می توان سال 2010 را آغاز سیاست های نئوعثمانی نظام سیاسی ترکیه دانست
مرد کهنه کار حزب عدالت و توسعه توجه ویژهای به سرزمین های حکومت عثمانی دارد، سرزمین هایی که امروز در قالب کشور های مستقل در مناطقی نظیر غرب آسیا، قفقاز، بالکان و شمال آفریقا قرار دارند.
مناطقی که از ویژگی های متنوع و متناسب با شرایط جدید خود برخوردار هستند.
ترک ها برای فهم اهمیت راهبردی و ژئوپلیتیکی هریک از این مناطق کار مطالعاتی انجام دادند و براساس این مطالعات در حال طراحی اقدامات حساب شده و هدفمند خود هستند.
ترکیه برای بازیابی نفوذ خود در این مناطق از دو عنصر اسلام و ملی گرایی یا همان پان ترکیسم استفاده می کند و با حمایت از اقلیت های نژادی سعی در ایجاد پل ارتباطی و فشار بر کشورهای مختلف دارد.
تزریق تعصبات قومی و ناسیونالیسم ترکی به سرزمین های مختلف واکنش های منفی بسیار زیادی را به همراه داشته است.
ایران، روسیه، یونان و گستره ای به نام آسیای مرکزی و برخی کشورهای حوزه بالکان از سیاست های قبیله گرایانه ترکیه متضرر شدند به شکلی که وحدت و امنیت این کشورها را با تهدید روبه رو کرده است، اما مساله این است که این موضوع از نگاه ترکیه یک فرصت تلقی شده و با آن قدرت چانه زنی خود در اختلافات سیاسی منطقه را افزایش داده است.
همچنین برای تحت فشار قرار دادن دولت ها و گرفتن امتیاز از این حربه استفاده می کند.
ارزیابی ها نشان می دهد ترکیه بدنبال احیای فرهنگ پان ترکیسم در کشورهایی است که سابقا عضو حکومت عثمانی بودند این سیاست همان قدر که می تواند برای ترکیه فرصت ساز باشد برای تک تک این کشورها یک تهدید فرهنگی، امنیتی و سیاسی محسوب می شود.
البته این سیاست می توانند طناب داری برای پایان حیات سیاسی اردوغان در ترکیه باشد.
اردوغان در کتاب رویا پردازی های نئوعثمانی خود خیلی زود به صفحه قفقاز جنوبی و ایران رسید.
اینجا درگیری و تقابل بین دو اراده و ادبیات است، ادبیات نئوعثمانیسم و گفتمان انقلاب اسلامی.
عقب رفت ترکیه، به عبارت دیگر یک قدم عقب نشینی ترکیه به معنای شکست پروژه بزرگ آن ها در اولین مرحله از اجرای آن است و این برای آن ها تجربه بسیار تلخی را خواهد ساخت
عقب نشینی ایران از مساله قفقاز نیز برای ایران بسیار تلخ و هزینه ساز خواهد بود.
#کریدور
#قفقاز
#ترکیه
#مهسا_امینی
#تحلیل
#ایران
#آذربایجان