❁❁❁
🗓امروز 29 خرداد 1403
▪️#19_روز تا #محرم💔
نوزده منزل به دشت لاله های واژگون
نوزده منزل به باغ یاسهای لاله گون
نوزده شب تا محرم کاروان کربلا
ذکر یارب بر لب و انا الیه راجعون
#یاسیدالشهدا❤️
.
‹✰͜͡📙›↫ #سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ (قسمت ۲۰)
✅از نیک پرسیدم: افراد در اینجا چگونه شناسایی میشوند؟
گفت: اسامی افرادیکه حق مردم را بر گردن دارند در دست مامورین است و پس از شناسایی مجرم از عبور او جلوگیری میکنند.
⁉️گفتم: تا کی باید اینجا بمانند؟ گفت : مدت توقف و گرفتاری آنها متفاوت است. برخی ماهها و برخی سالهای سال..
⚠️با تعجب گفتم: مگر رسیدگی به پرونده ی حق الناس چقدر طول میکشد؟ نیک گفت: در اینجا عدل خدا حاکم است و از مظلوم حق ظالم را میگیرد مگر اینکه خود مظلوم از گناه ظالم بگذرد. اگر از گناه ظالم نگذرند از نیکیهای ظالم به مظلوم میدهند تا راضی شود و اگر ظالم کار نیکی نداشت از گناههای مظلوم به ظالم میدهند تا مظلوم راضی شود.
🔰با شنیدن این سخنان ترس و اضطرابم بیش از پیش شد. ولی چون چاره ای نبود به نیک گفتم: بیا برویم.
⛔️سراشیبی را پیمودیم و به گذرگاه مرصاد قدم گذاشتیم.چیزی نگذشت که خود را در مقابل مامورین الهی دیدم.
❌در یک آن با اشاره ی یکی از انها زنجیر ضخیمی به گردنم انداخته شد و بدون اینکه کوچکترین مهلتی بدهند تا از آنها سوال کنم کشان کشان مرا از جاده بیرون بردند...
❎بی جهت دست و پا میزدم تا شاید از دست آنها خلاصی پیدا کنم. اما تلاشهایم بی فایده بود. از نیک خواستم از آنها بپرسد علت کارشان را.
ولی نیک بدون اینکه سوالی از آنها بپرسد نزد من آمد و گفت: خوب فکر کن چه کرده ای. این مامورین بی جهت کسی را گرفتار نمیکنند.
💠کمی فکر کردم و یادم آمد که پولی از همسایه ام قرض گرفته بودم که به علت مسافرتی که پیش آمد و بعد از آن مریضی که منجر به مرگم شد ،نتوانستم آن را برگردانم. این را به نیک گفتم و پرسیدم : حالا چه کار کنیم؟
🌹نیک اندکی فکر کرد و گفت: اگر بتوانی به خواب بستگانت بروی و از آنها بخواهی تا قرضت را ادا کنند امیدی به نجاتت هست وگرنه همینطور اسیر خواهی ماند.
☘با کمک نیک به خواب پسر بزرگم رفتم و از او خواستم تا قرضم را ادا کند.
🍃همانطور که منتظر جواب بستگانم بودم شخصی را دیدم که زنجیر آتشینی🔥 بر کمر داشت و پیوسته به این سو و آن سو میگریخت و فریاد میزد :
وای بر من ! اموالی که با گناه به دست آوردم اینگونه مرا گرفتار کرد در حالیکه وارثانم آن را در راه خدا انفاق کردند و به سعادت رسیدند...
⚔کمی آن طرفتر هم عده ای به شخصی حمله ور شده بودند و از او مطالبه ی حقشان را میکردند.
🔴با دیدن این صحنه های وحشتناک به فکر فرو رفتم و با خود گفتم:
اگر میدانستم حقوق مردم تا این حد مهم و نابخشودنی است تا زنده بودم در برخورد با مردم و معامله و حتی شهادت دادن و صحبت کردن با آنها نهایت دقت را به عمل می آوردم...
🔷آنگاه از شدت ناراحتی فریاد زدم: وای از این راه که براستی گذرگاه بدبختی و فلاکت است...
در این هنگام ماموران به سراغم آمدند و زنجیرها را از گردنم باز کردند.
🔶اول فکر کردم بخاطر فریادم بوده ولی بعد نیک مرا با خوشحالی در آغوش گرفت و گفت: بیا برویم . قرضت ادا شد...
🔵نبرد سرنوشت ساز!
♦️بعد از گذر از گذرگاه سخت و طاقت فرسای مرصاد کمی که جلو رفتیم چشمم به هیکل سیاه و عجیبی در وسط جاده افتاد.
🔘وقتی جلوتر آمدیم او را شناختم.گناه بود با هیکلی کوچکتر و لاغرتر و لباسی عجیب!
✅همدوش نیک تا چند قدمی او رفتیم. او با چهره ای خشن و بوی متعفن و چشمانی خون گرفته در حالیکه شمشیری مانند اره بر دوش گرفته بود با غضب به من مینگریست.
🔆نیک ایستاد و من هم پشت سر او ایستادم.. نیک مهربانانه به من نگاه کرد و گفت خودت را برای نبرد با گناه آماده کن!
❓با وحشت و ترس و تعجب گفتم: جنگ؟ برای چه؟
🌹نیک که متوجه ترس من شده بود گفت: در این سفر و در اینجا،اولیای خدا،مومنین و انساهای خوب و پاک و ..نباید بترسند.
از سخنان نیک قوت قلب گرفتم ،از او پرسیدم: جنگ با دست خالی در برابر کسی که مسلح هست غیر ممکن است!
🔰نیک گفت: نگران نباش فرشته ای الهی تو را تجهیز خواهد کرد. به نیک گفتم: تو چه میکنی؟ گفت: من تو را آماده و تشویق میکنم..
🌟 سپس دستم را فشرد و گفت: گناه پس از آنکه در گذرگاه ارتداد و و جاده های انحرافی و ... از تو ناامید شد این بار با تمام قوا جلوی تو ایستاده،او اینبار لباس دنیا را برتن کرده و شمشیر شهوات را در دست گرفته.
🍂 مواظب دندانه های شمشیرش که هرکدام نشانه ی یکی از شهوات است و بسیار برنده و تیز میباشد ،باش که اگر یکی از انها به تو اصابت کند در مسیر به مشکل میخوریم...
✍ #ادامه_دارد...
┏━━━━━━━━━♡┓
.
🔴 هدایا و خیرات برای اموات
✍ متأسفانه بسیاری از اوقات میبینم
که پس از مرگِ کسی، خویشان و فرزندان
تا مدتها آنچنان مشغولبرگزاریمجالس
و پـذیرایی از میهمانان و رفـت و آمـد هـا
میشوند و توجه ندارند که هر لحظه برای
او در عالم قـبـر مثل سالی و قرنی، چـقـدر
سخت میگذرد.
پیامبر خدا (ص) فرمود:« میت در قبر مثل شخص در حال غرق شدن است.» هر لحظه منتظر کمک است و فریادهایی دارد که ما گوش شنوا نداریم. توصیف این لحظه ها را از زبان پیامبر گرامی اسلام بشنویم:
هر یک از اموات با صدایی محزون در حالی که گریان هستند به خانواده ها و بستگانشان خطاب می کنند: ای اهل من، و ای فرزندان من، و ای پدر من، و ای مادر من، و ای خویشان من، به ما رحم کنید، توجه کنید، خدا به شما رحم کند.» بعد پیامبر (ص) آن چنان گریه کردند که نتوانستند صحبت را ادامه دهند. سپس فرمودند:
اینها همان برادران دینی شما بودند
کـه بـعـد از خوشی ها و نعمت ها الان
زیر خاک رفتند و فریادشان بلند است.
📚 کتاب برزخ و نفخه صور📚
.
🌷 امام صادق (علیه السلام) :
🖌 بعد از مرگِ کسی به او هیچ پاداشی نمیرسد ، مگر در سه چیز :
💠 صدقهای که در زنده بودنش جاری ساخته است مانند : پلی که ساخته و هنوز استفاده میشود.
💠 سنتی را احیاء نموده باشد تا زمانی که به آن سنت عمل میشود.
💠 فرزند صالحی که برای او استغفار مینماید.
📗 الامالی شیخصدوق
┏━━━━━━━━━♡┓
.
.
🔴 محاسبه نفس
✍در روايات متعدّدى سفارش شده
كـه براى رهايـى از حساب قيامـت، در
دنيا هر شخصى خودش را محاسبه و
حسابرسى كند،
يعنى در هر شبانه روز چند دقيقه و
ساعتى را بـه فـكـر در عملكـرد خـود
بپردازد تـا اگر كار نيكى انـجـام داده
خـدا را شـكـر كند و اگـر كار خـلـافى
مرتكبشدهاست، توبه و عذرخواهى
و جبران نمايد.
