eitaa logo
کتابخانه محله باقریه
63 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
246 ویدیو
111 فایل
#قال‌امیرالمؤمنین‌علی‌؏: هرڪہ‌باڪتاب‌آرامش‌یابد📚 هیچ‌آرامشی‌راازدست‌نداده‌است🙃 ارتباط با ادمین↙️ @S_Farahany
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋گزیده‌ای از کتاب 📖🖇 جشن نیمه ی پاییز نشانه ی مهم دیگری هم دارد؛ فانوس های کاغذی به شکل ماهی کپور که تویشان شمع روشن می شود و به هوا می رود. پشت این ماهی های نورانی قصه ای پنهان شده. افسانه ای قدیمی می گوید در سال های دور، روح یک ماهی کپور شب عید نیمه ی پاییز به خیابان آمد و آدم ها را کشت و بعد از آن مردم دیگر جرئت نمی کردند در این شب از خانه بیرون بیایند. سال ها می گذرد تا فکری بکر به ذهن یکی از مردم می رسد. او همین فانوس های شبیه ماهی کپور را طراحی می کند، با این باور که آن روح سرگردان خطرناک با دیدن این فانوس ها می ترسد و فرار می کند. @Bagheria_Neighborhood_Library
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 انسانی که به شناخت خویش نرسیده باشد، بی سواد حقیقی است، هر چند تمام کتب دنیا را خوانده باشد ! ❌ اگر درونت پر از خشم، نفرت، خودخواهی و غرور، حسادت و زباله های دیگر است بدان که هیچ گاه چیزی را نیاموخته و هنوز رشد نکرده‌ای ! ❌ @Bagheria_Neighborhood_Library
🖋گزیده‌ای از کتاب 📝🖇 ساموئل ادیسون از شادی در پوست خود نمی گنجید. دلش نمیخواست در یکجا بند شود. شهر کوچک میلان برای او کوچک بود.میخواست تمامی مردم دنیا را در شادی خود شریک سازد. نگاهی به همسرش انداخت که نوزاد را در آغوش گرفته بود. همسرش لبخندی زد و گفت: _کمی آرام باش، ساموئل. ساموئل نوزاد را در آغوش گرفت که همسرش از او پرسید چه اسمی برایش انتخاب کرده‌ای؟ _اسم ؟ ... فکرش را هم نکرده بودم. چند بار طول اتاق را قدم زد و بالاخره روی صندلی نشست و .... ✅ 📚 @Bagheria_Neighborhood_Library
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام کارهایت خود را به خدا بسپار که اگر چنین کنی خود را به پناهگاهی مطمئن و نیرومند سپرده ای. به هنکام دعا، پروردگارت را با اخلاص بخوان( او تنها دست به دامان لطف او بزن) چرا که بخشش و حرمان به دست اوست و بسیار از خدا بخواه که خیر و نیکی را برایت فراهم سازد. وصیتم را به خوبی درک کن و آن را سرسری مگیر. زیرا بهترین سخن دانشی است که سودمند باشد و بدان دانشی که نفع نبخشد در آن خیری نیست و دانشی که سزاوار فرا گرفتن نمی باشد، سودی ندارد. نامه حضرت علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) @Bagheria_Neighborhood_Library
کتابخونه مسجد دوباره افتتاح شده و اسمش شده کتابخونه محله باقریه😊 قراره کلی کتاب خوب رو بهتون معرفی کنیم😌 یه عالمه کتاب خوب داریم مثل رمان ، کودک و نوجوان ، علمی ، مذهبی ، شهدایی و ... که شما میتونید تشریف بیارید و امانت بگیرید؛به همین راحتی 🤗 تازه کتاب های طرح بچه های خاص رو داخل کتابخونه مسجد داریم🙂 ما یه کانال جدید براتون درست کردیم . شما میتونید عضو بشید و کتاب های کتابخونه رو بشناسید👌🦋 داخل کانال،کتابهای موجود داخل کتابخونه📚 رو براتون معرفی میکنیم و برنامه ها و کانال های مخصوص کتاب📱و قسمت های جذاب📝 از کتاب های پرطرفدار و کلی چیزای دیگه🛍 دیگه چی از این بهتر🤩😎 فقط کافیه روی لینک زیر بزنید و شما هم به جمع کتابخون های محله باقریه بپیوندید 🎀 @Bagheria_Neighborhood_Library
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 به مناسبت ۱۵ تیرماه سالروز شهادت خونبار حجاج ایرانی 🔰 ⚜ روطه جبهه ای به عرض ۱۰ متر ⚜ ⛰ کتاب روطه‌؛ جبهه‌ای به عرض ۱۰ متر ۴۰ خاطره متنوع از روزهای دفاع مقدس در مناطق جنگی متفاوت با حوادث و اتفاقاتی مختلف از دومین سال تا روزهای پایانی آن جای گرفته و از عملیات‌های شاخص و مهمی روایت دارد. 🕋 این اثر علاوه بر پرداختن به اصل جنگ برخی حوادث دیگر را که به نوعی به جنگ ارتباط پیدا می‌کنند مانند فاجعه مکه خونین سال ۱۳۶۶ را تشریح و تصویر کرده است. 💳 قیمت: ۴۵.۰۰۰ 👈 ۴۳.۰۰۰ تومان 🔖 مشاوره و سفارش @mosafer_1979
🖇 اوضاع مثل سابق بود. دنبال کارهای خودش بود. به اصرار توانستم یک شب با هم برویم حرم. حاجتی که می‌خواستم از امام بگیرم این بود " یک کم این پدر و پسر آرام تر شوند. ابراهیم کم تر گریه کند و اسماعیل در خانه بند شود." خودش از این جور زندگی راضی بود؛ از این که مثل خیلی های دیگر توی خط زندگی معمولی نیافتاده‌ایم و به فکر اسباب و وسایل اضافی نیستم ... 🖋 گزیده‌ای از کتاب قفسه دفاع مقدس📚 @Bagheria_Neighborhood_Library
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 مجموعه کتاب داستانی «مژده گل» در بردارنده داستان‌های کوتاهی از چهارده معصوم (علیهم السلام) برای گروه سنی کودک و نوجوان است که به قلم محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی به تازگی به چاپ رسیده است.📘 📌این کتاب کودکان و نوجوانان را با زندگی امام باقر (علیه السلام) در غالب داستان آشنا می سازد. 🖋گزیده‌ای از کتاب 📝🖇 مرد خراسانی از راهی خیلی دور به مدینه آمده بود. حالا هم داشت دنبال ابو اسحاقِ عرب، به یکی از محله ها می‌رفت. او افسار شترش را به ابو اسحاق داد و با هیجان زیاد پرسید: «حتما خانه اش را میشناسی… اشتباه نمیکنی ؟ » ابواسحاق گفت: «من شیعه ی او هستم و بعضی روزها به دیدنش می روم. مگر می شود اشتباه کنم؟ » مرد خراسانی دستهایش را به سمت آسمان گرفت و با گریه گفت: « آه… خدایا شکر ! بالأخره بعد از ماهها مسافرت، به مدینه آمدم؛ به جایی که خانه ی دوستِ عزیزم در آنجاست. » او دنبال شترش به راه افتاد؛ اما پاهایش را به سختی بر زمین می گذاشت و با هر چند قدمی که برمی داشت، آهِ آرامی می کشید. ابو اسحاق گفت: «تو سوار شترت بشوی، بهتر است. من پیاده راه می روم و افسار آن را میکشم، تا به آن خانه برسیم. » مرد خراسانی گفت: «نه، نه… پایم بشکند اگر بخواهم در شهر پیامبر خدا (ص) سواره به خانه‌ی دوستم برسم ! می خواهم با همان خستگی و گردوغبار سفر، به دیدنِ امامم بروم. » ابو اسحاق از حرف او تعجب کرد و به خودش گفت: «این عجمی دیگر چه جور آدمی است؟ خُب ما هم شیعه هستیم؛ اما برای دیدن امام باقر(ع) خودمان را به بلا ودردسر نمی اندازیم ! »… @Bagheria_Neighborhood_Library