#معرفی_شهدا
#شهید_محمد_معافى"
👈متولد شهرستان نکا در استان مازندران، فرمانده زبده نظامی و مستشار ایرانى با نام جهادى " #صابر" که در سوریه به شهادتـــــ🕊🌷 رسید.
🌷این شهید مدافع حرم در 30 دى ماه 96 در شهر البوکمال واقع در استان دیرالزور سوریه در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به دوستان شهیدش پیوست.
🌷شهید معافی متولد سال 61 بود که در 35سالگی به شهادت رسید. یک پسر 9ساله و یک دختر 2ساله از او بهیادگار مانده است.🌷🕊
#سالروز_شهادت
🔰در عملیات خانطومان تلفات زیادی از دشمن گرفت🌷🕊
🥀محمد یک انسان بسیار بااخلاق، صبور و خلاق بود😍 و همه او را بهعنوان یک فرمانده میدانی قوی میشناختند. در عملیات خانطومان ضربههایی که محمد به تکفیریها وارد کرد اصلاً قابل وصف نیست. از آنها تلفات زیادی گرفت ولی دشمن کوردل همیشه دنبال جوانان ماست تا آنها را شهید کند و بتواند بهاندازه یک نفر هم که شده از یاران ولایت کم کند.😓
🥀همه دوستانی که در این راه به شهادتـــ🌷 رسیدند، دوستان و حافظان ولایت بودند. الآن در این شرایط مملکت به این بچهها نیاز داشتیم ولی دست تقدیر خواست شهادت نصیبشان شود.🕊🌷
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
#روایت_از_همرزم_شهید
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجاه_نه 9⃣5⃣
جلومیآیم.ب سرتاپایم نگاه میڪنی.😍لبخندت ازهزاربار تمجید و تعریف برایم ارزشمنـــــدتراست. پدرت بهمه اشاره میڪند ڪ داخل خانه برگردند تامـــــا خداحافظی ڪنیم.زهراخانوم درحالیڪ باگوشه روسری اش اشڪش راپاڪ میڪند میگوید
_ خب این چه خداحافظی بود؟
تاجلودرمگه نباید ببریمش!؟
تازه آب میخوام بریزم پشتش
بچـــــم ب سلامت بره ...
حس میڪنم خیلی دقیق شده ام چون ي لحظه باتمام شدن حرف مادرت دردلم میگذرد" چرا نگفت ب سلامت بره وبـــــرگرده؟...خدایاچرا همه حرفها بوی رفتن میده....بوی خداحافظی برای همیـــــشه"
حسین اقا باآرامش خاصی چشمهایش رامیبنددو بازمیڪند
_ چراخانوم...ڪاسه آبو بده عروســـــت بریزه پشت علی...اینجوری بهترم هست! بعدم خودت ڪ میبینی پسرت ازون مدل خداحـــــافظی خوشش نمیاد.
زهراخانوم ڪاسه رالب حوض میگذارد تاآخرســـــر برش دارم.
حسین آقا همه راسمت خانه هدایت ڪرد.لحظه اخروقتی ڪ جلوی در ایستاده بودن تاداخل بروندصدایشان زدی
_ حـلااااال ڪنید....
یڪ دفعه مـــــادرت داغ دلش تازه میشود وباهق هق😭 داخل میرود. چنددقیقه بعدفقط مـــــن بودم و تـــــو.دستم رامیگیری و باخودت میڪشی درراهروی اجری ڪوتاه ڪ انتهایش میخورد ب در ورودی.دست درجیبت میڪنی وشڪلات نباتی🍬 رادرمی آوری وسمت دهانم می گیری.پس برای این لحظه نگهش داشتی!میخندم و دهانم را باز میڪنم.شڪلات را روی زبانم میگذاری وباحالتی بانمڪ میگویی
_ حالا بگوآممم...
ودهانش رامیبندد! میگویم آممممم و دهانم رامیبندم ...میخندی و لپـــــم راآرام میڪشی.😉
_ خب حالا وقـــــتشه...
دستهایت راسمت گردنت بالا می آوری
انگشت اشاره ات رازیریقه ات میبری و زنجیری ڪ دورگردنت بسته ای بیرون میڪشی.انگشتری حڪاڪی شده و زیبا ڪ سنگ ســـــرخ عقیق رویش برق میزنددرزنجیرت تاب میخورد. ازدور گردنـــــت بازش میڪنی وانگشتر رادر می آوری
_ خب خانوم دست چپتو بده بمن...
باتعجب نگاهت میڪنم😳
_ این مال منـــــه؟
_ اره دیگه! نڪنه میخوای بدون حلقه عروس شی؟
مات ومبهوت لبخندعجیبت میپرسم
_ چرااینقدزحمـــــت....
خب...چراهمونجا دستم نڪردی
لبخندت محومیشود.چادرم راڪنار میزنی ودست چپم رامیگیری وبالا می آوری
_ چون ممڪن بود خانواده ها فڪر ڪنن من میخوام پابنـــــد خودم ڪنمت...حتی بعدازینڪ ....
