eitaa logo
خانواده با نشاط ما
18.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
0 فایل
خانواده شاد هفت نفره ما با چهار تا دختر 👧🏻👧🏻👧🏻👧🏻 و یک پسر🧒 اینجا از خانواده شلوغ پلوغمون تجربیات خودم حرف می زنم 💖💖 اگه کارم داشتی @Banosiri_tabrz تبلیغات: @Admin_BaNeshat
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️از رسول خدا ص پرسیدند: چرا دعا می کنیم ولی مستجاب نمی شود؟ در حالی که خداوند متعال فرموده است: « بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را » 💫حضرت فرمودند: چون ده چیز قلب های شما را میرانده است: 1⃣خدا را شناختید ولی اطاعت نکردید، 2⃣قرآن را قرائت کردید ولی عمل نکردید، 3⃣ادعای محبت رسول خدا را دارید ، ولی با اولاد او دشمنی کردید، 4⃣ادعای دشمنی شیطان دارید ولی از او پیروی کردید، 5⃣ادعا می کنید بهشت را دوست دارید ، ولی برای آن تلاش نمی کنید، 6⃣ادعا می کنید از آتش می ترسید ،‌ ولی بدن خود را در آن می اندازید 7⃣به جای عیب خود به عیب دیگران پرداختید، 8⃣ادعا کردید دنیا را دوست ندارید ، ولی به جمع اموال پرداختید، 9⃣به مرگ اعتراف می کنید ولی برای آن آماده نیستید 🔟مردگان را دفن کردید ولی عبرت نگرفتید. 👈 بنابراین دعای شما مستجاب نمی شود. 📚مواعظ العددیه جلد ۲   . .
🔹 ویژگی لذت ها در عالم آخرت! ✍ در عالم دنیا لذت ها جدا جدا هستند، وقتی غذای خوشمزه ای می‌خوری ذائقه و حس چشایی شما لذت می‌برد و دیگر حس شنوایی لذت نمی‌برد. وقتی یک بوی خوش به مشام انسان می‌رسد، حس لامسه لذت نمی‌برد. اما در آنجا اینطور نیست، یک جرعه آب بهشتی که انسان می‌خورد، همه لذت ها را دارد. یعنی هم گوش و شنوایی لذت شنیدن زیباترین صدا ها را می‌برد، هم حس بویایی لذت خود را می‌برد، هم لامسه و هم بقیه حواس! 📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر . .
⚡️ماجرای عجیب دعوای سگ و جوان در قبر⚡️ 👈 این جریان از عجیب‌ترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله ضیاءآبادی، امام خمینی ره نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است: 🌹شیخ بهایی نقل می‌کند: روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت : ☀️روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند. 🍀چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّه‌ام می‌رسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوش‌صورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد. 🌱من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب می‌بینم یا بیدارم.در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرت‌انگیزی به شامّه‌ام می‌رسد، دیدم سگی وحشت‌انگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد. من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنه‌ای دارم می‌بینم. ⛔️ لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباس‌هایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛ خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟ 🍀 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قوی‌تر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد. حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود. 🌹شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید می‌نماید 📕منبع:خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاء‌آبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22 .
💠دیدن تمامی اعمال در یک لحظه در قیامت💠 ⁉️ چگونه میشود انسان در قیامت در یک لحظه به تمامی اعمال خود، از اول زندگی تا لحظه مرگش، احاطه و علم پیدا می‌کند؟ به این آیه توجه کنید: 💢 وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا.[کهف آیه 49] در روز قیامت كتاب‌ گذارده‌ ميشود، پس‌ تو ای پيغمبر! میبينی كه‌ مردمان‌ مجرم‌ از آنچه‌ در آن‌ هست‌ به‌ خوف‌ و ترس‌ میافتند و ميگويند: 🔹ای وای بر ما! اين‌ چه‌ كتابی‌ است‌ كه‌ از شمارش‌ هيچ‌ عمل‌ كوچكی و يا بزرگی دريغ‌ نكرده‌ است‌. 🔹و آنچه‌ را كه‌ در دنيا بجای آورده‌ بودند، همه‌ را یکجا حاضر میيابند 🔹و پروردگار تو به‌ هيچ‌ كس‌ ظلم‌ نمیكند ✅زمان از خصوصیات عالم دنیاست و در قیامت زمان به این صورت که در دنیا هست نمی‌باشد وقتی كه‌ بشر برای‌ حساب‌ و كتاب‌ محشور میشود از زمان‌ بالاتر میرود و در یک لحظه بر تمام‌ أفعال‌ و كردار خود، اطّلاع‌ پيدا ميكند، ‌ در واقع چنانچه‌ زمان‌ برداشته شود، ديگر‌ گذشته‌ و آينده‌ و حال‌ برای ما مساوی است‌ و ما ميتوانيم‌ با يك‌ نظر به‌ تمام‌ آنها نگاه کنیم، چون‌ آنچه‌ بين‌ ما و موجودات‌ گذشته و آینده، فاصله‌ میاندازد زمان‌ است و با برداشته شدن زمان‌ ديگر گذشته و آینده ‌معنی ندارد، زمان‌ حضرت آدم‌ با زمان‌ حضرت‌ نوح‌ و‌ ديگر پیامبران و يا زمان‌ ائمه يكسان‌ خواهد شد و همه‌ و همه‌ یکجا حاضر و در یک رديف‌ هستند. 📕 معادشناسی علامه طهرانی ج ۶، ص ۱۰۷ – ۱۰۸ .
🔴 ✍ (مأمور الهی در برزخ) گفت: «اگر علاقمند باشید و برای شما شهادت نوشته باشند هر نگاه حرامی که شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را به عقب می اندازد.» خوب آن ایام را به خاطر دارم. اردوی خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی. اما مربیان خواهر، کار اردو را پیگیری می کنند، فقط برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نکن. من سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو می رفتم و غذا را می کشیدم و روی میز میچیدم و با هیچ کس حرفی نمی زدم. شب اول، یکی از دخترانی که در اردو بود، دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است، خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد. من سرم پایین بود و فقط جواب سلام را دادم. روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اینکه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب دیگری گفت و خندید و حرف هایی زد که... من هیچ عکس العملی نشان ندادم. خلاصه هربار که به این اردوگاه می آمدم، با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم. اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم. 🔸در بررسی اعمال، وقتی به این اردو رسیدیم، جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار میشدی، به جز آبرو، کار و حتی خانواده ات را از دست میدادی! برخی گناهان، اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد... 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت .
⭕️احوال قیامت ✍ (حسابـرسی اعـمـال) : خـوشحال بودم که از کودکی، همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم. همینطور که به صفحه اول (اعمال) نگاه می کردم و به اعمال خودم افتخار می کردم، یکدفعه دیدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است! صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم: چرا این ها محو شد. مگر من این کارهای خوب را انجام ندادم!؟ گفت: بله درست می گویی، اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد... 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت . .
🔴 ✍ نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛ هرچه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب کمتـری از نمـازهای جماعت و هیئت ها در نامه عملم می‌دیدم! بـه جـوانـی کـه پشـت میـز نشستـه بـود (مأمورالهی در برزخ)گفتم: در این روزها من‌همگی نمازهایم را به‌جماعت خواندم. من در ایـن شـب ها هیئت رفته ام. چـرا این ها در نامه عملم نیست؟ 🔺روبه من کرد و گفت: خوب نگاه کن. هـر چـه سـن و سالـت بیشـتـر می شـد، و خـودنـمـایـی در اعـمـالـت زیـاد مـی‌شد. اوایـل خالـصانـه بـه مسـجـد و هـیـئـت می رفـتـی امـا بعـد هـا، مسجد میرفتی تا تو را ببینند. هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا بود، چرا به فلان مسجد یا هیئت کـه دوستانت نبودند نمی رفتی؟ 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر دوست مامانم بود بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد کوچکترم پای عقد عشق من بشینه عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
🔴 خبر فوری: سازمان بهداشت جهانی: کمردرد بدون نیاز به جراحی درمان میشود! 🔵روشی به تازگی کشف شده که با استفاده از پلاتینر تراپی امواج کِلاکْ پالْس میتونه کمردردت رو (در منزل ) درمان کنه ! • با پر کردن این پرسشنامه ، همین امروز مشاوره رایگان و تخصصی درمان کمردرد دیافت کن✅ همین الان وارد شو و پرسشنامه رو پر کن 👇🏻 https://medianashop.com/Landing/Intdbl/PL84?utm_term=0327eitaB
🔰 اشتیاق به 🌳 و خوف از 🔥 🌸 امام حسین (ع) : مَنِ اشْتاقَ إلی الْجَنَّةِ سارَعَ إلی الْحَسَناتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَنْ أشْفَقَ مِنَ النارِ ‏بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إلی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ ❇️ كسی كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهای ، سرعت می‌نماید و را زیر پا می‌گذارد، و ‏هركس از آتش جهنم باشد به درگاه خداوند از گناهانش می‌كند و از گناهان و چیزهای حرام روی برمی‌گرداند.‏ {📕 تحف العقول ص 203،📕 بحارالانوار ج75،ص139،ح3.} .
‼️در انجام چه اموری باید سرعت داشت و عجله کرد؟⁉️ ↩️1- در طعام آوردن به مهمان: چون مهمان اگر گرسنه باشد حیا می کند به میزبان بگوید گرسنه ام. ↩️2- در دفن کردن جنازه: چون جنازه هر چقدر بیرون بماند شیون اهل عزا زیاد است. ↩️3- شوهر دادن دختر: چون هر چقدر دختر مسن‌تر شود ، خواستگاران بهترش، کمتر می شود. ↩️4- ادا نمودن قرض: قرض هر چقدر بماند صاحب قرض سنگین‌تر و خسیس‌تر می شود. ↩️5- توبه از گناه: هر چقدر از گناه بیشتر بگذرد عذاب وجدان کمتر شده و توبه کردن سخت می شود و انسان تنبلی می‌کند. . .
🔴 🔹 گذرگاه 🛤 من یقین کردم که این کره خاکی 🌍 کـه برای سکـونـت 🏘 مـا انسـان هـا انتخاب شده محل زندگی اصلی ما نیست. در بهترین حالت این جا محلی برای تعلیم 📚 و تربیت ماست. ما باید در این جا رشد 🌱 کنیم تا برای زندگی اصلی آماده شویم. این جا یک گذرگاه موقت یا یک مسافرخانه 🏯 بیشتر نیست. ( 📚 کتاب با بابا )
🔴 ✍ نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛ هرچه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب کمتـری از نمـازهای جماعت و هیئت ها در نامه عملم می‌دیدم! بـه جـوانـی کـه پشـت میـز نشستـه بـود (مأمورالهی در برزخ)گفتم: در این روزها من‌همگی نمازهایم را به‌جماعت خواندم. من در ایـن شـب ها هیئت رفته ام. چـرا این ها در نامه عملم نیست؟ 🔺روبه من کرد و گفت: خوب نگاه کن. هـر چـه سـن و سالـت بیشـتـر می شـد، و خـودنـمـایـی در اعـمـالـت زیـاد مـی‌شد. اوایـل خالـصانـه بـه مسـجـد و هـیـئـت می رفـتـی امـا بعـد هـا، مسجد میرفتی تا تو را ببینند. هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا بود، چرا به فلان مسجد یا هیئت کـه دوستانت نبودند نمی رفتی؟ 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ┏━━━━━━━━━♡┓ .
📛 ترك نماز 🔷🔷 ترك نماز، قطع رابطه كردن با آفریدگار هستى است و این در دنیا و آخرت، عواقب تلخى دارد. در قیامت، اهل بهشت از دوزخیان مى ‏پرسند: چه چیز شمارا روانه جهنّم كرد؟ یكى از پاسخ ‏هایشان این است كه ما پابند به نماز نبودیم: «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدّثر،43) 🔷🔷 در جایى دیگر، به نمازگزارانى كه نسبت به نمازشان سهل انگار و بى ‏اعتنا هستند و گاهى مى‏ خوانند و گاهى نمى‏ خوانند، مى ‏گوید: واى بر آنان: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ» (ماعون،5) 🔷🔷 رسول خدا صلى الله علیه وآله فرموده است: «مَنْ ترك الصّلاة مُتعمّداً فَقَد كَفر» (محجة البیضاء، ج1، ص301) هر كه از روى عمد و با توجّه نماز را رها كند، از اسلام خارج شده و كافر است. 🔷🔷 و نیز فرموده است: «بَیْنَ الْعَبدِ وَ بَیْنَ الكُفرِ تَرْكُ الصَّلاةِ» (نهج الفصاحه، ج1098) مرز میان اسلام و كفر، چیزى بیش از رها كردن نماز نیست. .
