─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─
@khamenei_shohada
#بخشیازوصیتنامه
#شهیدمحمدحسیندهستانی
#بههمسرش
💢با سلام و درود به #امامعصر(عج) ونائب بر حق آن #حضرتامامخمینی و درود و سلام به #شهیدان اسلام بخصوص #شهدای انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی.
💢باسلام به خانواد معظم #شهداء ، #اسراء، #مفقودین و #جانبازان و #رزمندگان دلیر اسلام.
💢حضور همسر گرامی ام و همچنین فرزندانم
💢(حکیمه،ابوالفظل،حمیده)
💢سلام عرض میکنم امیدوارم همیشه و در همه حال موفق و پیروز باشید.
💢همسر عزیزم از اینکه #زینب گونه درمقابل مشکلات ایستاده ای وهمواره مشوِّق من جهت حضور در #جبهه بوده ای کمال تشکر را دارم.
💢این تنها چیزی است که می توانم بگویم.
💢مزد و پاداش تو دست #خداوند است و اوست که جزای خیرتو را خواهد داد ان شاءالله...🙏
💢همسرم ساده و خلاصه به عرض میرسانم که هرچه تو کردی و بچه هایم.
💢آنطور تربیت کن که مایه آبروی #اسلام و #مسلمین باشند و باعث سرافرازیِ من وخودت.
💢آنطور تربیت شوند که حقیقتأ فرزندان شایسته ای برای پدر #شهیدشان که من باشم و مادرشان که همسر #شهید
است که تو باشی باشند.
💢 ومایه رضای خ#داوند باشند ان شاءالله...🙏
💢آن موقع که آنها بزرگ شدند به آنها بفهمان که #امام کیست؟ #اسلام چیست؟
پدرشان برای چه هدفی #شهید شده؟
وپدرشان چه انتظاری از آنها دارد.
💢و اما خودت آنطور زندگی کن که شایسته یک زن #مسلمان ویک زن #پاسدار و یک همسر #شهید باشد.
#روحش #شاد و #یادش #گرامی باد.
─┅═ঊঈ🕊🕊🕊ঊঈ═┅─
#بــرایشــادیروحــش
"#صلوات"
اللَّهمَّﷺصَلِّﷺعَلَىﷺمُحمَّـدٍﷺوآلﷺِمُحَمَّد
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_قاسم_افضلی #سالروز_شهادت #شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید @khamenei_shohada
#وصيتنامه :
پدر و مادر مهربان!🌷
اکنون که رفتن به #جبهه واجب شرعی و یک #تکلیف است، من خود را #مسئول می دانم که به جبهه بروم و آن قدر به جبهه می روم تا انشاء الله بر دشمن موفّق شوم و اگر #شهید شدم پیروزم، چرا که #شهادت بهترین و بالاترین خواسته من است.
از برادران!🌷
می خواهم ضمن درس خواندن به جبهه بروند، #نماز را بر پا دارند.
از خواهران دینی!🌷
می خواهم همانند حضرت زهرا (س) #حجاب را رعایت کنند.
از ملّت عزیز!🌷
می خواهم جبهه را سرلوحه کار خودشان قرار دهند و از نظر مالی و نیرو #حمایت کنن
@khamenei_shohada
سخته پسرت بره و مدتی ازش خبری نشه و بری #جبهه دنبال خودش یا #جنازه اش بگَردی ...
سخته سر پسرت #قطع شده باشه و خودت بخوای#پیکرشو بیاری واسه مادرش...
#شهید_بی_سر
#یوسف_رضا_رضایی🌷
@khamenei_shohada
بعدشما #اخلاصمان به #اختلاس رفت!
ایمانمان #رنگ باخت!
#محبت ها و#بردباری هاتمام شد!
#صفاوسادگی در رنگ دنیا رنگ باخت!
وقتی از رنگ #جبهه #فاصله گرفتیم!
#حنایمان رنگی ندارد!⚘
@khamenei_shohada
حرفی براي #امروز از #شهید_ابراهیم_همت!
هر موقع در مناطق جنگی #گم شدید ببینید #دشمن کجا را میکوبد همان جا #جبهه خودیست!
به مابپیوندید👇👇
#کانال_خامنه_ای_شهدا
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_مجید_پازوکی در سال ۱۳۴۶ در تهران چشم به جهان گشود او پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به عض
#شهید_مجید_پازوکی
در سال ۱۳۴۶ در تهران چشم به جهان گشود او پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به عضویت بسیج در آمد و برای گذراندن دوره آموزشی در سال ۱۳۶۱ رنگ و بوی جبهه گرفت وی در طول حضورش در جنگ تحمیلی یکبار از ناحیه دست راست و بار دیگر از ناحیه شکم به سختی مجروح شد ولی همه چیز را به شوخی می گرفت و درد را با خنده پذیرایی می کرد پس از پایان هشت سال دفاع مقدس در سال ۱۳۶۹ منطقه کردستان، کانی مانگا و پنجوین خاطرات رشادتهای او را به خاطر سپرد و دفاع همچنان برایش ادامه داشت و این سرباز امام خمینی(ره) با بیش از هفتاد ماه حضور در صحنه های نبرد و شرکت در بیست عملیات، #جبهه را آوردگاه عشق خود کرده بود...
