eitaa logo
بانوی دو عالم 🥀
52 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
-بِسمِ ربِّ مادرِ پهلو شکسته- -اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ‏- جرم ِ فاطمه ، حب ِ علی بود. ناشناسمون:https://harfeto.timefriend.net/17011693123934
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷✨✨🇮🇷🇮🇷✨✨🇮🇷 🌴رمان آموزنده، بصیرتی و امنیتی 🌴قسمت ۱۷ قران را محکم چسپوندم به سینه ام.... ومدام تکرار میکردم(یاصاحب الزمان الغوث والامان) ,لنگ لنگان درکابینت داروها رابازکردم وچندتا چسپ برداشتم ,.... نشستم کف اشپزخونه ومشغول چسپ زدن به پاهام شدم.... یک دفعه..دیدم.... همینجورکه چسب دوم راروی زخم میزدم وپیش خودم(یاصاحب الزمان, الغوث. والامان) رامیگفتم احساس,کردم یه چیزی داخل بدنم از پاهام داره میادبالا,همینجور امد وامد وامد ویکباره یه دود غلیظ وسیاه رنگ همراه با بازدمم که الان تند شده بود,بیرون میامد... دوده درمقابل چشمای من تبدیل شد به آدم کریه المنظری که ناخنهای بلندی داشت, پاهاش مثل سم بود ویک دم هم پشتش داشت... واااای خدای من ,این ابلیس داخل تن من لانه کرده بود؟؟ خوشحال شدم ازاینکه بالاخره از تنم بیرون کشیدمش,جن یک نگاهی به من کرد ویک نگاه به خونهای کف اشپزخانه وشروع به لیسیدن خونها کرد.. حالا میفهمیدم که هیچ ترسی ازاین ابلیسک ندارم, مگر من انسان نیستم؟؟ مگر خدا برای نجات من قران وپیغمبر و دوازده نور پاک ,برزمین فرو نفرستاده؟ پس من 💪ازاین اهریمن هستم ,تا نخواهم نمیتونه آسیبی به من بزند... آروم وبی تفاوت ازکنارش رد شدم... دید دارم میرم تواتاق,به دنبالم آمد,دیگه همه چی دست خودم بود به اختیارخودم. ✨باخیال راحت به نماز مستحبی ایستادم وای چه آرامشی داشتم.... اونم گوشه ی اتاق ایستاده بود خیره به من ,حرفهای بسیار رکیکی از دهنش خارج میکرد... بی توجه بهش ادامه دادم... نمازم که تموم شد ,.... متوسل شدم به ارباب,😭برای دل خودم روضه میخوندم وگریه میکردم😭 و اونم باصدای بلند وبلندتر فحش میداد, اماانگار بهم نزدیک بشه.👉 عزاداریم بهم چسپید. ازاتاق رفتم بیرون اما همچنان قرآن دستم بود, اونم مثل سایه پشت سرم میومد. رفتم اشپزخونه تایک نهارساده برا باباومامان درست کنم. یکدفعه ایفون را زدند... یعنی کی میتونست باشه؟؟ بابا و مامان کلید داشتند.کسی هم قرار نبود بیاد. ایفونمون تصویری بود,تا چشم به تصویر پشت آیفون افتاد بدنم شل شد... خدای من.... دونفر تو مانیتور ایفون,یک تن بی سر را نشونم دادند بعدش ,جسد را انداختن و سر خونین پدرم رابالا آوردند.... از ته سرم جیغ میکشیدم , حال خودم رانمیفهمیدم ,نگاه کردم گوشه ی حال اون جن خبیث باصدای بلند بهم میخندید... دوباره ایفون ,دوباره سر خونین بابام,جلودر از حال رفتم ودیگه چیزی نفهمیدم... نمیدونم چه مدت گذشته بود که با صدای گریه ی مامان که اب روصورتم میریخت چشام رابازکردم. درکی از زمان ومکان نداشتم,.... مامان چرا سیاه پوشیده؟؟ ,یکدفعه چهره ی خونین بابام اومد پیش نظرم ,بدنم به رعشه افتاد,نکنه بابام راکشتن؟؟ تا شروع کردم به لرزیدن ,, مامان صدا زد: _محسن زود بیا ,اب قند را بیار, داره میلرزه, بابا با لیوان اب قند از اشپزخونه امد بیرون خیالم راحت شد که زنده است . اومدم بگم من خوبم,چیزیم نیست,اما هرچه کردم نتونستم حرفی بزنم,انگارکه را ازم گرفتن.... مادرم گریه میکرد و یاحسین میگفت...😭 به یکباره ازگوشه ی اتاق صدای فحش شنیدم,بازم اون شیطان خبیث روبه مادرم فحشش میداد, دیگه طاقت نیاوردم,.... حمله کردم به طرفش ,میخواستم دهنش را خوردکنم,,رسیدم بهش زدم زدم...مامان وبابا به خیالشون من دیوونه شدم,اخه اونا جن را نمیدیدند.... محکم گرفتنم وبردن تواتاقم به تخت بستنم... 🌴ادامه دارد... ❌خواندن این رمان برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشود..... ✨ نویسنده؛ طاهره سادات حسینی
