب مردم هم با انتخاب خاتمی به دنبال تغییر وضعیت موجود اقتصادی و معیشت بودن
اما در دوره خاتمی چه شد؟!
بدون سانسور:
عناصر تأثیرگذار دوره هاشمی مجددا در دوره خاتمی نیز در انتخاب راهبرد سیاست داخلی، خارجی و اقتصاد نیز نقش ویژه ای داشتن
اما دولت خاتمی هیچ وقت اقتصاد و معیشت رو به عنوان اولویت اول در نظر نگرفت و بارها این موضوع هم توسط اصلاح طلبان مسئول در دولت اصلاحات اعلام علنی شد که ما برای بهبود وضعیت اقتصاد نیامدیم و ما به دنبال اصلاحات آمدیم
حالا این اصلاحات چه بود بحث دیگه ای که فعلا بمونه تا بعد
مجددا تو دوره خاتمی، سیاست خارجی بر مبنای #تنش_زدایی قرار گرفت و البته با رشد سریع تر
خاتمی معتقد بود راه حل اقتصاد ایران تابع سیاست خارجیه
خب مجددا راه هاشمی در عرصه سیاست خارجی در دستورالعمل دولت اصلاحات قرار گرفت
تعامل با کشورهای اروپایی به جای ارتباط با کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین و آفریقایی، مهم ترین اولویت دولت خاتمی بود
بعد از ماجرای هسته ای که در سال 81 اتفاق افتاد و چندین قطعنامه نیز علیه جمهوری اسلامی صادر شد دولت خاتمی با سه کشور اروپایی فرانسه آلمان و انگلیس به مذاکره نشست و حتی قبل از مذاکرات بصورت داوطلبانه مراکز هسته ای رو پلمپ کرد و پروتکل الحاقی رو به صورت داوطلبانه به اجرا درآورد!!
این سیاست خارجی در دولت خاتمی نیز به نتیجه ای نرسید و هیچ تأثیری در جذب سرمایه گذار خارجی نداشت و عملا هیچ اتفاقی در اقتصاد ایران صورت نگرفت.
پیشرفت های عمران و آبادی و آموزشی و بهداشتی رو نیز در این دوره شاهد نبودیم
خب در سال 84 مجدداً ملت به فکر #تغییر افتادن
نماد این تغییر رو محمود احمدی نژاد میدونستند
احمدی نژاد در دوره اول مبنای تحول اقتصادی را تنش زدایی ندونست و معتقد بود تنها به کار و تلاش و تکیه به عناصر داخلی میتونیم اقتصاد را متحول کنیم و ...
این روند تا سال 90 ادامه داشت
از طرفی آمار رسمی بانک مرکزی از جذب سرمایه گذار داخلی در سال 90 از رقم 4.6 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی خبر میداد
اما همین رقم در سال 95 رقم 2.6 بود! یعنی نزدیک به نصف
از سال 89-90 که تحریم های فلج کننده ای شکل گرفت، هم رشد سرمایه گذاری خارجی در کشور پائین اومد تا به 3.9 رسید
و هم اینکه اتفاقات داخلی از جمله ایجاد مانع بر سر راه دولت توسط علی لاریجانی و مجلسش، و حاشیه سازی های شخص احمدی نژاد و حذف نیروهای مومن و پای کار و ...
وضعیت کشور رو به جایی رسوند که آقای روحانی باز هم با همان شعار #تغییر وضعیت موجود و رفع تحریم ها تونست در سال 92 به ریاست جمهوری برسه
ببینین عزیزان:
همواره مهم ترین انگیزه ملت در انتخابات، #تغییر وضعیت موجود بوده
عملکرد سال های آخر محمود احمدی نژاد باعث شد تا مردم به کسی رأی بدن که مهم ترین شعارش #رفع_تحریمها بود
خب، حسن روحانی با شعار رفع تحریم ها رئیس جمهور شد
برا رفع تحریم ها هم درخواست مذاکره مستقیم و رودرو با آمریکا را داشت
رهبر انقلاب هرچند تأکید میکرد که تنها راه حل مشکلات داخلی، تکیه بر ظرفیت های داخلی و توان داخلی است
اما هوشمندانه اجازه مذاکره رو صادر کردند
بعد از سالها تازه ما حکمت آن اجازه رو می فهمیم
که حتما در جلسه امشب به بحث حکمت این اجازه اشاره می کنم
اما خب دولت روحانی اجازه پیدا کرد که در خصوص مسائل هسته ای با آمریکا مذاکره کنه
لذا مذاکرات دولت روحانی به تصویب #برجام در سال 94 منجر شد
انگیزه دولت روحانی از امضای برجام #رفع تحریم ها بود
اما انگیزه دولت آمریکا از امضای برجام همونطور که اعلام میکردن، #مهار و کنترل رفتار ایران بود
آمریکا انتظار داشت با امضای این برجام، ایران را به گوشه رینگ ببره
البته شخص اوباما می گفت که اگه برجام امضا نمی شد سایر کشورها دیگه نمی تونستن در تحریم ایران، آمریکا رو همراهی کنند
برا همین آمریکا انتظار داشت برجام بتونه ایران رو کنترل کنه
🔷 اما رهبر حکیم ضمن اجازه به دولت در زمینه مذاکرات هسته ای، خط خروج آمریکا رو از منطقه به طرق دیگری پیگیری کردن و ...