وی در سال ۱۳۷۱ با آغاز کار #تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) در خیل #جستجوگران_نور در منطقه جنوب مشغول به پیدا کردن گلهای گمگشته و فرزندان عاشورایی ایران زمین شد و در این راه سختیها و مرارتهای بسیاری را به جان خرید
او پس از شهادت یار دیرینه اش
#شهید_علی_محمودوند مسئول گروه تفحص لشگر حضرت رسول(ص) شد و سرانجام در ۱۷ مهر ماه سال ۱۳۸۰ در منطقه #فکه به دلیل انفجار مین، به خیل یاران شهیدش پیوست.
#روحش_شاد
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
@khamenei_shohada
#یلداے_جبهه
شبهاے طولانے
فقط در #جبهه بود!
وقتے از عملیات مےآمدند،
و رفیقے را جا گذاشته بودند..
مگر صبح مےشد آن #شب؟؟
اصلاً عجیب #طولانے بود،
آن #یلداے_فراق_یاران...
نوجوانی #جبهه ها
را درک کرد
بازی پس کوچه ها را
#ترک کرد
رفت تا خط
#مقدم تا خدا
رفت تا #معنا کند آیینه را
صورتش را با چفیه
#بسته بود
#عزم او انگیزه ای پیوسته بود
جبهه #شلمچه
#صبحتون_شهدایی
🌷 @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_علی_آسایش_جاوید پسره ۱۶ ساله تبریزی دفاع مقدس در روز عرفه آسمانی شد.... ــــــــــــــــ🕊🌹
#شهید_علی_آسایش_جاوید
خلاصه ای از مسیر عشق:
علی که پسر تیز هوشی بود متوجه می شود که تا وقتی او در کنار خانواده است پدر قصد بازگشتن را نخواهد داشت و این یعنی وداع علی با #جبهه . لذا علی به «علی عیدی» که عازم منطقه جنوب بود می سپارد که به پدرش بگوید اگر تا دو روز دیگر به خانه برنگردد خانه و خانواده را به امان خدا گذاشته و به جبهه برخواهد گشت .
پدر پیام علی را که می شنود می داند او در آنچه که پیغام فرستاده مصمم است . برای همین در اولین فرصت به تبریز برمی گردد .
علی در #عملیات_نصر ۷ درمنطقه سردشت ، ارتفاعات دُپازا چون شیر وارد میدان شد و در پاکسازی منطقه از وجود مین ها تلاش زیادی کرد. ۷۰ روز از آمدنش به جبهه می گذشت #عرفه ی سال ۶۶ بود. آن روز چهره علی روشن تر از همیشه بود .
در حال عبور از میدان مین ناگهان با انفجار مین یکی از #تخریب چی ها به زمین افتاد و به #شهادت رسید .
علی که از دورناظر صحنه بود به سوی او رفت تا کمکش کند، اما سیم تله ای به پاهایش پیچیده و مین دیگری منفجر شد پاهایش زخمی و خونی شد. مولایش امام حسین(ع) را صدا کرد وگفت: یا حسین (ع)!
«رسول صارمی» علی را بر دوش گرفته و با او به پایین ارتفاعات حرکت کرد. آن روز پدر علی به عیادت مجروحین در بیمارستان رفته بود که می شنود گردان تخریب شهدای زیادی داده است . نگران می شود .
یکی از مجروحین می گوید: نگران نباش حاجی، پسرت از ناحیه پا زخمی شده و با «هلیکوپتر»آوردندش عقب. حاج بیوک که خود مرد میدان بلا بود و عمری را در نوحه خوانی سپری کرده و خود نیز عاشق #شهادت بود در پاسخ می گوید : من علی را در راه خدا به جبهه فرستاده ام هر چه او صلاح بداند به همان راضی ام. بعد از آن به واحد تعاون سپاه در پل قاری تبریز که محل کارش بوده بر می گردد و به «حاج صادق کمالی» می گوید: چه خبر از بچه ها؟ حاج صادق می گوید: تخریب #شهدای زیادی داده . حاج بیوک دوباره می گوید: گفتم از لیست شهدا چه خبر؟ این بار حاج صادق جواب می دهد که خدا قربانی ات را قبول کند. علی تو هم در لیست شهداست.