🇮🇷✨✨🇮🇷🇮🇷✨✨🇮🇷 🌴رمان آموزنده، بصیرتی و امنیتی 🌴قسمت ۱۸ بابا هی گریه میکرد ومیگفت,: _دختر باهوشم,😭دخترنابغه ام,😭دختر نخبه ام,😭مگه تونبودی که توکنکور رتبه ی تک رقمی آوردی,😭مگه توهمونی نیستی که توهوش سرامد همه ی بچه های تیزهوش بودی؟😭اخه چه کارباهات کردن؟؟خدا ازشون نگذره که با جوانان مردم این کار میکنن... هی گریه کرد ومویه.. مثل اینکه زنگ زده بودند ,اقای موسوی حضوری بیاد ببینتم. یک قرص خواب دادنم بدون کلامی , خوابیدم.... شب شده بود ,مثل اینکه بابا رفته بود دنبال اقای موسوی,مامان برام سوپ آورد وچون دستام بسته بود خودش دهنم کرد. حق بهشون میدادم اخه بااین رفتارچندروزه ام فک میکردن من دیوونه شدم. سوپ راکه داد ,... صدای یاالله ,یاالله بابا امد. مثل اینکه اقای موسوی امده بود,مامان روسریم را درست کرد وخودشم چادربه سر رفت توهال,چند دقیقه بعد اقای موسوی داخل شد , مثل ادمهای لال سرم رابه نشانه ی سلام , تکون دادم,اونم جواب داد.مثل اینکه بابا توراه تمام اتفاقی راکه افتاده بود براش تعریف کرده بود, رو کرد به بابا ومامان وگفت , _اگر مشکلی نیست شما بفرمایید بیرون , من باید تنها با دخترخانمتان صحبت کنم. باباومامان بی هیچ حرفی رفتند بیرون. اقای موسوی نشست رو صندلی روبرویم وگفت: _میدونم نمیتونی صحبت کنی,آیا حرفهای منو.میفهمی؟؟ سرم راتکون دادم یعنی بله موسوی: _خوبه,ببین دخترم ازوقتی پام را تواین اتاق گذاشتم ,یه جورسنگینی وگرما حس میکنم, کسی داخل اتاق هست؟ 🌴ادامه دارد... ❌خواندن این رمان برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشود..... ✨ نویسنده؛ طاهره سادات حسینی
یـــــــاعلــُّی یــــــاعلـــُّی یــــــاعلـــیّ 🔹 ابو جعفر محمد بن جرير طبرى از عماربن زيد نقل كرده است : 🥀 به امام هادى عليه السلام عرض كردم : آيا شما مى توانيد به آسمان بالا رويد و چیزی با خود بیاورید که نمونه اش در زمین نیست ؟ 🔹 تا این در خواست را نمودم ، دیدم امام علیه السلام در هوا بالا رفت و من به ایشان نگاه کردم تا از نظرم پنهان گردید، پس از مدتی برگشت و با خود پرنده ای طلائی آورد که در گوشهایش گوشواره های طلا و در منقارش درّ گرانبهائی بود و می گفت : 🌷لا اله إلا الله ، محمد رسول الله علىّ ولىّ الله 🌷 خدايى جز خداوند یکتا نیست، محمد صلی الله علیه و اله فرستاده خداوند است ، و علی ولیّ پروردگار است . 📘 : القطره : ص : ۶۷۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرحوم : من ندیدم کسی مانند سلیمانی مقام حضرت زهرا سلام الله علیها را شناخته باشد و در هیچ حالی از توسل به آن بزرگوار غافل نشود بنده مقابل این فرمانده نظامی خجالت می کشم... 🥀🍃@Banooydoaalam
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر قشنگ بود😍 این دختر خانم آمریکایی مسلمان شده حالا واکنش دوستانش رو ببینید😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سلام به زندگى 🌲سلام به عطر دل انگیز محبت 🌺سلام به معجزه لبخند 🌲سلام به عشق و مهربانی 🌺و ســــلام 🌲به تـو دوست گرامی 🌺صبح زیبای یکشنبه تون بخیر
