35.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بلایی که ایران در قلب تلآویو بر سر صهیونیستها نازل کرد
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
667.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتی تحلیلگر BBC هم از رشد اقتصادی دولت شهید رئیسی میگه اما عده ای برای اینکه رای بیشتر جمع کنن به دروغ متوسل میشن..
✍️ •میرزاحسین•
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
2.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کلاه خود را قاضی کنیم؛ آیا واقعا فرقی نمیکند چه کسی رئیسجمهور شود؟
#انتخابات
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
982.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پوتین به مسجد رفت
🔹رئیسجمهور روسیه در سفر به چچن از مسجد حضرت عیسی در شهر گروزنی بازدید کرد.
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
📷 #پوستر| قاتل به محل جرم برمیگردد
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
351.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خوب ببینیم چه میکنید آقای ظریف!
جناب دیپلمات! این گوی و این میدان، ببینیم چند مرده حلاجید؟
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
1.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریخ روزی به یاد خواهد آورد که مردی در سکوت، بار تمام مشکلات را به دوش کشید و دم نزد...
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
🔴 روحانی خوابنما شد: با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
سایت حسن روحانی داستان نامزدی او تا ریاستجمهوری را در چند بخش منتشر کرده که شروع آن روایت خوابی است که او دیده:
🔹گرم خواب بودم. هنوز به سحر ساعتی مانده بود. خواب میدیدم: دو بال داشتم. آمادهٔ پرواز بودم. سیدی را دیدم؛ سیدمحمد خاتمی… محزون بود و در خود فرو رفته. خواستم سر صحبت را باز کنم تا او را از حزن بیرون آورم: بگذارید شما را ببرم به بالا، به آسمان!
🔹با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان! به باغی از گلهای رنگارنگ و بسیار در افق. سید از حزن بیرون آمد. او را از آسمان به سرزمینی پر از گل بازگرداندم؛ سپس به سمت مسجدی روانه شدم. در ورودی مسجد ملخهای زیادی را دیدم؛ با بالم آنها را راندم. پیرمردی به من گفت حیف نیست از این بال برای دور کردن ملخها استفاده میکنی! رهایشان کن!
🔹از خواب پریدم. سحر شده بود و هوا هنوز گرگ و میش بود. دقیق به یاد ندارم اما دیماه ۱۳۹۱ بود.
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b