♥️ باغ تماشای خدا ♥️
ادامه درس 👆 🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 #کدام_حسین درس #هفتم @Baghetamashyekhoda #همدلی 💚#جواب دوست را باید
ادامه درس 👆
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
#کدام_حسین
درس #هشتم
#هویت
@Baghetamashyekhoda
💚برای #تربیت انسانها باید
برای آنها #هویت را شکافت
و
راه #خودشناسی را از
راه #هویت به او شناساند.
💚امام #حسین علیه السلام
در #کربلا تا #آخرین لحظه هویت را نمایان میکند.
وقتی #حضرت علی اکبر علیه السلام را به #میدان میفرستد
#باز برای او هویت او را بازگو
میکند.
💚وقتی #علی را به میدان
میفرستد،
میفرماید: 👇
💚«خدایا! تو #گواه باش،
#جوانی به مبارزه رفت که #شبیه ترین به ر#سولت بود
خَلقا و خُلقا و منطقا»
💚یا #حسین هر وقت
#مشتاق دیدار روی
پیامبر صلواةالله علیه و آله بودی،
#روی علی را میدیدی.
💚 یا #حسین عجین شده
این #هویت با #روح و جان ما که دوست داشتنی های تو
چیست
که ما هم مشتاق همان باشیم.
( ادامه دارد 👆)
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
🌺چرا #اسبها که حیوانات فهمیده و نجیبی هستند،
روز #عاشورا بر پیکر مطهر امام حسین علیه السلام تاختند؟!
🌺حدود #هشتاد سال پیش
یکی از #علمای اصفهان که از #سادات خیلی اصیل هم هستند...
✔آن زمان ايشان #جوان بوده و روضه خوان
دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است.
🔹وقتى #روضه اش تمام مى شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود.
@Baghetamashyekhoda
🍂نقل می کند: 👇
#عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم.
#برف سنگينى مى آمد.
مقدارى كه آمدم #احساس کردم،
گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد.
☘حدس زدم یه نفر از #روستا آخرش آمده مراقب من باشد.
🌺بعد آن #آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:
« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
🔹گفتم:« سلام عليكم» .
🌺گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
🔹گفتم:« بفرماييد».
🌺گفت:« آيا در روز #عاشورا دشمن بر #جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند.
🌺آن آقا گفتند:« اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
🔹گفتم: «بله در #تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.»
🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم.
باز آن #آقا گفتند:
« آسيد مصطفى! آيا #متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را #منهدم كند؟»
🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد».
🌺گفت:« #گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟»
🔹گفتم:من در تاريخ خوانده ام كه فرستادند اما گاوها #نرفتند.
🌺گفت« چطور؟اسب كه حيوان #نجيب و خوش فهمى است و
در #عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر #جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر #قبر مطهر هم نرفتند و قبر را از بين نبرند؟!»
✔آقا سید می گوید:
من به #فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم.
🔆گويا #حس كردم از همان پشت سر #نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد».
🌺گفتند:« چى هست؟»
🔸گفتم:
« روز عاشورا #حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) خواسته بودند
كه هر چه دارند را براى #خدا بدهند حتى اين #يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و #خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر #بدن مبارکشان برود.
خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.
🔥اما در جريان #متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
🌸#نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، #آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».
⚘آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« #درست است.»
🔹آقا سید مصطفی می گوید:
بعد #پشت سرم را نگاه كردم
ديدم هيچ كسى #نيست
حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست...(فهمیدم آقا امام زمان عج بوده اند)
@Baghetamashyekhoda
📚دفتر نشر بیانات حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری
▪️شیطان، باز میکند یک به یک بندهای وجود مرا ....
سخت میشوم ... زِبر و زُمخت !!
محرم که میرسد؛
روضهی حسین، نخی میشود محکم ؛
و دانه دانههای وجودم را دانه دانه کنار هم بند میزند ...
💫و باز من میشوم همان تسبیحی ...
که مدام ذکر "حسین" ع را از سر میگیرد!
نَرم و رقیق و آرام ...
و راحت زیر انگشتان خدا میچرخد!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
التمای دعای فرج🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
#استاد_شجاعی
#امام_زمان
▪️بعد از آنکه تب و تابِ عزاداریها
و شورِ سینهزنیها تمام شد ؛
گوشهای بنشین و به این چند سؤال، پاسخ بده!
💥میزانِ مقبولیت و عیار عزاداریهایت، برای خودت، مشخص خواهد شد.