🔴 ✍ ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه می کردم. انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم. در دنیا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع می کند و با گرفتن وکیل و..... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می کند. اما اینجا... مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتى و آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند. در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته. شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد. خیلی سخت بود. خیلی. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما... این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم! برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسين عليه السلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت (ع) اشک میریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت علت گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد... [ 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ] ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ┏━━━━━━━━━♡┓ .
🔥چرا گناههای کوچک عذاب بیشتری دارند؟ 🔰کوچک و بی اهمیت شمردن گناه، موجب تبدیل آن به گناه کبیره می شود. 🚫به علت اینکه: ⚡️ گناه کوچکی که یکبار یا دو بار انجام شود، اثر کمی در دل می گذارد، ولى چون تکرار شد، تکرار آن به تدریج در دل اثر قوی مى گذارد، 💦چنان که قطره هاى آب که مکرر بر سنگى بیفتد آن را سوراخ مى کند و همین قدر آب اگر یکدفعه بر آن ریخته شود اثر نمى کند. 💥همینطور انجام گناه کوچک باعث میشود که ما موجب اهمیت کار گناه خود نشویم، به مثال توجه کنید: ♻️ اگر کسى سنگى به سوى ما پرتاب کند، ولى بعدا پشیمان شده و عذرخواهى کند، ممکن است او را ببخشیم، 🔵 ولى اگر سنگ ریزه اى به ما بزند و در مقابل اعتراض بگوید: این که چیزى نبود بابا، بى خیالش! 🔘 او را نمى بخشیم، زیرا این کار، از روح استکبارى او پرده بر مى دارد و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک مى شمرد. 🔴یکی دیگر از امورى که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل می کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نشدن سریع خود را دلیل رضایت خدا بداند !! ✳️اگر هر روز حسابگری نکنیم این تخلفات جمع میشود، کار دست آدم می‌دهد، و کم کم مانع از ورود آدم به صراط مستقیم و انجام توبه میشود. 🌹 لذا امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: هر شب که خواستی اداره‌ی کار را تعطیل کنی و بخوابی، حساب کن از صبح تا حالا چکار کرده ای، اگر تخلف کرده‌ای فورا توبه کن، اگر تخلف نکرده‌ای سپاسگزاری کن و دوباره ادامه بده... 📘ملا مهدی نراقی- ترجمه جامع السعادات (علم اخلاق اسلامى) جلد4- صفحه 99-104 📗حجت الاسلام محسن قرائتی- گناه شناسی .
‹✰͜͡📙›↫ (قسمت ۲۲) 🔵مژدگاه شفاعت! 🔶گاه گاهی از زخمهای سر و بدنم می نالیدم. تا قبل از آن به خاطر هیجان ناشی از پیروزی بر گناه متوجه درد زخمهای بدنم نبودم. هنوز راه زیادی نرفته بودیم که از نیک خواستم بنشیند تا کمی استراحت کنیم. 🌹نیک گفت: وقت کم است باید هر طور شده حرکت کنیم. گفتم نمیتوانم،مگر نمیبینی از پا افتاده ام؟ نیک مانند همیشه با دلسوزی گفت: ای کاش کمی تقوایت بیشتر بود،در این صورت زره تقوی آن ضربه را نیز مانند بقیه ضربه ها از بدنت دفع میکرد. ⚠️نگاهی به سپر انداختم و با بیحالی گفتم: چرا سپری با این ضخامت نتوانست در برابر آن ضربه مقاومت کند؟ نیک جواب داد: ❎یکسال از هنگام بالغ شدنت که اصلا روزه نگرفتی،بقیه روزه هایی هم که میگرفتی با صفتهای ناپسند مثل دروغ و آزار و ... اثرشان را کم میکردی. 🌀حسرت و پشیمانی و خجالت ،همه ی وجودم را فرا گرفت.نیک دستم را گرفت و از زمین بلندم کرد و گفت: اگر بتوانی خود را به وادی شفاعت برسانی امید هست که شفا بگیری و براحتی به راهت ادامه دهی. ♦️نام شفاعت برایم خیلی اشنا و همیشه در دنیا مایه ی امیدواری من بود. بهمین خاطر با عجله پرسیدم:این وادی کجاست؟ 🌻 نیک به جلو اشاره کرد و گفت: کمی جلوتر از اینجاست، بعد ادامه داد: البته شفاعت برای قیامت کبری است ولی در اینجا میتوانی بفهمی که اهل شفاعت هستی یا نه. اگر مژده شفاعت برایت آوردند جان تازه ای خواهی گرفت و میتوانی براحتی بقیه راه را بپیمایی. ⚡️دست خود را بر گردن نیک آویختم و با سختی فراوان به راه ادامه دادیم. همان طور که میرفتیم به نیک گفتم: اگر میتوانستم به دنیا برگردم به اهل دنیا پیغام میدادم که: بهترین توشه برای اخرت تقوی است. 🍂کمی جلوتر رفتیم ،دیگر قادر به راه رفتن نبودم. درد سراسر وجودم را ازار میداد.از نیک خواستم مرا بر کول بگیرد ،او قبول کرد و گفتم میشود من را تا دار السلام برسانی؟ 🌷نیک گفت: هرکسی که گناهش ضربه ای به او وارد کرده باشد و زخم گناه بر تنش نشسته باشد اجازه ورود به دار السلام را ندارد. 🍀پس دریافتم که برای ورود به دار السلام فقط باید مژده ی شفاعت را بگیرم و بس! با امید فراوان قدم به قدم به وادی شفاعت نزدیک میشدیم. 🌿کم کم هوا بهتر و لطیفتر شد. از شدت گرما کاسته و از دود ضخیم آسمان تنها لایه ی نازکی به چشم میخورد. سرانجام به تپه ای رسیدیم. 🥀نیک ایستاد و مرا به زمین گذاشت و گفت: پشت این تپه ،وادی پرخیر و برکت شفاعت است.ما باید در اینجا در انتظار مژده ی شفاعت بنشینیم . 🌼 اگر مورد شفاعت کسی،مخصوصا اهل بیت علیه السلام، قرار بگیری، با دوای شفاعت زخمهای تو شفا خواهند گرفت. 💐با خوشحالی منتظر شدم چون میدانستم پیرو دینی بودم که رهبرانش خود بهترین شفیع برای ما هستند. ناگهان سوالی به ذهنم رسید که مرا خیلی نگران کرد.. ⚡️با دلهره از نیک پرسیدم: و اگر برایم نیاورند چه؟ اگر شفاعتم نکنند؟؟ 🌷نیک سرش را به زیر انداخت و گفت: در این صورت بدبخت🔥 خواهی شد ولی نگران نباش ما اینهمه راه را آمده ایم و لطف آنها خیلی بیشتر از این حرفها است و ... ❄️ناگهان صدای سلام اشنایی شنیدیم.همان فرشته ی رحمت بود که با داروی شفاعت به سراغ ما آمده بود. ✨فرشته دارو را به نیک داد و گفت:این دارویی است به عنوان مژده ی شفاعت از خاندان رسول الله و سپس بال زنان از آنجا رفت.. 🌟از خوشحالی به گریه افتادم . نیک با خوشحالی دارو را روی زخمهایم نهادو بلافاصله احساس کردم تمام دردها و رنجهایم از بین رفت. 🌻ا خوشحالی فریاد کشیدم: درود بر محمد و خاندان پاک او،همانها که در برابر محبت،شفاعت میکنند(و خداوند شفاعت آنها را در قیامت هرگز رد نخواهد کرد.) ☄صدایم چنان رسا بود که به صدای بعضی از اهالی برزخ رسید و با سرعت به سمت من دویدند و گفتند: چه شده؟ صدای شادی از تو شنیدیم. 🌹با خوشحالی گفتم،بله من نیز مورد شفاعت قرار گرفته ام. وقتی علت شفاعت خواهی ام را پرسیدند گفتم: بخاطر ضرباتی بود که گناه بر پیکرم وارد کرده بود و آن بزرگواران مرا شفا دادند. 🍁یکی از آنها با ناراحتی گفت: پس ما چه کنیم؟ کی ما را شفاعت خواهد کرد؟ گفتم : شما برای چه شفاعت میخواهید؟ گفت به ما اجازه عبور نمیدهند. میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید... ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ⚠️نکته: ذکر این نکته ضروری هست که شفاعت مخصوص قیامت کبری هست نه برزخ.اما بخاطر محتوای تربیتی و آموزنده بودنش،ناچار شدیم در این قسمت تحت عنوان مژده شفاعت به تحریر در بیاریم تا جلوه ی کوچکی از این مساله اعتقادی مهم را به نمایش در آورده باشیم. ✍ ... .
