eitaa logo
|کـولـِہْ بـآرِ خـُـــدایـے🎒🌱|
162 دنبال‌کننده
13هزار عکس
9.2هزار ویدیو
124 فایل
|﷽| زمانہ‌ۍعجیبیےسٺ! ⁷⁰سالہ‌هابراۍریاسٺ لہ‌لہ‌مےزننـد؛ ودهہ‌⁷⁰هابراۍ#شهادٺ . . .💔 #شهید‌بابڪ‌نوری :)🪴🌱 گمنام↯ @YAROGHAYYEHKHATOON 💛 +ناشناس بگو↶😉 https://daigo.ir/secret/3284895576
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 🌹 🌹 : 🗓 1334/09/01 🗓 محل تولد : آذربایجان غربی ـ میاندوآب وضعیت تاهل : متأهل شغل : پاسدار : 🗓 1362/12/06 🗓 مسئولیت : جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا محل : جزیره مجنون عملیات : خیبر مزار : ‌‌|•@Babak_nori1400•|
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 دفتری داشتیم که قرار گذاشته‌ بودیم هرکسی هر موردی از آن یکی دید، در آن دفتر بنویسد. این دفتر همیشه از اشکالاتی که درباره من بود، پر می‌شد. حمید می‌گفت : « تو چرا این‌قدر به من بی‌توجهى! چرا هیچی از من نمی‌نویسى ؟» چه داشتم که بنویسم ؟... آن روزها هر بار که می‌خواست برود ، بدجوری بی‌طاقتی نشان می‌دادم و گریه می‌کردم . تا اینکه یک‌ بار رفتم سر وقت آن دفترچه یادداشت و دیدم نوشته هر وقت که می‌روم ،‌ به جای گریه بنشین برایم قرآن بخوان! این‌طوری هم خودت آرام می‌گیرى، هم من با دل قرص می‌روم . راوی : 🌹 🕊 ‌‌|•@Babak_nori1400•|
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 ما افتخار می‌ڪنیم ڪه مستقیماً با آمریڪا دست به یقہ شویم و امـیدواریم این اتفاق بيفـتد ... ‌‌|•@Babak_nori1400•|
🕊🥀🌴🌺🌴🥀🕊 همیشه بخندید، خنده بد نه‌ها، لبخند... من لبخند ندارم خودمم، من خودمم انقدر دنبال لبخندم، همه بخندند ؛ ولی متاسفانه خودم ندارم. هرکی از من تعریف می کنه، میگن این آدم خشونت طلبیه، این رقمی از من می‌گند ، ولی دلم اینجوری نیست . شادی روح و ‌‌|•@Babak_nori1400•|
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 اولین برخورد من با آن بزرگوار در فاو بود . بنده در گردان مهندسی رزمی بودم که ایشان سرزده وارد سنگر ما شد، ما در سنگر حدود چهارده نفر بودیم، نماز ظهر و عصر را پشت سر ایشان اقامه کردیم و سفره ناهار را بنده انداختم، قبل از غذا خوردن یکی یکی خود را معرفی کردیم که بنده سید یونس کاظمی بودم، نمی دانم کاظمی بودن یا سید بودن نظر ایشان را جلب کرد، گفتن شما سید هستین غذا را خوردیم و بعد از غذا دعای سفره خواندیم چون من آنروز شهردار سنگر بودم طبق معمول ظرف ها را جمع کرده و رفتم که بشورم، مشغول شستن بودم، حاجی خدا بیامرز سر رسیدن و بنده را از شستن ظرف ها منع کردن و فرمودن من راضی نیستم سید اولاد پیغمبر ظرف غذای بنده را بشوره و با اجبار بنده را کنار کشیدن و خودشان مشغول شستن ظروف شدن ولی بچه های سنگر جمع شدن و نگذاشتن حاجی ظروف را بشوره، ایشان گفتن ما در سنگرهای دیگر سادات رو از شهردار شدن منع کردیم. راوی : سید یونس کاظمی ‌‌|•@Babak_nori1400•|
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 ای مسئولین و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین می خورید ، مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستی تان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به و و معلولین و مصدومین و مجروحین خیانت نموده اند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را . شادی روح و ‌‌|•@Babak_nori1400•|
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 یک روز برای ناهارِ مسئولین چلوکباب بردند، ولی غذای بقیّه ی بچه ها چیز دیگه ای بود. وقتی از جریان مطلع شد، پرخاش کنان به مسئولین تدارکات گفت : چرا برای ما چلوکباب آوردید و برای بچه ها نبردید؟ فوراً یا فکری برای اونا بکنین یا این غذا رو از جلوی من بردارید! بعد همـ لب به غذا نزد... شبیه رفتار کنیم ‌‌|•@Babak_nori1400•|