یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...
طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ...
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ...
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره ...
توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت ...
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!
نتیجه اخلاقی : در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم !
.
چه کارهایی زمان مرگ را جلو میآورد؟
انجام برخی از #گناهان همچون آزار پدر و مادر، پرخوری و خوردن پس از سیری، قطع صله رحم، دروغگویی و ...
موجب می شود فرد به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و زودتر از موعد مشخص گرفتار مرگ شود.
#مرگزودرسبراثرگناهان
🌸🍃روایت از امام صادق (علیه السلام) داریم که:
" مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اکْثَرُ مَّنْ یَمُوتُ بِالْاجالِ وَ مَنْ یَعیشُ بِالْاحسانِ اکْثَرُ مِمَّنْ یَعیشُ بِالْاعْمار؛
آنها که بر اثر گناهان مىمیرند بیش از آنهایند که به مرگ الهى از دنیا مىروند و کسانى که بر اثر نیکوکارى عمر طولانى پیدا مىکنند، بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مىشود.
📚سفینة البحار، ج 1، ص 488
🌱جهان پس از مرگ 🌱┏━━━━━━━━━♡┓
.
#ڪلامخدا
و به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنای به وسعت آسمانها و زمین است بشتابید ،
بهشتی که برای پرهیزکاران آماده شده است .
آنان که در گشایش و تنگ دستی انفاق میکنند، و خشم خود را فرو میبرند و از خطاهای مردم میگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد 💖
و آنان که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند ، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند و چه کسی جز خدا گناهان را می آمرزد ؟ 🥰
📖سوره آل عمران _ آیات ۱۳۳ الی ۱۳۵
.
.
💠 #نماز اول وقت بخوانید تنگدستی شما رفع میشود!
✍️ آیت الله بهجت (ره) :
▫️از آقا سید عبدالهادی شیرازی رحمهالله کهماشاءالله، واقعاً عالم حسابی بود، نقل کردهاند که در کوچکی بعد از فوت پدرم میرزای بزرگ تکفّل خانواده به عهدهی من بود. میگوید: ایشان را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی، حال شما چطور است؟ میگوید در جواب گفتم: خوب نیست.
فرمود: به بچهها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع میشود.
📘در محضر بهجت، ج۳، ص ۱۸۸.
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
.
🔆 راهکاری برای زیاد شدن روزی و کلی اتفاق خوب دیگه!
💠 امام صادق(ع) فرمودند: کسی که سورهی صافات رو هر جمعه بخونه، از همهی آفتها حفظ میشه، همهی بلاهای دنیا ازش دور میشه، و بیشترین حد ممکن از روزی در دنیا نصیبش میشه، و خدا مال و فرزندان و بدنش رو گرفتار شر شیطان و ستمگران نمیکنه. و اگر اون روز یا شب بمیره، خدا شهید محشورش میکنه و شهید از دنیا میبردش و تو بهشت با شهدا و همدرجهی اونها قرارش میده.
🔖 عنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلصَّافَّاتِ فِي كُلِّ يَوْمِ جُمُعَةٍ ، لَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً مِنْ كُلِّ آفَةٍ مَدْفُوعاً عَنْهُ كُلُّ بَلِيَّةٍ فِي اَلْحَيَاةِ اَلدُّنْيَا مَرْزُوقاً فِي اَلدُّنْيَا بِأَوْسَعِ مَا يَكُونُ مِنَ اَلرِّزْقِ وَ لَمْ يُصِبْهُ اَللَّهُ فِي مَالِهِ وَ لاَ وَلَدِهِ وَ لاَ بَدَنِهِ بِسُوءٍ مِنْ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ وَ لاَ مِنْ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ إِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ لَيْلَتِهِ بَعَثَهُ اَللَّهُ شَهِيداً وَ أَمَاتَهُ شَهِيداً وَ أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ مَعَ اَلشُّهَدَاءِ فِي دَرَجَةٍ مِنَ اَلْجَنَّةِ.
📙ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۱۲
.