دستم راازدستت بیرون میڪشم و چشمهایم راتنگ میڪنم😕
_ بعد چـــــی؟
_ حالا بده دستتو
دستم راپشتم قایم میڪنم
_ اول توبگو!
بایڪ حرڪت سریع دستم رامیگیری وبزور جلومی آوری
_ حالا بلاخره شاید مام لیـــــاقت پیدا ڪنیم بپریم...
بادردنگاهت میڪنم.سرت راپایین انداخته ای.حلقــ💍ـــه سفیدو درانگشتم فرو میبری
_ وای چقد تو دستت قشنگ تره!!
عین برگ گل ...ریحانه بـــــرازندته...
نمیتوانم بخندم...فقط ب توخیره شده ام.حتی اشڪ هم نمیریزم.
سرت را بالا می آوری وب لبهایم خیره میشوی
_ بخند دیگه عروس خانـــــوم...
نمیخندم...شوڪه شده ام! میدانم اگر طوری بشوددیـــــوانه میشوم.
بازوهایم رامیگیری ونزدیڪ صورتم می آیی وپیشانی ام را میبـــ💋ــوسی.طولانی...و طولانی...
بوسه ات مثل یڪ برق درتمام وجودم میگذرد وچشمهایم رامیسوزاند... یڪدفعه خودم رادرآغـــــوشت میندازم و باصدای بلندگریه میڪنم...
خدایاعلیمو ب تومیسپـــــارم
خدایا میدونی چقدردوسش دارم
میدونم خبرای خوب میشنوم
نمیخوام ب حرفهای بقیه فڪرڪنم
علی برمیـــــگرده مثل خیلیای دیگه
مابچه دارمیشیم...
ما...
ي لحظه بی اراده فڪرم ب زبانم می آیدو باصدای گرفته وخش دارهمانطور ڪ سر روی سینـــــه ات گذاشته ام میپرسم...
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada
#کلام_شهید
وظیفهی ما در قبال خون این شهیدان چیست؟
آیا باید بازاریان ما گران فروشی کنند؟
و خواهران با وضعیتی زننده در سطح شهر خود را نمایان کنند؟
و بازاریان جنس مردم را احتکار نموده و در اختیار مردم نگذارند؟
کارکنان ما در کارخانه کم کاری کنند؟
ولی باید بدانیم که با یک کار اشتباه و خلاف در جمهوری اسلامی ... امام زمان (عج) را از خود ناراضی کردهایم...
🌹 #شهید_مصطفی_تقی_جراح
@khamenei_shohada
🌺تقدیم به مادران صبور شهدای گمنام
قربون دلِ مادرانِ شهدای جاویدالاثر ♡❤
مغازه دار میگفت :
بیست و نه ساله هر وقت میره از خونه بیرون، کلیدشو میده به من...
میگه: شاید پسرم وقتی بر میگرده من نباشم ...
کلید رو بده بره استراحت کنه،
آخه تازه از راه رسیده خسته اس...
#سلامتی_مادران_صبور_شهدا_صلوات
@khamenei_shohada
#معرفی_شهدا
🌷سردار #شهید_یدالله_کلهر🌷
🔹نام: یدالله کلهر
🔹نام پدر: نبی الله
🔹ولادت: 1333/06/12 (کرج/شهریار/باباسلمان)
🔹شهادت: 1365/11/01 (کربلاے۵/شلمچه)
🔹اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره)و جانشین فرماندهی لشکر۲۷محمدرسول(ص)
#فرازی_از_وصیتنامه شهید:
خدایا میخواهم شهادتم نه به معنای خسته شدن از دنیا بلکه نمیخواهم وجودم مانع رشد دیگران شودتا شاید خونم بتواند این موضوع را جبـران ڪند و نهـال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیـاری ڪند...»
#سالروز_شهادت
@khamenei_shohada
تصویر #پروفایل👆
اول بهمن
#سالروز_ولادت
سردار بزرگ و پرافتخار سپاه اسلام
فرمانده دلاور و شجاع لشکر27محمد رسول اللهﷺ
#فاتح_خرمشهر
سردار سرلشکر پاسدار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
گرامیباد
بایدکه اسرائیل از جهان زدوده شود
@khamenei_shohada
#مهمان_داریم
سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین:
درآستانه سالگرد #شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا(س) پیکرهای مطهر ۱۶۷ شهید تازه #تفحص شده دفاع مقدس هشتمبهمن وارد خرمشهر میشوند
👈این شهدا مربوط به #عملیات_والفجرمقدماتی، #والفجر_یک، #خیبر و #کربلای۴ و #کربلای۵ هستند.
