eitaa logo
‹ باب‌حِطّة ›
117 دنبال‌کننده
251 عکس
39 ویدیو
10 فایل
أنت لسْتَ وَحدكْ تأمّل حَوْلَك، صاحب‌الزّمَان معك(: • القدس لنا 🇵🇸 • |موقوفه| • ارتباط با من: https://abzarek.ir/service-p/msg/1983838
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب عجیب دلتنگ شما بودم، خیلی دلتنگ... عکس‌های صحن انقلاب بابا رضا را دیدم؛ دلم وا نشد! رفتم سراغ نجف، ایوان طلا، حالم بدتر شد؛ آنجا بیشتر بوی شما را می‌داد، انگار بابا علی هم دلتنگ بود... زل زدم به پخش زندهٔ بین الحرمین، شاید فرجی شود... اما نشد! رفتم کنار ضریح علمدار، بوی یاس قدم‌هایتان می‌آمد... بی‌تاب‌تر شدم؛ دویدم سمت امام بی‌پناهان اباعبدالله تپش‌های قلبم بیشتر شد، انگار همین تازگی‌ها اینجا بودید، قلبم حس می‌کرد حضورتان را... اما به خودم نهیب زدم! این شش گوشه همیشه گرمای حضورتان را دارد... درمانده شدم! چه کنم؟ کجا بیایم؟ از کدام سو؟ همه‌جا بودید و هیچ‌جا نبودید! حیرانم، سردرگمم، گم‌ شده‌ام بین دنیایی که دوستش نداشتید. آغوش می‌خواهم، از همان‌هایی که زینب و ام‌کلثومتان مهمانش بودند؛ هرچند کم هرچند کوتاه! چه چاره کنم به این بغض؟! من مادر می‌خواهم... بیایم مدینه؟ کنار گنبد خضراء؟ یا بیایم بقیعِ محزون؟ بروم سامرا؟ بروم کاظمین؟ کجا پیدایتان کنم مادر؟! میدانم که بازهم در همه‌جا خواهید بود و در هیچ‌جا نخواهید بود... به هرجا سر بزنم رفته‌اید! دنبال خیمه بقیةالله در بیابان ها بگردم؟ نشستید پای حرف‌های یوسفتان؟ کلمینی مادر کلمینی... بیین حالم را ببین گیر افتاده‌ام ببین بی‌پناهم ببین که هیچ نمیدانم از خودم... ام‌المؤمنین که به شما گفت کلمینی حرف زدید؛ امیرالمؤمنین که گفت کلمینی... اصلا مادر به حق تمام کلمینی هایی که شنیده‌اید از مادر و پدر و علی‌ها و محمد‌ها و حسن‌ها و حسین و موسی و جعفر و دخترها؛ با من نیز کلمینی... بگو کجا بیایم که در آغوشم بکشید؟! من به انکسار رسیده‌ام مادر، کلمینی...
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(47).mp3
2.53M
••• ختم گویای نهج البلاغه بخش حکمت ها🌱 حکمت ۲۰۰ تا ۲۰۹ ••• https://eitaa.com/abotorabalhasan
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ نکوهش انسان‌های شرور، اخلاقی، اجتماعی › «جنايتكاری را حضور امام آوردند كه جمعی اوباش همراه او بودند؛ و درود خدا بر او فرمود: خوش مباد، چهره هایی كه جز به هنگام زشتيها ديده نمی شوند.» امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۰
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ امدادهای الهی و حفظ انسان، اعتقادی، معنوی › « با هر انسانی دو فرشته است كه او را حفظ می كنند، و چون تقدير الهی فرارسد، تنهايش می گذارند، كه همانا زمان عمر انسان، سپری نگهدارنده است. » امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۱
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ واقع‌نگری در مسائل سیاسی، سیاسی › « طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم، فرمود: نه، هرگز! بلكه شما در نيرو بخشيدن، و ياری خواستن شركت داريد، و دو ياوريد به هنگام ناتوانی و درماندگی در سختی ها.» امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۲
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹یاد مرگ و پرهیزکاری، اخلاقی › « ای مردم! از خدایی بترسيد كه اگر سخنی گوييد می شنود، و اگر پنهان داريد می داند و برای مرگی آماده باشيد، كه اگر از آن فرار كنيد شما را می يابد و اگر بر جای خود بمانيد شما را می گيرد و اگر فراموشش كنيد شما را از ياد نبرد. » امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۳
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹بی‌توجهی به ناسپاسی مردم، اخلاقی، اجتماعی › « ناسپاسی مردم تو را از كار نيكو باز ندارد، زيرا هستند كسانی بی آنكه از تو سودی برند تو را می ستايند، چه بسا ستايش اندك آنان برای تو سودمندتر از ناسپاسی ناسپاسان باشد و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.» امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۴
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ گنجایش نامحدود ظرف علم، علمی › « هر ظرفی با ريختن چيزی در آن پر می شود جز ظرف دانش كه هر چه در آن جای دهی وسعتش بيشتر می شود.» امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۵
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ ره‌آورد حلم و بردباری، اخلاقی، اجتماعی › « نخستين پاداش بردبار از بردباريش آن كه مردم در برابر نادان پشتيبان او خواهند بود.» امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۶
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ ارزش همانند شدن با خوبان، اخلاقی، اجتماعی › « اگر بردبار نيستی خود را به بردبار نشان ده، زيرا اندك است كسی كه خود را همانند مردمی كند و از جمله آنان به حساب نيايد. » امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۷
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹ مراحل خودسازی ، اخلاقی، تربیتی › « كسی كه خود را حساب كشد، سود می برد، و آن كه از خود غفلت كند زيان می بيند و كسی كه از خدا بترسد ايمن باشد و كسي كه عبرت آموزد آگاهی يابد و آنكه آگاهی يابد می فهمد و آن كه بفهمد دانش آموخته است.» امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۸
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
‹خبر از ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام، اعتقادی، سیاسی › « دنيا پس از سركشی به ما روی می كند، چونان شتر ماده بدخو كه به بچه خود مهربان گردد. (سپس اين آيه را خواند: و اراده كرديم بر مستضعفين زمين، منت گذارده آنان را امامان و وارثان حكومتها گردانيم، قصص۵٫) » امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۹
۲۵ مرداد ۱۴۰۲