🔹در حديـث مى خوانيم: كسى كه
خودش را محاسبـه كند، خـداوند در
قيامت دوباره از او حساب نمىكشد
و خـداونـد بالاتـر از آن است كـه بـه
حـســاب كسـى بـرسـد كــه او خـود
بــه حــســابــش رسـيـــده اســـــت.
❖امام كاظم عليهالسّلام فرمود:
از مـا نيسـت كسى كـه در دنيا از
خود غافل باشد و به حسـاب كار
خودش در هر روز رسيدگى نكند.
📚 کتاب معاد، استاد قرائتی
┏━━━━━━━━━♡┓
.
🔴 تـاوان دل ســوزاندن
✍ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید.
ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ!! پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ. ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ، ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ...
پیرزن ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ. ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ... ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ.
ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭ ﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ، ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ....
📚 از بیانات آیت الله فاطمی نیا (ره)
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
آن جا هیچ محدودیت زمانی
و مکانی وجود نداشت. در دنیا
باید صبر کنیم تا فردا شود و
اتفاقات فردا را مشاهده کنیم.
اما آن جا تمام اتفاقات آینده
را به راحتی می توان مشاهده کرد.
من در آن جا به زندگی همهی
اشخاصی که می شناختم مسلط
بودم. دیدم شخصی بر مصیبت ها
صبر می کرد و این در عاقبت به
خیری اش چه مقدار تاثیر گذار بود.
📚 کتاب با بابا
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹به هزار و صد نفر در زمینه حقالناس بدهکاری!!!
✍ دو ملک مرا گرفتند تا به سوی عذاب ببرند، هیچکس با من مهربان نبود. من آتش را دیدم. حتی دست بندی به من زدند که شعله ور بود.
اما یکباره داد زدم: من که امروز توبه کردم. من واقعا نیت کردم که کارهای گذشته را تکرار نکنم.
یکی از دو مأموری که در کنارم بود گفت: بله، از شما قبول می کنیم، شما واقعا توبه کردی و خدا توبه پذیر است. تمام کارهای زشت شما پاک شده، اما حق الناس را چه می کنی؟
گفتم: من با تمام بدی ها خیلی مراقب بودم که حق کسی را در زندگی ام وارد نکنم. حتی در محل کار، بیشتر می ماندم تا مشکلی: نباشد. تمام بیماران از من راضی هستند و
آن فرشته گفت: بله، درست می گویی، اما هزار و صد نفر از مردان هستند که به آنها در زمینه حق الناس بدهکار هستی!
وقتی تعجب مرا دید، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره ای زیبا عطا کرد، اما در مدت زندگی، شما چه کردی؟! با لباس های تنگ و نامناسب و آرایش و موهای رنگ شده و بدون حجاب صحیح از خانه بیرون می آمدی، این تعداد از مردان، با دیدن شما دچار مشکلات مختلف شدند.
بسیاری از آنها همسرانشان به زیبایی شما نبودند و زمینه اختلاف بین زن و شوهرها شدی. برخی از مردان جوان که همکار یا بیمار شما بودند، با دیدن زیبایی شما به گناه افتادند و...
گفتم: خب آنها چشمانشان را حفظ می کردند و نگاه نمی کردند. به من جواب داد: شما اگر پوشش و حریم ها و حجاب را رعایت می کردی و آنها به شما نگاه می کردند، دیگر گناهی برای شما نبود...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
🔻۸ میلیون خانه و کسبوکار به فیبرنوری مجهز شدند
🔹وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در اولین گزارش از دستاوردهای این وزارتخانه در دولت سیزدهم، از آغاز طرح ملی فیبرنوری منازل و کسبوکارها در ۶۰۰ شهر و اتمام آن در ۱۵۰ شهر خبر داد.
🔹حدود هشت میلیون خانوار و کسبوکار تحت پوشش این طرح قرار گرفتهاند. سرعت اینترنت ثابت قابل ارائه به کاربران در این شهرها دهها برابر شده است. تعداد مشترکین فیبرنوری دو برابر شده است.
https://eitaa.com/joinchat/4060282900C030b5b2f56
📸دستاوردهای دیپلماسی اقتصادی شهید جمهور
https://eitaa.com/joinchat/4060282900C030b5b2f56
⭕️مردهها هم احساس دارند !‼️
یکی از آداب قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده وجود شما را حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد: شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد:مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟ امام فرمودند: بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد.و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد میشود.
📚 اصول کافی، ج۳، ص۲۲۸📚
.
.