بصیـــــــــرت
💐🍃💖 🍃💖 💖 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_نود_و_دوم ✍ حالا دیگر زندگی طعمش با همیشه فرق داشت... حسام، آ
پرسیدم کیست؟
و او خواست تا کمی صبر کنم..
مدتی بعد در مکانی شبیه به قبرستان ایستاد و پیاده شدیم.
وقتی کمربند ایمنی اش را باز میکرد با لبخند گفت اینجا اسمش بهشت زهراست.
خونه ی اول و آخر هممون..
اینجا چه میکردیم؟
با ترس کنارش قدم میزدم و یک به یک قبرها را برانداز میکردم.
جلوی چند قبر توقف کرد.
شاخه ای گل🌹بر روی هر کدامشان گذاشت و برایم توضیح داد که از رفقایِ مدافعش در #سوریه و #عراق بوده اند.
حزن خاصی در چهره اش می دویید و من او را هیچ وقت اینگونه ندیده بودم.
دوباره به راه افتادیم.
از چندین آرامگاه عبور کردیم که ناگهان با لبخندی خاص، نجوا کرد که رسیدیم.
کنار یک مزار نشست.
با گلاب شستشویش داد و گلها را یک به یک رویِ آن چید.💐
من در تمام عمرم چنین منظره ای را ندیده بودم،حتی وقتی پدر را دفن میکردند هم به سراغش نرفتم.
راستی آن مردِ شِبه پدر در کدام قبرستان دفن بود؟
حسام با محبت صدایم زد و خواست تا کنارش بنشینم:
- اینجا مزار پدرِ شهیدمه...
ایشون همون کسی هستن که بهش قول داده بودم دست خانوممو بگیرمو بیارم تا بهش نشون بدم.
هرچند که این آقایِ بابا از همون اول عروسشو دیده و پسندیده بود.😁
امیرمهدی دیوانه شده بود؟
- مگه مرده ها ما رو میبینن؟
حسام ابرویی بالا انداخت:
- مرده ها رو دقیقا نمیدونم...
اما #شهدا بله، میبینن؟
نه انگار واقعا سرش به جایی خورده بود...
- شهدا؟
خب اینام مردن دیگه
خندید و با آهنگ خواند:
- نشنیدی که میگن..شهیدان زنده اند، الله اکبر به خون آغشته اند، الله اکبر...
نه نشنیده بودم...
گلها را پر پر میکرد:
- شهدا عند ربهم یرزقونند یعنی نزد خدا روزی میخورن..
یعنی جایگاهش با منو امثالِ منِ بدبخت، زمین تا آسمون فرق داره..
یعنی میان، میرن، میبینن، میشنون..
یعنی خلاصه که خدا یه حالِ اساسی بهشون میده دیگه...
حرفهایش همیشه پر از تازگی بود نو و دست نخورده...
چشمانش کمی شیطنت داشت:
- خب حالا وقتِ معارفه ست..
معرفی میکنم.. بابا.. عروستون..
عروسِ بابام.. بابام😂
خدایی تمام اجدادمو آوردین جلو چشمم تا عروس بابام شدیناااا..
وقتی مامان گفت که شما جوابتون منفیه چسبیدم به بابام که من زن میخوام..😌
که زنمم باید چشماش آبی باشه.. قبلا ساکن آلمان بوده باشه.. داداشش دانیال باشه.. اسمشم سارا باشه..😁
یک روز در میونم میومدم اینجا و میگفتم اگه واسم نری خواستگاری؛
وقتی شهید شدم هر شب میرم خواب مامانو اسمِ حوریاتو یکی یکی بهش لو میدم..😂
قلبم انگار دیگر نمیزد..
مگر قرار بود شهید شود؟
در عقدنامه چیزی از شهادت قید نشده بود...
ناخوداگاه زبانم چرخید:
- تو حق نداری شهید بشی..
لبخندش تلخ شد:
- اگه شهید نشم... میمیرم..😔
او حق نداشت.. من تازه پیدایش کرده بودم...
نه شهادت، نه مردن...
با جمله ی آخرش حسابی به هم ریختم.
حال خوشی نداشتم...
انگار سرطانِ فراموش شده، دوباره به معده ام سرک می کشید و چنگ می انداخت.
این #سید زاده ی خوش طینت، همه اش مالِ من بود...
با هیچکس قسمتش نمیکردم.. هیچکس...
حتی پدرشوهر شهیدی که داشتنِ حسام را مدیونش بودم...
بعد از بهشت زهرا کمی در اطراف تهران گردش کردیم و او تلاش کرد تا حالِ ویران شده ام را آباد کند، اما افکار من در دنیایی غیرقابل تصور غوطه ور بود و راه رسوخی وجود نداشت.
⏪ #ادامہ_دارد...
#مهدی_جان❤️
#سلام_آقا_جانم 🌹🌹
🌹 هـوايـت که بـه سرم میزند،
ديگـر درهيچ هوايی نميتوانم
نفس بکشم....
