eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «می‌تونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود. می‌گفت: «می‌برم با و بچه هام می‌خورم». می‌گفت: اینکه آدم شیرینی‌های زندگیشو با زن و بچه‌اش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر می‌ذاره! 📕سید‌مرتضی‌آوینی،‌کتاب دانشجویی،ص۱۹
🌸🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🌸 ۱۵ ساله سلام و عرض ادب خدمت مدیر کانال"از گناه تا توبه"و همچنین اعضای محترم بنده از بچگی تو یک خانواده ای بزرگ شدم هم مادری هم پدری آزاد بودن همه جوره پدر خودمم که اصلا نه اهل نماز نه هیچی جفت خواهرامم مثل خودم بی حجاب بودن‌ فوق العاده بدحجاب بودم و هرطوری دلم میخواست میگشتم یسری شیطونی هایی که نباید داشتم هم داشتم از اون دسته دخترایی بودم که مجلس گرم کن عروسیا بودم هرنوع رقصی تو عروسیا داشتم البته نا گفته نماند که نمازمو میخوندم همچنین خیلی قرآن میخوندم و قطعا همین قرآن و نمازم بوده به اینجا رسیدم شابد خیلی طولانی باشه اما تا تهش بخونید ضرر نمی‌کنید🥰 دوران راهنماییم که نگم براتون شر و شیطون مدرسه بودم تیپمم کلا غربی بود (متاسفانه) ۱۵ سالم بود یه روز ساعت ورزشمون از طرف حوزه علمیه اومدن مدرسمون تبلیغ به طور ناباورانه گفتم هرطور شده من باید برم حوزه همه زدن زیر خنده تو دلم گفتم احتمال اینکه پدرم قبول کنه ۱۰ درصدم نیست دلمو زدم به دریا و به پدرم گفتم فقط سکوت کرد بعد چند روز پرسیدم گفت دوست داری برو قند تو دلم آب شد اصلا باورم نمیشد دوستان راهنمایی که اصلا باور نمیکردن میگفتن دروغه تا برگه ثبت نام دیدن باورشون شد بازم میگفتن بر میگردی😏..... خلاصه که لطف خدا شامل حالم شد و وارد حوزه شدم انقدررر که حس خوبی داشتم قابل توصیف نیست از همون اولم همه چیو گذاشتم کنار (آهنگ و رقص و عروسیای.....) بطور ناباورانه خانوادم خیلییی باهام همراه بودن و هیچ مخالفتی نداشتن... تا اینکه بعد یه سال و اندی خاستگار طلبه داشتم گفتم اینو دیه محاله قبول کنن اما بازم خانوادم قبول کردن و من الحمدالله با یک طلبه ی سید ازدواج کردم و از ته دلم خداروشاکرم🥰 چون قطعا اگر مسیر زندگیم تغییر نمیکرد معلوم نبود الان کجا بودم و چه میکردم... ۶ ساله از تحولم میگزره و از ته دلم خوشحالم با اینکه اطرافیانم اکثرا بد حجابن و مسیرشان و اعتقادشون بامن فرق میکنه اما ذره ای روم تاثیر نمیزاره چون یقین دارم ، دارم راه درستو میرم 🛑یه نکته خیلی مهم بگم 🛑 اون زمان که حجاب نداشتم و....فکر می‌کردم اینطوری خیلی خوشبختم در حالی که بعد محجبه شدن تازه فهمیدم آرامش یعنی چی فقط اون زمان دغدغه ها و استرس های پوچ داشتم