نوروز از نگاه امام جعفر صادق (علیه‌السلام) 🔻امام صادق عليه‌السلام: ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا 🌸 هيچ نوروزى نيست مگر آن كه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلي‌الله‌عليه‌وآله] هستيم؛ چراكه نوروز از روزهاى ما و شيعيان ماست. 📚 مستدرك الوسائل، ج ۶، ص۳۵۲ . .
🔴 🔹این بنده خدا را دیدم که... ✍ یکی از معلمین و مربیان شهر ما، در مسجد محل تلاش فوق العاده ای داشت که بچه ها را جذب مسجد و هیئت کند. او خالصانه فعالیت می کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی تأثیر داشت. این مرد خدا، یكبار که با ماشین در حرکت بود، از چراغ قرمز عبور کرد و سانحهای شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد. من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود! 🔺توانستم با او صحبت کنم. ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین، به مقام شهدا دست یافته بود. در واقع او در دنیا شهید زندگی کرد و به مقام شهدا دست یافت. اما سؤالی که در ذهن من بود، تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود. ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم. هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود. (📚 کتاب سه دقیقه در قیامت) .
🔵 داخل کشور عراق دچار مشکل و تجربه نزدیک به مرگ شدم. من در کنار قبرستان متوجه ارواح افراد مختلفی شدم که در آنجا مدفون بودند. یک خانم جوان آنجا دفن شده بود که با یک نگاه مشاهده کردم که روح او در برزخ میهمان امام خمینی است! این خانم در زمان حیات دنیایی خود، بسیار از امام خمینی تعریف می کرد و به آرمان های حضرت امام بسیار اعتقاد داشت. او به دست عوامل حکومت صدام به شهادت رسید اما به خاطر علاقه اش، در برزخ، با ایشان محشور بود. آنجا بود که معنای این حدیث را فهمیدم که به هرچه علاقه داشته باشیم با همان محشور خواهیم شد... (📚 کتاب نسیمی از ملکوت ) .
🔴 🔹چگونه اعمال مان را حفظ کنیم؟ ✍ جوان پشت ميز (مأمورالهی در برزخ) وقتي نابودي بسياري از اعـمـال مـرا ديـد، نـكتـه جالبي بـه مـن ياد آور شد و گفت: من ديده ام برخي انسان‌ های دانا، جداي از اينكه كارهاي خود را براي رضاي خدا انجام ميدهند، اما در ادامه، ثواب كارهاي خوبي كه در دنيا انجام ميدهند را به يکي از چهارده معصوم (ع) هديه ميكنند. انسان ها ممكن است در ادامه زندگي به خاطر گناهان و اشتباهات، ثواب اعمال خوب خود را از دست بدهند، در نتيجه وقتي به برزخ مي آيند، مانند تو دست خالي هستند، در اين زمان، آن‌ها كه اين ثواب ها را هديه گرفته اند به آن شخص سر مي زنند و از او دلجويي مي كنند. اين بزرگواران كه به اين ثواب ها احتياج ندارند، لذا اين اعمال خير را به همان شخص بر ميگردانند. بنابراين به شما توصيه ميكنم كه خالصانه اين كار را انجام دهيد؛ يعني ثواب تمام كارهاي خير خودتان را به مقربين درگاه الهي هديه نماييد... ( 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ) ┏━━━━━━━━━♡┓ .
🔴 جایگاه روح پس از مرگ! ✍ اینکه پس از مرگ روح کجا می‌رود، این پرسش درست نیست؛ چون جایی نمی رود. به عالم برزخ که در ملکوت و باطن عالم ماده است می‌رود. جا و مکان مادی ندارد و فاصله اش با عالم دنیا فاصلة مکانی نیست که مثلاً در کهکشان‌ها و کرات بالاتر باشد، بلکه فاصلة رتبی است، یعنی رتبة عالم برزخ بالاتر از عالم دنیاست و وجود کامل تری دارد. روی همین حساب هم برای انسان‌های معمولی قابل درک نیست. شبیه حیوانی که اگر الآن کنار ما بایستد، با این که در یک مکان هستیم و فاصلة زمانی و مکانی نداریم، ولی چون از نظر رتبة وجودی پایین تر از ماست، عالم انسانی را درک نمی کند. ما هم الآن آن برزخ را درک نمی کنیم. [📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر] ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ . .
✳️ حقیقت گناه! ✍با جوانان شهر، پای کوهی بازی می‌کردیم. در بین بازی که به استراحت نشسته بودیم، یک‌مرتبه دوستم مرا صدا زد و گفت بهرام بیا! جلو رفتم و دیدم تعدادی تخم کبوتر را در داخل قوطی حلبی جمع می‌کند. این تخم‌های پرنده مرا به هوس انداخت و از حسین خواستم که از آن‌ها به من هم بدهد که گفت نه! حتی یک عدد هم نمی‌دهم و این تنگ‌نظری او موجب به‌هم‌خوردن دوستی ما شد. پس از چندی باخبر شدیم که خانه‌ی حسین در خطر هجوم مارها واقع شده‌است. مأموران شهرداری بررسی کردند و متوجه شدند منشأ این مارها همان قوطی حلبی بود و معلوم شد که آن‌ها تخم مار بودند، نه تخم کبوتر! گناهانی که امروز برای انسان جاذبه و شیرینی دارند، صورت برزخی آن‌ها مار و افعی است و انسان در قیامت با شدت تمام آرزو خواهد کرد ای کاش این گناه در اختیار من قرار نمی‌گرفت و گرفتار این بدبختی نمی‌شدم! آری، جاذبه‌های گناه، مطلوب و خوشایند است ولی صورت برزخی آن بسی کریه و بدمنظر است. 👤 استاد ابوالفضل بهرام‌پور 📚 از کتاب زندگی با قرآن ج۵ ص ۹۳ .
🔥چرا گناههای کوچک عذاب بیشتری دارند؟ 🔰کوچک و بی اهمیت شمردن گناه، موجب تبدیل آن به گناه کبیره می شود. 🚫به علت اینکه: ⚡️ گناه کوچکی که یکبار یا دو بار انجام شود، اثر کمی در دل می گذارد، ولى چون تکرار شد، تکرار آن به تدریج در دل اثر قوی مى گذارد، 💦چنان که قطره هاى آب که مکرر بر سنگى بیفتد آن را سوراخ مى کند و همین قدر آب اگر یکدفعه بر آن ریخته شود اثر نمى کند. 💥همینطور انجام گناه کوچک باعث میشود که ما موجب اهمیت کار گناه خود نشویم، به مثال توجه کنید: ♻️ اگر کسى سنگى به سوى ما پرتاب کند، ولى بعدا پشیمان شده و عذرخواهى کند، ممکن است او را ببخشیم، 🔵 ولى اگر سنگ ریزه اى به ما بزند و در مقابل اعتراض بگوید: این که چیزى نبود بابا، بى خیالش! 🔘 او را نمى بخشیم، زیرا این کار، از روح استکبارى او پرده بر مى دارد و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک مى شمرد. 🔴یکی دیگر از امورى که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل می کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نشدن سریع خود را دلیل رضایت خدا بداند !! ✳️اگر هر روز حسابگری نکنیم این تخلفات جمع میشود، کار دست آدم می‌دهد، و کم کم مانع از ورود آدم به صراط مستقیم و انجام توبه میشود. 🌹 لذا امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: هر شب که خواستی اداره‌ی کار را تعطیل کنی و بخوابی، حساب کن از صبح تا حالا چکار کرده ای، اگر تخلف کرده‌ای فورا توبه کن، اگر تخلف نکرده‌ای سپاسگزاری کن و دوباره ادامه بده... 📘ملا مهدی نراقی- ترجمه جامع السعادات (علم اخلاق اسلامى) جلد4- صفحه 99-104 📗حجت الاسلام محسن قرائتی- گناه شناسی .