🌟توجه🌟 👈🏻مهم👉🏻
💠 آن سوی مرگ
کانال دنیا مرگ آخرت در نظر دارد
تجربیات سه نفر از افرادی که برای لحظاتی مرگ را تجربه کرده اند و در این کتاب بیان شده است را طی 39 جلسه در اختیار مخاطبان قرار دهد
این صوت ها بر اساس آیات،روایات و نکات عقلی و فلسفی شرح داده شده
🔸جذابیت مطالب آنقدر بالا هست که بعد از جلسه اول و دوم خودتان پیگیر می شوید
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#معرفی_کتاب
#نشر_حداکثری
🌙کانال معرفتی #دنیا مرگ آخرت
♡
┏━━━━━━━━━♡┓
زندگۍپــسازمـــࢪگ🌱🔥☄
.
📣 آینده برای شما جوانان است
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: «عزیزان! بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۴
💗 سالروز ولادت باسعادت حضرت علیاکبر (علیهالسلام) و #روز_جوان
♡
.
🔰 #اولین_صدا در صحرای محشر چیست؟ ⁉️
در روایت است:
#روز_قیامت که می شود، همه در صحرای محشر، نشستهاند. اولين #صدایی که #بلند می شود، این است: «کسانی که #نماز_شب می خواندند، بلند بشوند».
نماز شب خوانها بلند می شوند.
🔆 پروردگار می فرماید:
«کسانی که #تهجد کردند، به طرف #بهشت بروند. درِ بهشت برای اينها باز است». اولين کسانی که وارد بهشت می شوند، #اهل_تهجد هستند. بعد، #میزان نصب می شود و حساب و کتاب امت را می رسند.
📚 إرشادالقلوب
♡
┏━━━━━━━━━♡┓
زندگۍپــسازمـــࢪگ🌱🔥☄
.
#علائم_ظهور
🔥دنیا در آستانه #فتنه_آخر!
☀️ حضرت رسول (ص) میفرمایند : «چهار فتنه بر شما فرود آید که در #اولی #خونها مباح می شود، در #دومی خون ها و #ثروتها مباح می گردد، در #سومی خون ها و ثروت ها و #ناموسها مباح می شود و در #چهارمی #آشوبی_کور_و_کر جهان را مضطرب می سازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند» (روزگار رهایی ص 896.)
💢 به نظر میرسد #فتنه_اول مقصود دو #جنگ_جهانی باشد که اولی در حدود یک قرن پیش اتفاق افتاد و در مدت 4 سال 10 میلیون نفر با درگیری مستقیم کشته شدند و در ایران با وجود بی طرفی به صورت غیر مستقیم نصف جمعیت کشور (نزدیک به 9 میلیون نفر به خاطر قحطی حاصل از جنگ) کشته شدند! پیامبر (ص) میفرمایند در این فتنه #خونها مباح میشود که در جنگ جهانی دوم (70 سال پیش) در طول هفت سال هفتاد میلیون نفر کشته شدند!
♻️ به نظر میرسد #فتنه_دوم که هم خون ها و هم #ثروتها مباح میشوند مصداقش فتنه انگیزی و جنگ هایی است که امریکا در طول چند دهه اخیر انجام داده است که گاه و بیگاه با تراشیدن بهانه های مختلف صرفا برای تسلط بر #کشورهای_نفت_خیر به آن مناطق قشون کشی میکند. صدها هزار کشته فقط در خاورمیانه حاصل طمع آمریکا و هم پیمان هایش به بشکه های نفت منطقه بوده است.
🔥 در #فتنه_سوم که خونها و ثروتها و #ناموسها مباح میگردد شاید مقصود #خروج_گروههای_وحشی داعش و النصره و بوکوحرام و الشباب و ... باشند که به راحتی میکشند (خونها) و کاملا تعمدی صرفا در مناطق نفت خیز مانند شمال عراق و سوریه و لیبی و ... خروج کرده اند (ثروتها) و اعلام #جهاد_نکاح میکنند (#ناموسها) و اینگونه فتنه انگیزی خود را کامل میکنند.
✳️ و به نظر #فتنه_چهارم و نهایی همان #جنگ_جهانی_سوم از منطقه شام و بر طبق آنچه روایات گفته سر بر خواهد آورد و آن همان نبرد مهلک #قرقیسیا خواهد بود :در صحیحه میسر از امام باقر(ع) نقل است که فرمود:ای میسر از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟ عرض کردم:همین نزدیکی ها در ساحل فرات قرار دارد ، سپس فرمودند: اما در این ناحیه واقعه ای اتفاق خواهد افتاد که از زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بی سابقه بوده، چنان که تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم ، واقعه ای همچون آن اتفاق نخواهد افتاد .... سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر میشوند. (کافی-ج8 ص295 ; غیببه نعمانی ص 267)
❇️ و اینک که ۲۲ کشور جهان در قرقیسیا و شام جمع شده اند تنها جرقه ای میتواند آتش مهلک و فتنه ی نهایی را میانشان رقم بزند.آتشی که در طول تاریخ بی سابقه خواهد بود.