هرچند ایران هزینه بسیار زیادی در زمینه هسته ای داد و قرارداد بسیار ننگینی توسط دولت امضا شد اما رهبر انقلاب با هوشمندی توانستند اخراج آمریکا رو از منطقه کلیدبزنند
آمریکا زمانی برای اسرائیل راهبرد از نیل تا فرات رو مطرح کرده بود.
اما حالا بعد از سالها که نگاه میکند می بیند در سوریه، عراق، یمن، لبنان و ... جایگاهی ندارد
و راهبرد از نیل تا فرات اسرائیل به راهبرد تأمین امنیت درونی اسرائیل تقلیل پیدا کرده
و این بزرگترین ضربه به منافع آمریکاست
حالا بعد از سالها به کجا رسیدیم؟
بعد از سالها، ملت #یقین پیدا کردن که امضای برجام و صدها برجام دیگه هیچ تأثیری در اقتصاد ایران #قطعا نداره
و عملا در اقتصاد ایران هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد
بلکه #تنش_زدایی دولت روحانی در امتداد تنش زدایی دولت اصلاحات و سازندگی، نیز هیچ دستاوردی نداشته و اتفاقا #رکود_تورمی رو نیز به بار آورده
امروز ما دولتی داریم که هیچ اراده ای در رفع مشکلات مردمی و حل معضلات اقتصادی و معیشت و بیکاری نداره
امروز دولتی داریم که در برابر بحران هایی نظیر سیل و زلزله و سقوط یک هواپیما و ... هیچ برنامه ای نداره
امروز دولتی داریم که نه تنها به فکر آینده و سال های آتی نیست بلکه برای حال حاضر و وضعیت موجود هم برنامه ای نداره
اما چه باید کرد؟
اما نکته اصلی اینه👇
دولت آمریکا به ریاست ترامپ، همانند اوباما، ضعف داخلی ایران رو متوجه شده و بنا داره با سوءاستفاده از این ضعف برنامه خودش رو پیش ببره و ...
ترامپ معتقده برجام اگرچه تونسته قدرت هسته ای ایران رو 8 تا 10 سال و یابیشتر عقب بندازه
اما نتونسته در زمینه منطقه ای جلوی راه ایران رو سد کنه
ترامپ معتقده همون تحریمی که باعث شد ایران پای میز مذاکره بنشینه
همون تحریم هم میتونه ایران رو در زمینه مسائل منطقه ای عقب برونه
و قطعا این ضعف اساسی حکومت ایرانه که باعث شده این محاسبات در ذهن طرف آمریکایی به بار بنشینه
طرف آمریکایی پیش خودش محاسبه میکنه
حساب دودوتا چارتاست
این محاسبات برآمده از چند صد مرکز مطالعاتی و پژوهشیه
خب آمریکا دقیقا طبق ضعفای داخلی ما تحلیل می کنه
برمبنای این تحلیل، تصمیم میگیره
و برمبنای این تصمیمات، برنامه ریزی میکنه
و این برنامه ها رو هم اجرا میکنه!!
یکی از شگردهای همیشگی دولتمردان آمریکا، کار برروی محاسبات فکری دولت و ملت های مقابل خودش بوده
اونا سال 91-92 موفق شدن یه محاسبه در اذهان مردم ایران ایجاد کنن
اونم با رسانه و جنگ رسانه ای و با استفاده از شخصیت هایی که تفکر آمریکایی رو تزریق میکنن
اون محاسبه این بود که #تنها راه پیشرفت ایران و حل مشکلات ایران اینه که با آمریکا مذاکرده کنیم
خب مردم ایران سال 92 طبق این محاسبه عمل کردن
تحت تأثیر یک #جنگ_روانی شدید قرار گرفتند...
ترامپ معتقده که اون جنگ روانی که تونست در ایران یک دولت متمایل به غرب رو روی کار بیاره
حالا همون جنگ روانی هم میتونه در وضعیت فعلی، محاسبات دولت و ملت ایران رو تحت تأثیر قرار بده
#مهمترین استراتژی دولت ترامپ در حال حاضر، #تغییر محاسبات رهبران و مسئولین ایرانه
وی معتقده با تهدید نظامی و همچنین تحریم اقتصادی میتونه رهبران ایران رو به این نقطه برسونه که باید در خصوص منطقه هم با آمریکا همراهی کنن
⚫ با کمال تأسف باید عرض کنم که دولت ما و برخی از مسئولین ما این محاسبه رو در ذهن خود قبول کردن و پروروندن
رسانه های وابسته فکری یا وابسته مالی به غرب هم این محاسبه رو در صفحات مکتوب و مجازی خودشون پرورش دادن و همین طور دارن به ذهن و افکار عمومی زریق می کنن
این روند چندماهیه که داره اجرا میشه
همونطور که قبلا گفتم سیاست خارجی ترامپ بر مبنای یک استراتژی #امنیتی_تجاری استوار شده
ترامپ تنها راه برگشت آمریکا به منطقه رو مهار ایران میدونه و تنها راه مهار ایران رو هم تهدید نظامی و تحریم اقتصادی میدونه
البته تهدید و تحریم مؤثر
و مهمترش اینکه تهدید و تحریمی که محاسبات رهبران ایران را شکل بده و تغییر بده