🌷۱.فاقرووا ما تیسر من القرآن.۲۰ مزمل هرچی میتونید قرآن بخونید 🌷۲.افلا یتدبرون القرآن.۸۲نساء،۲۴ محمد ص آیادرقرآن‌ تدبر وتفکر نمیکنید 🌷۳.لایمسه الاالمطهرون.۷۹واقعه بدون وضو قرآن رالمس نکنید 🌷۴.فاذا قرات القرآن‌ فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم.۹۸نحل قرائت قرآن را بااعوذبالله من الشیطان الرجیم شروع کنید 🌷۵.واذا قرئ القرآن فاستمعوا له وانصتوا لعلکم ترحمون.۲۰۴ اعراف وقتی قرآن تلاوت میشود، ساکت باشیدوگوش بدیدتا خدابه شمارحم کند
﷽ ✨ نصيحتى از 🔰 آیت‌الله شاه‌آبادی 🍀 نماز جماعت که تمام شد، بلند شدم و به محراب ایشان رفته و کنار ایشان نشستم. گفتم: حاج آقا من را نصیحتى کنید و نکته‌ای را برای من بفرمایید. 🍁 ایشان فرمود: من دو نکته را به شما می‌گویم، هم خودت مراعات کن و به دوستان و بستگان خود نیز سفارش کن به این دو نکته عمل کنند، چون مردم از این دو نکته غافل هستند درحالی‌که واقعاً مشکل‌گشاست. 💫 اول اینکه: هر روز یک مرتبه دعای توسل را بخوان، چون مردم ارزش و عظمت این کار را نمی‌دانند، درحالی‌که می‌توانند همه حوائج خود را با همین دعای توسل برآورده کنند. پرسیدم: ❓چگونه می‌توانند حاجات خود را با این دعا برآورده کنند؟ 🍃 فرمود: یک را در نظر بگیرند و برای برآورده شدن آن، روزی یک بار دعاى توسل را بخوانند بعد از چند روز می‌بینند که دعایشان مستجاب شده و به حاجت خود رسیده‌اند، این دفعه حاجت بعدی را در نظر گرفته و این بار برای این حاجت دعای توسل را بخوانند و به همین ترتیب به تدریج همه‌ی حوایج خود را برآورده می‌کنند. 🌟 دوم اینکه: روزی 🧮 ۷۰ مرتبه 📖 سوره حمد را بخوانند که ◽️ اگـر چنین کنند، تمامی بیماری‌های خود را می‌توانند برطرف کنند، چراکه 🕋 رسول خـدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم فرمود: « ◽️ اگـر کسی از دنیا رفت و شما 🧮 ۷ یا ۷۰ مرتبه سوره حمد را خواندی و او زنده شد، اصلاً تعجب نکن.» 🍂 زیرا این اثر این سوره است. ✨ ایشان فرمود: من از روزی که این ویژگی را از این سوره دیده‌ام، اصلاً به پزشک مراجعه نکردم و به محض اینکه مریض می‌شدم ۷۰ مرتبه سوره حمد آن روزم را به نیت شفای آن بیماری می‌خواندم و شفا می‌گرفتم. 🍁 بنابراین من به شما توصیه می‌کنم که: 💫 «روزی یک مرتبه دعای توسل و ۷۰ مرتبه سوره حمد را فراموش نکن و در طول عمرت به این دو پایبند باش و پیش همه دوستان و آشنایان خود نیز این دو مسئله را مطرح کن و سفارش کن هر روز انجام بدهند. 🥀🍃@Banooydoaalam
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️در كتاب چهار فصل زندگی صفحه ها پشت سر هم می روند هر یك از این صفحه ها یك لحظه اند لحظه ها با شادی و غم می روند آفتاب و ماه یك خط در میان گاه پیدا ، گاه پنهان می شوند شادی و غم نیز هر یك لحظه ای بر سر این سفره مهمان می شوند گاه ، اوج خنده ما گریه است گاه ، اوج گریه ما خنده است گریه ، دل را آبیاری می كند خنده ، یعنی این كه دلها زنده است زندگی تركیب شادی با غم است دوست می دارم من این پیوند را گر چه می گویند شادی بهتر است دوست دارم گریه با لبخند را قیصر امین پور 🥀🍃@Banooydoaalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : اخلاق خوب باعث نابود شدن گناهان است همان گونه که آفتاب برف و یخ را آب می کند. 📚 عیون الاخبار الرضا ج2 ص37