عجـب نفسگير است
هوای بـی تـو
خـدایا برسـان حجـت حـق را 🌼💐
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج 💚
#تعجیل_درفرج_صلوات 🌸
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
🌷 اللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
ــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
سردار سلیمانی :
باشهدا بودن سخت نیست
باشهدا ماندن سخته
مثل شهدا بودن سخت نیست
مثل شهدا ماندن سخته
راه #شهدا یعنی...
نگه داشتن آتش در دست
ــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
هدفهای انقلاب
🔹در درجهی اوّل حاکمیّت #اسلام است؛ اصلاً انقلاب برای این بهوجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند؛ حاکمیّت داشته باشد با معنای خاصّ خودش. اهداف انقلاب [عبارتند از]: حاکمیّت دین خدا، آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی، ریشهکنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیانکنِ فساد اخلاقیای که از غرب به همهی دنیا سرازیر شده که شما امروز دارید خصوصیّاتش را میبینید.
۹۵/۰۳/۰۶
ــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
هدایت شده از شهید هادی شجاع
✨🌟 با سلام و عرض احترام خدمت اعضای محترم کانال "شهید هادی شجاع"
🍃🌺 به مناسبت ۲۸ مهرماه،
«پنجمین سالروز عروج ملکوتی
شهید تازه داماد مدافع حرم"هادی شجاع"»
ختم قرآن و قرائت زیارت عاشورا به نیابت از شهید معزز و هدیه به حضرت صاحب العصر والزمان (عج) قرائت می گردد.
بزرگوارانی که تمایل به دریافت جزء و یا قرائت زیارت عاشورا دارند، به آی دی ایتا و یا تلگرام اعلام شده در انتهای این پیام، اطلاع دهند.
ارتباط در هر دو پیامرسان ایتا و تلگرام:
@justicer
💐 شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات
┄┅─✵🕊✵─┅┄
کانال رسمی شهید تازه داماد مدافعحرم
✿هادی شجاع ✿
🇮🇷 @HADISHOJA 🇮🇷
┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊|#شهید_جواد_الله_کرم :
💢شعارش این بود..
🔹مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم.
#ما_ملت_امام_حسینیم 🥀
یاد شهدا با ذکر #صلوات 🌷
ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــ
@khamenei_shohada
✏️به همرزمانش گفته بود:
🎙«من سی و سومین شهید
روستای بیشه سر هستم»✌️
💬به اطرافیان گفته بود برای شهادتش دعا کنند🌹و به همه سفارش می کرد تا در قنوت🤲 نمازشان، دعای فرج بخوانند😎و شهادت📿او را از خدا بخواهند.
🎤میگفت ''گرچه به کمتر از شهادت راضی نیستم؛ولی از خدا می خواهم که اگر شهید نشدم، اجر شهید را به من بدهد''🎨🥇
#شهید_کمیل_صفری_تبار
ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃
🕋📖🕋📖
💠همراهان گرامی کانال
🌷ختم دسته جمعی ⏮دعای الهی عظم البلا( دعای فرج امام زمان(عج) به مناسبت آغاز امامت ایشان[نهم ربیع الاول ]⏭ در کانال برگزار میشود
✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر
🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂🍃
از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️فرصت اعلام و خواندن دعاها از زمان اعلام متن در کانال (اکنون) تا دوشنبه شب هفته آینده ۵/ ۸/ ۱۳۹۹
❇️به نیت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده
📣لطفا تعداددعای فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را که میخوانید به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر ثبت شود
تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹
⬅️آیدی جهت پیام دادن برای شرکت در ختم دسته جمعی دعای فرج امام زمان ( عج ) 👇👇
🆔 @ZZ3362
متن دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زیر 👇👇👇👇
💖✨متن دعای فرج امام زمان ( عج )✨💖
🍃❣بسْمِاَلّلهاَلرَحْمنَاَلرَحیمْ❣🍃
💜الهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ
💛 انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
💚و ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَت السَّمآءُ
❤️و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی
💙و عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآء
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
🌻 اولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
🌸و عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم
🌺 ففَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً
🌷کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
☀️یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّد
🌟اکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ
🌙یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
🙏الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🙏ادْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🙏السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🙏 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
🙏یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
🍃❣اللّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ ❣🍃
بصیـــــــــرت
💐🍃💖 🍃💖 💖 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_نود_و_دوم ✍ حالا دیگر زندگی طعمش با همیشه فرق داشت... حسام، آ
💐🍃💖
🍃💖
💖
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_نود_و_سوم
✍ کنار یک بستنی فروشی ایستاد و با دو ظرف پر از فالوده برگشت.
مشغول خوردن بودیم که هر از گاهی نگاهی پر تشویش به ساقِ بیرون زده از آستین مانتویم می انداخت.
دلیلش را نمیفهمیدم،پس بی توجه از کنارش عبور کردم.
مدام شوخی میکرد و مهربانی حراج تا اینکه از مراسم عروسی پرسید.
اینکه چه روزی مناسبتر است.
هول شدم.. یعنی حالا باید برایش توضیح میدادم که دوست ندارم عروسی کچل باشم؟
نفسم را با آه بیرون دادم.
کاش اصلا مجلسی به نام عروسی به پا نمیکردیم.😔
انگار نگاهم را خواند:
- سارا خانم.. مادرم فقط منو داره و هزارتا آرزویِ مادرانه واسه عروسیم..پس نمیخوام دلشو بشکنمو تو حسرت بذارمش.
اما شرایط شمارو هم کاملا درک میکنم.
منتظر می مونم هر وقت آماده بودین مجلس رو به پا کنم.. نگران هیچ چیز نباشین.
چقدر سخاوتمندانه به فریادِ نگاه و آهِ بلند شده از نهادم پاسخ داد و بزرگوارانه به رویم نیاورد که مانندِ تمام عروسهایِ دنیا نیستم...
نواده ی علی که انقدر خوب باشد.. دیگر تکلیف حدِ اعلایِ خودش مشخص است.❤️
با ماشین در حال حرکت بودیم که ناگهان توقف کرد و با گفتنِ:
- چند لحظه صبر کنید الان میام
به سرعت پیاده شد.
با چشم دنبالش کردم، وارد یک مغازه شد و چند دقیقه بعد با بسته ای در دست برگشت.
بسته را باز کرد و دو تکه پارچه ی مشکی اما نگین کاری شده را از آن بیرون کشید.
بصیـــــــــرت
💐🍃💖 🍃💖 💖 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_نود_و_سوم ✍ کنار یک بستنی فروشی ایستاد و با دو ظرف پر از فالو
با تعجب پرسیدم که اینها چیست؟
و او با لبخند پاسخ داد:
- اگه دستتونو بدین،متوجه می شین😊
از رفتارش سر در نمی اوردم.
دستم را به سمتش دراز کردم مچم را به نرمی گرفت و پارچه را به آرامی رویِ ساقِ دستم پوشاند.
این اولین برخورد فیزیکی مان بود و چقدر مردانگی انگشتانش دلچسب، سنجاق میشد به گوشِ حسِ لامسه ام...❤️
با تعجب به ساقِ دستم خیره شدم.
حالا چیزی شبیهِ یک آستینِ کشی رویِ آن را پوشانده بود.
اینکار را در مورد دست دیگر هم تکرار کرد.
به دستانم که حالا توسط این آستین هایِ اضافه و نگین کاری شده؛فقط تا مچشان مشخص بود، نگاه کردم.
- اینا چیه؟
کمی سرش را خاراند:
- والا اسم دقیقشو نمیدونم اما فکر کنم بهش میگن ساق دست...
آستین مانتویم را رویشان کشید و مرتب کرد.
اما دلیل اینکار چه بود؟
- خب به چه درد میخورن؟واسه چی اینارو دستم کردین؟
لبخند بامزه ای روی صورتش نشاند و ابرویی بالا داد:
- آخه آستین های مانتوتون کوتاه بود.
تا دستاتونو یه کوچولو تکون میدادین،ساق تون کاملا مشخص میشد.
متوجه منظورش نمیشدم.
- خب مگه چیه؟
مهربانتر از همیشه پاسخ داد:
- بانوی زیبا حد حجاب گردی صورت و دستها تا مچِ حیفِ که چشمِ هر رهگذری به طلایِ وجودتون بیوفته...
شما نابی.. تاج سری..😇
کدوم پادشاهی تاجشو وسط بازار رها میکنه تا هر کس و ناکسی حظ ببره و کیف کنه؟؟
حالا دلیل آن نگاههایِ پر تشویش را میفهمیدم.
شاید اگر یک سال پیش کسی از #حجاب و حدودش میگفت، سر به تنش نمیگذاشتم.
اما حالا با #عشق سر به اطاعت #خدا فرود می آوردم.💖
راست میگفت،من ارزان نبود که ارزان حراج شوم.
وقتی لبخندم را دید بسته ای دیگر را به سمتم گرفت:
- اینم جائزه ی خنده هایِ دلبرونه تون.🙈
مذهبی ها عاشقانه هایشان بویِ هوس نمیداد.
عطرش مثل نسیمِ دریا خنک بود. خنکه خنک...
بسته را باز کردم.
یک روسریِ زیبا و پر نقش و نگار.
دست در جیبش کرد و سنجاقی زیبا و آویزدار از آن در آورد:
- اینم سنجاقش که وقتی لبنانی می بندین،با این محکمش کنید تا یه وقت باز نشه😁
و این یعنی روسریت را زیبا سرکن شبیه به دخترکانِ عروسِ خاورمیانه...
⏪ #ادامہ_دارد...
🎥شکار شکارچی براساس داستان زندگی شهید زرین
🔹۳۰۰۰ شلیک موفق داشت، بهمین دلیل عراقیها به او میگفتند «صیاد خمینی».
🔹در یکی از عملیات موقع دوئل با رقیب بعثی، گلوله از بیخ گوشش گذشت. عکسش توی روزنامه چاپ شد. دیگر امام هم او را میشناخت.
🔹حالا ۳۷سال پس از شهادت زرین، قرار است فیلمش با بازی کامبیز دیرباز ساخته شود، با نام شکار شکارچی
ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada