eitaa logo
بـ𓂆‍راے‌او
4هزار دنبال‌کننده
433 عکس
165 ویدیو
1 فایل
نون‌ و‌ القلم .. - نحنُ شیعَت علي ! حیدر آباد جغرافیای ِ ذهنیست . همه‌ میخوانند‌ اما‌ من ؛ فقط‌ 'براے‌او' می‌نویسم .
مشاهده در ایتا
دانلود
پناهم باش ، بجز روضه‌ت پناهی نیست ..
راهی برای لشکر شب جز فرار نیست ، پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟
غرقه در خون دیدن تو ، بر عمویت مشکل است .
این داغ دل ؛ تکرار داغ اکبرش بود .
خدایا ما زورمون به این دنیا نمی‌رسه ، تو رو به اصغرت ..
کاش دشت روبه رویت لااقل یک مرد داشت ، یک سوال مادرانه ، تیر خیلی درد داشت !؟
این روزا به معنی واقعی کلمه خمرم کم شده .
لالایی گلم . تشنه‌ئ یه جرعه آب علی .
سفره‌ی این خانواده شیر میدان پرور است ، قاسم و اکبر ندارد ، اصغرش هم حیدر است .
هدایت شده از بـ𓂆‍راے‌او
4_5911106031412317950.mp3
17.1M
جوری لالایی بخونم حَرمله گریش بگیره ..
اکبرم ، بابا ! چه علی اصغر شدی ..
هدایت شده از بـ𓂆‍راے‌او
بنا نبود که آفت به باغ ما بزنند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
بغلت میکنم و از بغلم می‌ریزی ..
قطعه به قطعه چیدمت آرام پیش هم ، سرهم شدی پیمبر ازهم جدای من ..
اینا کینه دارن از اسمت علی .
1_4137171935.mp3
14.45M
بدنی که چیدمش علی نشد .
بـ𓂆‍راے‌او
#دلی بدنی که چیدمش علی نشد .
02:55 . صاح الامام : یا ولدی .. اینا کینه دارن از اسمت علی . به گمونم برای همینه که ، صد و ده تکه شده جسمت علی ..
قنوت واجب نشد ، به حرمت دستانت عباس ..
تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک ، گیسویِ دخترکِ منتظرش ، ریخت به هم .
تیـر را با سـرِ زانوش کشید از چشمش ، حیف از آن چشم ، که مژگانِ ترش ریخت به هم .
قبل از آنیکه برادر بـرسد بالینش ، پـدرش از نجف آمـد ، پدرش ریخت به هم .
کِتف ها را که تکان داد ، حسیـن افتـاد و دست بگذاشت به رویِ کمرش ، ریخت به هم .
نـه فقط ضرب عمود آمد و ابرو وا شد .. خورد بر فرقِ سرش ، پشتِ سرش ریخت به هم .