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#امام_زمان
🔹امام مهدي (عجل الله فرجه) از ديدگاه امام محمد باقر (علیهالسلام )
🔰«ام هاني مي گويد از خدمت امام باقر عليهالسلام در مورد آيه ي شريفه ي «فلا اقسم بالخنس»: «سوگند به ناپديد شونده ها»
✨ تکوير/ 152
پرسيدم، فرمود:
☑️ «او امامي است که در سال 260 (سال رحلت امام حسن عسگري) از ديده ها مخفي مي شود و سپس چون ستاره اي فروزان ظاهر شود که در شب تاريک مي درخشد. اگر زمان او را درک کني ديدگانت روشن مي شود».
📚 اصول کافي/ ج١/ ص٢٧۶
@Baghetamashayekhoda
@alamatha_030920230708.mp3
4.81M
#مداحی
ای کاش در کنار حرم، روز جمعه ای، تو بر حسین گریه کنی، ما برای تو...
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎥 #نماهنگ «عزیزم حسین»
📝 یه عالمه گریه، به روضه بدهکارم
👤 کربلایی حمید #علیمی
▪️ #امام_حسین
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
شایستۀ زیارت شش گوشه نیستم
این روزها به حال خودم گریه میکنم
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
♥️ باغ تماشای خدا ♥️
ادامه درس 👆 🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 #کدام_حسین درس #هشتم #هویت @Baghetamashyekhoda 💚برای #تربیت انسانها ب
ادامه درس 👆
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
#کدام_حسین
درس #نهم
#مهارت_تصمیم_گیری
@Baghetamashyekhoda
💚#شیرزنی به نام #ام_البنین
وقتی #قدم گذاشت
در #خانه علی علیه السلام تصمیم بزرگی گرفت.
💚 به #امام گفت :
مرا #فاطمه صدا نزن.
من #افتخار میکنم که #همنام دختر پیغمبر هستم
اما هر موقع #نامم را صدا میزنی #جگرگوشه هایت را
#غم میگیرد.
💚 #تصمیم گرفت #غم به دل فرزندان حضرت #زهرا علیهاالسلام
نباشد.
💚به #عباس گفت:
#پسرم تو و حسنین علیهماالسلام پدرتان یکی است
اما #مادر حسنین علیهماالسلام حضرت زهرا علیهاالسلام است
و
مادر تو #کنیز حضرت زهرا
علیهاالسلام است
💚#تصمیم گرفت
#کنیز بهترین زنان باشد
و
الحق که #عباس هم این #ادب
را خوب فراگرفت
و
آنقدر خوب کار کرد که #فخر شهدا
شد
💚#باب الحوائج شد
علمدار #حسین شد
( ادامه دارد 👆)
#امیر_کبیر
🌺آیت الله اراکی (ره) و
#خواب امیر کبیر
آیت الله اراکی فرمودند: 👇
@Baghetamashyekhoda
🍃#شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی #متفاوت و #رفیع
داشت.
پرسیدم چون #شهیدی و #مظلوم هم کشته شدی
این #مرتبت نصیبت گردید؟
🌺با #لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون #چندین فرقه #ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
🍃با تعجب پرسیدم:
پس #راز این مقام چیست؟
🌺جواب داد:
#هدیه ی مولایم حسین (ع)
است!
گفتم #چطور؟
🍃با #اشک گفت:
آنگاه که #رگ دو دستم را در حمام فین #کاشان زدند،
چون #خون از بدنم میرفت
#تشنگی بر من غلبه کرد.
سر چرخاندم تا بگویم
قدری #آبم دهید.
🌺ناگهان به #خود گفتم
#میرزا تقی خان!
۲ تا رگ #بریدند
اینهمه تشنگی!
🍃 پس چه کشید #پسر فاطمه؟
او که از #سر تا به پایش
#زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!
از #عطش حسین #حیا کردم،
لب به آب خواستن باز نکردم
و #اشک در دیدگانم جمع شد.
🌺آن لحظه که #صورتم بر خاک گذاشتند
#امام حسین (علیه السلام) آمد
و فرمود:
به #یاد تشنگی ما ادب کردی
و #اشک ریختی؛
#آب ننوشیدی.
این #هدیه ما در برزخ. باشد
تا در #قیامت جبران کنیم!
🍃همیشه برایم سوال بود
که #امیرکبیر که در #کاشان به
#شهادت رسید
چگونه با #امکانات آن زمان
#مزارش در کربلاست.
🌺جواب، #عشق به
مولایش امام حسین (علیه السلام)
بود.