eitaa logo
⸤♥️̶̶ⷮ ⷩ ̶ⷷ𖡬𝀗𝄄بـاوان⸣
36.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
579 ویدیو
89 فایل
⬪ مگرمی‌شودازکسی‌گذشت‌کہ تمام‌شعرهایت‌رامدیونِ‌چشم‌هایش‌هستی: )𖨥🎻𖥷 باوان˼جگرگوشـ˒˒♥️˓˓ـھ˹ - - تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3400269970Ccc320fc010 ‌‌‌‌‌‌ کپی‌حرام!تابع‌فوروارد استفاده‌شخصی‌مانعی‌ندارھ‌‌رفیق☁️.
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــــــ ــ ـ دیگر قوۍ شدم ؛ میبینم ، میخندم و رد میشوم . 𝐄𝐢𝐭𝐚𝐚.𝐜𝐨𝐦.𝐛𝐚𝐚𝐯𝐚𝐧
☽︎داشتم از گرمـا مـےمُـردم. بہ رانندھ گفتم دارم از گرمـا مـےميرم. رانندھ ڪہ پير بود گـفت: «اين گرمـا ڪسۍ رو نمی‌ڪشہ.» گفتـم: «جالبہ‌هـا، الان داريم از گرما كباب می‌شيم، شش مـاه ديگھ از سرمـا سگ لـرز مۍزنيم.» رانندھ نگاهـم ڪرد. كمۍ بعد گفت: «من ديگہ سرمـا رو نمـےبينم.» پرسيدم: «چـــرا؟» رانندھ گفت: «قبـل از اينڪه هوا سرد بشه می‌ميرم.» خنـديدم و گفتم: «خدا‌نڪنہ.» رانندھ گفت: «دكترا جوابم كردن، دو سه مـاه ديگہ بيشتر زندھ نيستم.» گفتم: «شوخی می‌ڪنيد؟» رانندھ گفت: «اولـش منم فكر كردم شوخيہ، بعد ترسيدم بعدش افسرده شدم . . ! ولـے الان ديگه قبول كردم.» ناباورانه به رانندھ نگاه كردم. رانندھ گفت: «از بيرون خوبم، اون تو خرابه، اونجایی كه نميشہ ديد.» به رانندھ گفتم: «پس چرا دارين كار می‌كنين؟» رانندھ گفت: «هم براۍ پولش، هم برای اينڪہ فكر و خيال نكنم و سرم گرم باشه، هم اينكه كار نكنم چی كار كنم؟!» به رانندھ گفتم: «من باورم نميشه.» راننده گفت: «خودم هم همين طور؛ باورم نميشه امسال زمستان را نمی‌بينم، باورم نمی‌شه ديگه برف و بارون را نمی‌بينم، باورم نمی‌شه امسال عيد كه بياد نيستم، باورم نميشه اين چھارشنبه، آخرين چهارشنبه 16شھریور عمرمه.» به رانندھ گفتم: «اينجورۍ كه نمی‌شه.» رانندھ گفت: «تازه الآنـه كه همه چی رو دوست دارم، باورت ميشه اين گرما رو چقدر دوست دارم؟» ديگر گرما اذيتم نمی‌ڪرد، ديگر گرما نمی‌كشتم !(: ☾︎ ✍🏻›››
'بہ‌نام‌بال‌های‌پروازۅشۅقِ‌رهایـے🕊 . . .'
- یه دیالوگی‌ تو بترکال‌ سال هست ك میگه : ‹‍ یه روز صبح از خواب بیدار میشی و شروع‌ می‌کنی به انجام دادن کارهای روزانه‌‌ات مدتی میگذره و بعد یادت میاد که ساعاتی از روز گذشته و بهش فکر نکردی . . › بالاخره یك روز فراموش میشه !'🔒'📽
-|🦋•• دستانت انگار تنها مکان ممکن، ‏دستانت انگار سرزمین ‏آه از وطنی که در تنی است!•🗺|ଓ - محمود درویش
︶꒷꒦꒷︶⏝꒷۰‧₊⋆☁️✨ رنـجِ‌مـُــدام‌وجـۅد‌نــدارد ◠◡◠ ❝┇𝔼𝕚𝕥𝕒𝕒.𝕔𝕠𝕟.𝕓𝕒𝕒𝕧𝕒𝕟
بــہ‌‌ ِ‌نــٰام‌ـَش‌ و َ در‌پنـاه‌ـَش☁️🪴
-• داشتم باهاش منچ بازی می‌کردم، همش شیش میاورد. گفتم کاش تو زندگیت هم فقط شش میاوردی گفت‌‌ .. من تو زندگیم فقط یه بار شیش آوردم، اونم تویی !🎲♥️- ᴇɪᴛᴀᴀ.ᴄᴏᴍ.ʙᴀᴀᴠᴀɴ
🗞 ๋࣭ ꜄꜄ نامـہ‌ِاۍ بھ خـودم . . خوشـ‌ح‌ـٰال بمـۅن، مـَن چـیزاۍ زـ‌ی‌ـادی رواز دَسـت دادم تـا تـــــو رۅ بھ دسـت بـ‌ی‌ـارَم!𝐞𝐢𝐭𝐚𝐚.𝐜𝐨𝐦.𝐛𝐚𝐯𝐚𝐧
: « آرامش است؛ عاقبت اضطراب ها :) » ᴇɪᴛᴀᴀ.ᴄᴏᴍ.ʙᴀᴀᴠᴀɴ |♥️