❇️ و این درست زمانی است که خداوند از آخرین منجی اش پرده برمیدارد تا زمینی که غرق در فتنه و #برای_همیشه آرام سازد
♡
┏━━━━━━━━━♡┓
زندگۍپــسازمـــࢪگ🌱🔥☄
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹دستم خــالــی بود، هـر چـه از
اعمالم میگفتم آنها رد میکردند.
ناگهان یکـی از آن ها گـفـت: نـاراحـت
نباش تو گوهر گرانبهایی نزد ما داری.
یادت هست زمانی کـــه می خواستی
از نـجـــف بــه کـربـــــــلا بــروی امـــا
کرایــه نداشتی،
خار بـه پـاهـایـت رفـت و بـه خــــــدا
گـفـتـی چـه طــور با ایــن همـه درس
و بـحـــث پـــول کــرایـــــه نـــدارم!؟
🔹اما ناگهان از گفته خود پشیمان شدی و از ته دل گفتی: (اَلحَمدُ لِله رَبِ العالمین)
با تعجب گفتم بله یادم هست.
آن مَلَک گفت: این شکری که به جا آوردی همان گوهری است که نزد ما محفوظ است.
📚 کتاب بازگشت
♡
┏━━━━━━━━━♡┓
زندگۍپــسازمـــࢪگ🌱🔥☄
.
کسی که به تو هشدار میدهد
همانند کسی است که به تو مژده میدهد
-امیرالمومنین امام علی "علیهالسلام"✨
_مامان میخوام دست بزنم به کتری آب جوش
+ عه دست نزن مامان جون؛ جیزه!
_ اصلا نمیخوام تو دشمن منی...
مامانت دشمنت نیس که! بهت هشدار داد که آسیب نزنی به خودت
هی میگی خدا آخه چرا شراب رو حروم کردی!
خدا میگه نزدیکش نشیا؛ جیزه!
میگی نه اصلا تو دشمنی. حالا از لج تو هم که شده شراب میخورم!
خدا دشمن تو نیست. خدا دوست توعه دوست داره خیرتو میخواد🌱
مژده میده اگه از حروم ها دوری کنی و حلال ها رو انجام بدی، میای پیش خودما
چی از این بهتر واسه یه آدم ؟
رفیق🙃
یادت نره اون بالایی هیچ وقت بد تو رو نمیخواد :)✨
♡
┏━━━━━━━━━♡┓
زندگۍپــسازمـــࢪگ🌱🔥☄
.
زندگی پس از مرگ:
مرگ پایان زندگانی انسان نیست؛ بلکه آغاز مرحلهای جدید از زندگانی اوست. مرگ دروازهای گشوده به حیات آخرت است.
مردن برای مؤمنان همچون وارد شدن به حمامی است که آخرین باقیمانده کثافت معاصی را از جان او میزداید و آلودگی گناهان را از پیکره هستی او پاک میکند. همینطور مردن برای مؤمن همچون بوییدن بهترین و دلپذیرترین زایدهها است، از کثرت خوبی این بو خوابی آرام به سراغش میآید و همهی درد و رنجهایش پایان
میپذیرد. اما اگر مرگ اینگونه است چرا مردم این مقدار از مردن میترسند و چرا تا این حد از مرگ هراسانند: فردی نزد امام حسن مجتبی (ع) رسید و از محضر حضرت سؤال کرد چرا این مقدار مردم از مرگ میترسند؟ حضرت فرمودند: از آن رو که آخرت خویش را خراب کرده و دنیایتان را
.
.
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
.
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
.
💢برکت مهمان
✍زنی بود که مهمان دوست نداشت.!
روزی همسر او به نزد حضرت محمد(ص)میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!!
حضرت محمد به مرد میگوید:
برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم...
فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود...
هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد(ص) پر از مار و عقرب است.
