هدایت شده از KHAMENEI.IR
13990228_39446_128k.mp3
21.6M
🎙بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی. ۹۹/۲/۲۸
💻 @Khamenei_ir
بصیـــــــــرت
🌺🍃🌺 🍃🌺 فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_اول (۲) ✍آن روزها همه چیز خاکستری و سرد بود، حتی چله ی تابستان.
💐🍃
🍃
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_دوم(۱)
روزهای هجده سالگیم بود.
سال و روزهایی که ققنوس شد و زندگیم را سوزاند. زندگی همه ی ما را من دانیال مادر و پدرِ سازمان زده ام!
آن روزها،دانیال کمی عجیب شده بود.
کتاب میخواند آن هم کتابهایی که حتی عکس و اسم روی جلدش برایم غریب بود..به مادر محبت میکرد.
کمتر با پدر درگیر میشد.به میهمانی و کلوب نمی آمد و حتی گاهی با همان لحنِ عشق زده اش، مرا هم منصرف میکرد.
رفت و آمدش منظم شده بود. خدای من مهربان بود، مهربانتر شده بود اما گاهی حرفهایش، شبیه مادر میشد و این مرا می ترساند.
من از مذهبی ها متنفر بودم. مادرم ترسو بود وخدایی ترسوتر داشت.
اما دانیال جسور بود، حرف زور دیوانه اش میکرد. فریاد میکشید. کتک کاری میکرد. اما نمیترسید، هرگز خدای من نباید شبیه مادر و خدایش میشد.
خدای من، باید دانیال، برادرم می ماند!
پس باید حفظش میکردم، هر طور که شده. خودم را مشتاق حرفهایش نشان میدادم و او میگفت، از بایدها و نبایدها، از درست و غلطهای تعریف شده، از هنجارها و ناهنجارها...
حالا دیگر مادر کنار گود ایستاده بود و دانیال می جنگید با پدر، با یک شرِ سیاست زده.
در زندگی آن روزهایم چقدر تنفر بود و من باید زندگیشان میکردم.
من از سیاست بدم میامد.
ثانیه های عمرم می دویدند و من بی خیالشان.
دانیال دیگر مثل من فکر نمیکرد. مثل خودش شده بود. یک خدای مهربانتر...
مدام افسانه هایی شیرین میگفت از خدای مادر که مهربان است. که چنین و چنان میکند. که...
و من متنفرتر میشدم از خدایی که دانیال را از میهمانی ها و خوش گذرانی های دوستانه ام، حذف کرده بود. این خدا، کارش را خوب بلد بود.
هر چه بیشتر می گذشت، رفتار دانیال بیشتر عوض میشد.
گاهی با هیجان از دوست جدیدش که مسلمان بود میگفت،که خوب و مهربان و عاقل است،که درهای جدیدی به رویش باز کرده که این همه سال مادر میگفت و ما نمیفهمیدیم که چه گنجی در خانه داشتیمو خواب بودیم و من فقط نگاهش میکردم.
بی هیچ حس و حالی.
حتی یک روز عکسی از دوست مسلمانش در موبایل، نشانم داد و من چقدر متنفر بودم از دیدن تصویر پسری که خدایم را رامِ خدایش کرده بود.
ادامه دارد .....
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
روایت شلمچه.mp3
2.58M
#سخنرانی
حاج حسین یکتا
به وقت شلمچه🥀
دلتو بسپار به شهدا
#در_ثواب_نشر_شریک_باشیم
ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
🦋عـــاشــقـــتــم خــــدا🦋
خــــدایــــا ...💓
🌼تــــو کــافے هستے برایـــم
مـشکلاتم را به تــ☝️ــو می سپارم
و دلــ❣ــم قرص می شود ...
پــروردگــارم ...
🌸ڪمکم کــ🤲ـن خرابے ها
را از نـــو بسازم بودنت را
از من نگیر خـوب مــــن!
#الـــــتــمـاسدعـــــا....🤲
#شبتون_الهی
ـــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
سلام مهدی جان..
دیر نیست صبح سپیدی که با ندای "اناالمهدی" جهان بیدار شود..
و عطر بی دریغ نرگس زارها
مدهوشمان نماید
و فوج شاپرکهای خوشبختی،
شاهراه هوا راسپید کند...
من به اشتیاق آن سپیده دمان زنده ام.. .
ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
جریان رودخانه زمان تند است ؛
حتما تندتر از اروندی که
با قوّتِ عشق از آن گذشتید !
زمان سخت شکننده است ؛
ڪاش میشد
از اروند زمان گذشت
و به شما رسید ...
#مردان_بی_ادعا
#رود_اروند
#صبحتون_شهدایی
ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
#کلام_شهید 🕊🥀
مي گفت: بـاید بـرای خودمـون
تـرمز بــذاریم ...
اگه فلان کار کـه بـه #گناه نزدیکه
ولی حروم نیست رو انجام بـدیم
تـا گنـاه فاصله ای نداریم...!!
🌷شهيد مدافع حرم #شهید_مسعود_عسگری🌷
ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دعای_روز_بیست_و_پنجم_ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_سعید_لیریایی
ــــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
#معرفی_شهدا
شهادت در ۲۳ رمضان🕊️🌷
#شهید_محمود_عطایی🌹
▪️تاریخ تولد: ۱۳۴۲
▪️تاریخ شهادت: ۲۳ / ۴ / ۱۳۶۱
▪️محل تولد: کرج
▪️محل شهادت: شرق بصره
#روحمان_با_یادش_شاد
ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#معرفی_شهدا شهادت در ۲۳ رمضان🕊️🌷 #شهید_محمود_عطایی🌹 ▪️تاریخ تولد: ۱۳۴۲ ▪️تاریخ شهادت: ۲۳ / ۴ / ۱۳۶۱
راوی 🔰
🌹مادر بزرگوار شهید
محمود چون خود را در قبال خون شهدا و نظام جمهوری اسلامی مسئول میدانست🌷خودش را به حوزه نظام وظیفه معرفی کرد و دفترچه اعزام به خدمت گرفت و بعد خوشحال به منزل برگشت و از آن تاریخ گوش به زنگ رادیو و رسانه های دیگر بود که به محض اطلاع به خدمت اعزام شود✨ در همین اثنا به بیماری دچار شد🥀 و دکترها گفتند که باید مداوا شود✨چون زخم هایش تاول زده بود🥀 تاریخ اعزام او به تأخیر افتاد از این بابت خیلی نگران بود🥀 بالاخره عید همان سال بعد از بهبودی اعزام شد🕊️ و در عملیات رمضان در ماه رمضان شهید شد🕊️ عملیاتی که بچهها با لب تشنه عاشورایی میشدند🥀
عملیاتی که تمام خاطراتشان از رمضان جبهه، از گرما و تشنگی زیاد آن بود🥀 و گرما بیداد میکردسرانجام او در ۲۳ ماه مبارک رمضان🌙در عملیات رمضان، ترکش خمپاره به رخ گلگون او اصابت کرد🥀🖤 با وجود اجازه ی فرمانده به او جهت بازگشت به عقب✨ او به کارش ادامه میدهد✨ اما در اثر شدت ترکش جان به جان تسلیم نمود🥀 و روح پاکش به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️
شهید محمود عطایی
ــــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada