╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 20
🔵 بخش دوم
. توفيق عبادت از خداست
در همين مسئله عبادت هم تا از ناحيه خداي سبحان فيضي نصيب انسان نشود انسان توان عبادت را هم ندارد، بيان ذلك اين است، گرچه قران كريم اصل كلي را به اين صورت بيان كرد كه «ما بكم من نعمة فمن الله » در سوره نحل فرمود: هر نعمتي كه داريد از آن خداست اينطور نيست كه شما با استحقاق چيزي را كسب كرده باشيد .
هر توفيقِ الهي، محفوف به دو نعمت از نعم الهي
بعضي از نعمتها اختياري باشد بعضي از نعمتها كسبي و موهبت بلكه «وما بكم من نعمة فمن الله»روي اين اصل كلي قران كه تمام نعم از ناحيه خداي سبحان است پس هر توفيقي كه نصيب انسان شده است و با آن توفيق كار خيري كه و با آن كار خير پاداشي دريافت كرده بنام نعمت جديد هر توفيقي محفوف بنعمتين است هم نعمت قبلي هم نعمت بعدي، چرا ؟ چون اگر #توفيقي نصيب انسان شد كه كار #خيري را انجام بدهد خود اين #توفيق #نعمت است، خود اين #تشخيص، نعمت است اگر اين #توفيق_نعمت است آنگاه ميگوئيم هذه نعمة و كل نعمة فمن الله پس فهذه النعمة من الله. اگر نعمت الهي نصيب زيد نميشد زيد توفيق انجام عبادت پيدا نميكرد . پس #توفيق زيد مسبوق به #نعمت_الهي است كه با عنايت الهي و توجه الهي زيد موفق ميشود كه عبادت كند اگر عبادت كرد و در كنار اين عبادت بهشت و امثال بهشت دريافت كرد اين #نعمت_جديد هم «هذه نعمة و ما بكم من نعمة فمن الله» پس اين نعمت هم من الله است . قهرا توفيق زيد براي انجام عبادت محفوف به دو نعمت است بايك نعمت زيد توفيق عبادت پيدا كرد با يك نعمت ديگر زيدي كه عبادت كرد به بهشت رسيده است امّا در اين وسط براي زيد چه ميماند . خدا ميداند. كه انسان اگر تحليل كند ميبيند هيچ استحقاقي در برابر نعم الهي ندارد.
توبه بنده محفوف به دو توبه از خداي سبحان
اين اصل كلي را قرآن كريم در موارد خاصه تنزل ميدهد به صورتهاي جزئي بيان ميكند يكي از آن موارد مسئله توبه است كه #توبه هر كسي محفوف به #دو نعمت از #نعم_الهي است . بيان ذلك اين است كه عصات اگر تبهكاري مي كردند توفيق الهي اگر نصيب يك عاصي شد او به #نعمت_توبه موفق ميشود. اگر توبه كرد خداي سبحان توبه اش را ميپذيرد . پس يك بار بايد نعمت خدا شامل زيد عاصي بشود كه او# توفيق_توبه پيد ا كند وقتي موفق به توبه شد و توبه كرد بار ديگر نعمتي ديگر نصيب او ميشود و آن #قبول_توبه است پس هر توبهاي محفوف به دو نعمت است هر توفيقي مخفوف به دو نعمت است، سراسر ميشود «و ما بكم من نعمة فمن الله» اين انسان است كه بين نعم محفوف است و چون #خود را ميبيند #نميتواند بفهمد كه اين #نعم به هم #متصل است . اين نعم يك واحد گسترده است . بين اين نعمتها هيچ چيزي فاصله نيست مگر #خود_انسان اگر انسان خود را نبيند آنگاه مشاهده ميكند سراسر عالم نعمت به هم متصل است. «و ما بكم من نعمه فمن الله» اينكه از امام باقر (سلام الله عليه) رسيده است، و از ديگر ائمه (عليهم السلام) رسيده است مرحوم صدوق (رضوان الله تعالي عليه) اين را در كتاب قيم توحيد خودشان نقل كرده اند كه ائمه فرمودند: «ليس بينه و بين خلقه حجاب غير خلقه» بين خدا و خلق حجابي غير از #خود_خلق نيست. اينطور نيست كه بين عبد و مولا يك حجابي باشد، هيچ حجابي بين عبد و مولا نيست مگر خود عبد، اگر اين عبد خود را نبيند آنگاه «اينما تولوا فثم وجه الله»خواهد بود «ليس بينه و بين خلقه حجاب غير خلقه احتجب بغير حجاب محجوب و استتر بغير ستر مستور» اين تحليل عقلي است كه قران به ما آموخته كه هر نعمتي اگر نصيب انسان بشود هرتوفيقي نصيب انسان بشود #محفوف به #دو_نعمت است، يك نعمت اولي كه اين توفيق را به انسان داد، يك نعمت بعدي كه به اين #توفيق_پاداش ميدهد. اين در جريان توبه به خوبي مشهود است كه خداي سبحان براي خود در قران كريم دو تا توبه قرار داد. يكي #توبهٔ قبل از توبه عبد عاصي كه خدا بر عبد توبه ميكند «تاب عليه»؛ يعني «انعطف عليه و رجع لطفه الي العبد» وقتي عبد عاصي توبه كرد آنگاه خدا توّاب است يعني «يقبل التوبة عن عباده و يأخذ الصدقات» اين تواب بودن خداي سبحان بعد از توبهٴ عبد، يعني #قبول توبه. خدا توّاب است يعني «يقبل التوبة»این تواب اولي يعني «يعطي توفيق التّوبة» آن توبه هم #توبه_حقيقي است يعني رجوع، اين توبه ديگر هم توبه حقيقي است يعني #رجوع. لطف خدا به بنده ميرسد دست بنده را ميگيرد به راه ميآورد وقتي بنده به راه افتاد دوباره لطف خدا دست بنده را ميگرد اين بنده راهي را به مقصد ميرساند.