زن فریاد میزند یا محمد(ص)
عبای خود را بیرون بیاورید...
حضرت محمد(ص) می فرمایند...
اینها قضا و بلای خانه شما است که من می برم...
پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه
کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود
می برد...
.
.
هم دوست دارمت و هم دارمت
این یعنی خوشبختی❤
#حب_حݪاݪ
.
#حق_الناس یعنی 👇
.
حق الناس فقط زدن جیب مردم نیست!
حق الناس فقط #کلاهبرداری و #اختلاس نیست!
.
گرفتن آرامش روان، پاکی چشم و قلب مردان،
گرفتن آرامش خاطر زنان و نابودی تعهد و #عشق بین همسران،
سرد شدن گرمای خانه ها و تنوع طلب کردن مردان،
افزایش بی سابقه #طلاق و...
.
همه حق الناس هایی است که به واسطه #بی_حجابی و دلبری های خیابانی بر گردنِ ماست!!!
.
و این را بدانیم و فراموش نکنیم که،
خداوند هرگز حق الناس را نمی بخشد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار پستثوابـــــــجاریهدرپیدارد
#ترک_گناه
#نوکراقامم
عشق فقط امام زمان🙂♥️🤞
#باذکرصلوات
.
مرگ چیست؟ ...
شخصی از امام سجاد علیه السلام پرسید مرگ چیست؟
امام سجاد (ع) فرمود: برای مومن، کندن لباس چرکین و پرحشرات است، و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین، و تبدیل آن، به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها، و راهوارترین مرکبها و مناسبترین منزلها است.
و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر، و انتقال از منزلهای مورد علاقه، و تبدیل آن به چرکترین و خشنترین لباسها و وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب.
بحارالانوار، جلد ۶، صفحه ۱۵۵
.
💎 صدقهای که مرا از مرگ حتمی با نیش عقرب سیاه نجات داد!!
🔸روزی در دوران #جوانی به اردوی آموزشی رفتیم. کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها #خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن آنها را از خواب بیدار میکردیم برای همین یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم #اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم.
🔸البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم. وقتی در اواخر شب به #چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده. من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو برای خودم یک #رختخواب قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه ها میخواهد من را اذیت کند لذا همینطور که #پوتین پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
🔸یکباره دیدم حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد کی بود؟ چی شد؟ #وحشت کردم سریع از چادر آمدم بیرون بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن به حاج آقا گفتن که این جای #حاضر و آماده برای شماست اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش. حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت الهی پات بشکنه مگه من چیکار کردم که اینجوری #لگد زدی؟ اومدم جلو و گفتم حاج آقا غلط کردم ببخشید من با کسی دیگه شما رو اشتباه گرفتم. اصلا حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه #ضربه شدید باشه!
🔸خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم شرمنده شما برید بخوابید من میرم تو #ماشین میخوابم فقط با اجازه بالش خودم رو بر میدارم. چراغ برداشتم و رفتم توی چادر همین که بالش رو برداشتم دیدم یک #عقرب به بزرگی کف دست! زیر بالش من قرار داره. حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو #نجات دادی، اما بد لگدی زدی هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم.
🔸اردو که تمام شد و برگشتیم، روز بعد من در حین تمرین در #باشگاه ورزشهای رزمی پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. #جوان پشت میز به من گفت آن عقرب مأمور بود که تو را بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم عصر همان روز خانم من زنگ زد و گفت فلانی که #همسایه ماست خیلی مشکل مالی داره، هیچی برا خوردن ندارن اجازه میدی از پول هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید #موتور اما عیب نداره هر چقدر میخوای بهشون بده. جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را میخورد، ولی به #نفرین ایشان پای تو هم شکست!
📕 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
🔺️چرا تا گناهی میکنیم سریعاً چوب آن را میخوریم...؟
✔️امام صادق علیه السلام فرمود: چون خداوند خیر بندهای را بخواهد، کیفر [گناهان] او را در دنیا شتاب دهد و جلو اندازد و اگر بدی بندهای را بخواهد، گناهانش را بر او نگه دارد تا کیفر آنها را در قیامت بدون کم و کاست به او بدهد.👌
📖 اصول کافی جلد ۵ صفحه ۱۰۸
.