#مهمان_داریم
http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88
🚨#خبر_فوری
🕊ورود پیکرهای طیبه۱۶۷ شهید تازه تفحص شده
📢سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین اعلام کرد:
⚫️در آستانه سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها روز سه شنبه ۸ بهمن ماه پیکرهای طیبه ۱۶۷ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس که طی دوره های اخیر در استانهای بصره و میسان عراق توسط گروههای تفحص ستاد کل نیروهای مسلح کشف شده اند ؛ از طریق آبراه اروند رود وارد اسکله خرمشهر خواند شد.
💐مراسم استقبال رسمی ساعت ۹ صبح برگزار خواهد شد
🌷این شهدای والا مقام مربوط است به عملیات های محرم ، والفجر مقدماتی ، والفجر 1 ، خیبر ، بدر ، کربلای 4 ، کربلای 5 ، تک های دشمن در سال پایانی جنگ و بیت المقدس 7 می باشند.
💠از مردم شریف و شهیدپرور آبادان ، خرمشهر و شهرستان های اطراف دعوت میشود تا به نمایندگی از ملت شهید پرور ایران در این مراسم شرکت نمایند.
شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات
@khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥|وقتي تير به پهلو ميخورد، نفس كشيدن سخت مي شد . .
#روایت_تصویری
#حاج_حسين_يكتا
#فاطمیه
اسمی از عمه سادات نیاور به دهان
اسم زینب که بیاید همه حساس شویم
تاحرم هست ونفس هست محال است که ما
بیخیال حرم خواهر عباس شویم
#مدافع_حرم
#شهید_علی_اکبر_شهریاری
#سالروز_شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شهید #جهاد_مغنیه همانند پدرش داخل ماشین توسط بالگردها #شهید شد چون دشمن توانه رویارویی درمیدان جنگ باآنهارا نداشت.
جهاد سوخت چیز زیادی ازپیکرش برنگشت دعا کنید من هم همینطوری شهید شوم/
سخنان #سپهبد_شهید_قاسم_سليمانی
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_شصت 0⃣6⃣
.
_ علی؟
_ جـــــون علی؟
_ برمیگردی اره؟...
مڪث میڪنی.ڪفری میشوم و باحرص دوباره میگویم
_ برمیـــــگردی میدونم
_ اره! برمیگردم...
_ اوهوم! میدونم!...تومنو تنـــــها نمیزاری...
_ نَ خانوممم چراتنها؟...همیشه پیشتـــــم...همیشه!
_ علی؟
_ جانم لوس آقایی
_ دوستـــــت دارم....
وبازهم مڪث...اینبارمتفاوت ...
بازوهایت رادورم محڪم تنگ میڪنی...
صدایت میلرزد
_ من خیلی بیشتـــــر!
ڪاش زمان می ایستاد...ڪاش میشد ماندومانددرمیان دستانت...ڪاش میشد!
سرم رامیبوسی ومراازخودت جدا میڪنی
_خانوم نشد پامونو بلـــــرزونیا!
بایدبرم...
نمیدانم...ڪسی ازوجودم جواب میدهد
_ بـــــرو!....خدابه همرات.....
توهم خم میشوی.ساڪت را برمیداری،درراباز میڪنی،برای باراخر نگاهم میڪنی و میروی...
مثل ابـــــربهار بی صدا اشڪ میریزم😭.ب ڪوچه میدوم وب قدمهای آهسته ات نگاه میڪنم.ي دفعه صدا میزنم
_ علـــــی؟
برمیگردی و نگاهم میڪنی.داری گریه میڪنی؟...خدایـــــا مرد من داره باگریه میره...
حرفم رامیخورم وفقط میگویم
_ منتظـــــرم....✋
سرت راتڪان میدهی وباز ب راه می افتی.همانطور ڪ پشتت من است بلند میگویی
_ منتظر ي خبر خـــــوب باش...ي خبر!
پوتین ولباس رزم ومیدان نبرد....
خدایا همسرم را به قتـــــلگاه میفرستم!
خبر...فقط میتواند خبرِ...
میخواهم تااخرین لحظه تورا ببینم.ب خانه میدوم بدون آنڪ درراببندم .میخواهم ب پشت بام بروم تا تـــــورا ببینم...هرلحظه ڪ دورمیشوی... نفس نفس زنان خودم راب پشت بام میرسانم ومیدوم سمت لبه ای ڪ رو ب خیابان اصلی است.بـــــادمی وزد و چادرسفیدم راب بازی میگیرد. ي تاڪسی زردرنگ🚕 مقابلت می ایستد.قبل ازسوار شدن ب پشت سرت نگاه میڪنی..ب داخل ڪوچه..." اون هنوز فڪرمیڪنه جلوی درم...."
وقتی میبیـــــنی نیستم سوارمیشوی و ماشین حرڪت میڪند...ڪـــــاش این بالانمی آمدم...ي دفعه یڪ چیز یادم می افتد
زانوهایم سست میشود وروی زمین مینشینم...😰
" نڪنه اتفـــــاقی برات بیفته..."
مـــــن
" پشت ســـــرت
آب نـــــریختم!!
😭😔😭
من خود ب چشـــــم خویشتن دیدم ڪه
#جـــــانم میرود
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada