eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
↻⛅️❄️••|| هيچكَس.. بي‌دَرد و غُصّه و گِرِفتآري، نيست؛ اَمّآ قَشَنگيش به اينه كه، تو اوجِ غَم.. لَبخَند بِزَني و بِبيني، خُدآ خِيلي بُزُرگه..ッ ☁️⃟🌸¦⇢ 💫 ☁️⃟🌸¦⇢
💌 🌹: میگن آدما دو دسته‌اند: یا زنده‌ان یا مرده! زنده‌هاشون دو دسته‌اند: یا خوابن یا بیدار! بیداراشون دو دسته‌اند: یا معمولی‌ان یا عاشق! عاشقاشون دو دسته‌اند: کسانی که فقط لاف عشقو میزنن و اداشو درمیارن که همیشه تا آخر باهات نمیان و کسایی که واقعاً عاشقن! کسایی که واقعاً عاشقن فقط یه دسته‌اند: کسایی که زندگی‌شون طعم مهربونی، رابطه‌شون بوی صداقت میده. باید با هم تلاش کنیم تا عاشق بشیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به همه ی دوستان و آشنایان سفارش می کنم مصداق خسره الدنیا و الاخره نباشید ، و تقوی را تقوی را تقوی را نصب العین خود قرار دهید. 🌷سردار شهید محمدحسین باقرزاده🌷 📎فرمانده گردان یا رسول الله محل شهادت: فاو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~حیدࢪیون🍃
‹📒💛› - - گاهی‌وقتا‌‌به‌شوخی‌می‌گفت درجه‌برای‌آبگرمکن‌‌است.. "به‌درجه‌اعتقادی‌نداشت و‌دنبالش‌‌هم‌‌نمی‌رفت روی‌لباسش‌‌هم‌‌نمی‌زد" می‌گفت‌درجه‌رو‌باید‌خدا‌‌ بده‌تاشهادت‌نصیبت‌بشه‌...シ - - 💛⃟📒 ¦⇢ •• 📒⃟ 💛¦⇢ ••‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~حیدࢪیون🍃
🚦ادامه قسمت چهل و دوم 👇 مادرم نگاہ تندے بهم انداخت و گفت:میگم بچہ ناراحت میشے،حسودے میڪنے! مادرم ب
🌱ادامه قسمت چهل و دوم 👇 مادرم لبخند زد و گفت:باید با پدر هانیہ مشورت ڪنم! مادر حمیدے سرش رو تڪون داد و گفت:اون ڪہ حتما اما خب باید بدونم هانیہ جونم میخوان یا نہ؟ موهاے بافتہ شدم افتادہ بود روے شونہ م با دست انداختمشون روے ڪمرم و گفتم:پدر و مادر اجازہ بدن منم راضے ام تشریف بیارید! مادر حمیدے از روے مبل بلند شد و گفت:ان شاء ہللا ڪہ خیرہ! مادرم سریع بلند شد و گفت:ڪجا؟چیزے میل نڪردید ڪہ! بلند شدم و ڪنارشون ایستادم،مادر حمیدے ڪش چادرش رو محڪم ڪرد و گفت:براے خوردن شیرینے میایم! دفترچہ و خودڪارے از توے ڪیفش درآورد و مشغول نوشتن چیزے شد. برگہ رو ڪند و گرفت بہ سمت مادرم:این شمارہ ے خودمہ هروقت خواستید تماس بگیرید. با مادرم دست داد،دستش رو بہ سمت من گرفت و گفت:چشم امیدم بہ شماستا. و گونہ م رو بوسید. دستش رو فشردم،توقع انقدر گرمے و مهربونے رو از مادر یڪ طلبہ نداشتم. حتے منتظر بودم بخاطرہ پوششم بد نگاهم ڪنہ! واقعا مادر یڪ طلبہ بود! 💜💚💙❤️💜💚💙❤️💜 نویسنده: خانم لیلی سلطانی @Banoyi_dameshgh
. اگر‌میدید‌کسی‌توان‌مالی‌💸برای‌رفتن‌ به‌کلاس‌زبان‌رو‌نداره‌براش‌کلاس‌زبان‌و‌ انگلیسی‌میذاشت‌بیشتر‌هم‌سعی‌میکرد‌به‌ بچه‌ها‌کمک‌کنه‌تحقیق‌میکرد،میگشت‌افراد‌ نیاز‌مند‌راپیدا‌کنہ‌بہشون‌کمک‌کنہ.🌱 برای‌کسایی‌که‌دوستاش‌معرفی‌میکردن و‌بچه هاے‌محل‌معلم‌خیلی‌خوبی‌بود❤️ وقتی‌به‌کسی‌قول‌میداد‌که‌تایم‌آموزش‌ داشته‌باشه‌تمام‌سعی‌خودشو‌میکرد‌که بد‌قول‌نشہ‌اگرم‌فکر‌میکرد‌که‌نمیتونه‌و وقت‌نداره‌اصلا‌قول‌نمیداد‌چون‌دوست نداشت‌بد‌قول‌بشہ...🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حٰاج‌قٰاسم ازآن‌ࢪاھٖے ڪِہ‌رَفتے''بࢪگرد'' اینجٰادِلٓے بٖہ‌اندازِھ‌نبودنَت هࢪلحظٖہ‌تنگ‌اَستْ💔|:.. ‌ 🌿