eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.4هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2هزار ویدیو
68 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
◈ ولادت: ۱۳۳۱ ◈ شهادت :۱۳۶۴ ↶ مسئولیت:فرماندهی لشکر۴۳علی ‌‌(ع) :جزیره ام الرصاص فاو ـــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
🌹تاریخ ولادت: 11 بهمن 1343 🌹محل تولد : ماهشهر (خوزستان) 🌹تاریخ شهادت: 11 ارديبهشت 1365 وی دردعملیات‌های‌ متعددی‌ از جمله‌ والفجر مقدماتی‌، والفجر ۸، فتح‌المبین‌، بیت‌المقدس‌ و عملیات ‌مربوط به‌ جزیره‌ مجنون‌ و آزادسازی‌ خرمشهر حضوری فعال‌ داشت‌ تا این‌که سرانجام‌ در تاریخ یازدهم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی در فاو با اصابت‌ گلوله‌ توپ‌ به‌ سنگرش‌ در سن بیست و دو سالگی، به‌ شهادتـــــــــــ رسید ـــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
فاطمه‌حلما جان! دتِر (دختر) بابا، دوستت دارم، دوستت دارم بدان که بابا رفته است که تا تو و امثال تو در امنیت و آرامش در خاک خود قدم بگذارید و بدان که ناموس شیعه در واقع ناموس خودمان است، تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم و جان خود را در این راه بدهیم و از تو می‌خواهم که در سنگر خود که همان چادر توست، بمانی و بایستی و مقابله کنی تا پرچم اسلام و تشیع همیشه پیروز و سرافراز بماند.. ــــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
با آب یخ 🔰مادر شهید دوامی از خاطرات پسرش به نقل از همرزمانش سخن گفت، وی با بیان اینکه مصطفی علمدار جانباز و از دوستان سید علی است که در استانداری مشغول است، یاد آور شد: آقای طوسی وقتی شهیـ🌹ـــد شد، دخترش کوچک بود، مادر برای دختر شهید تعریف کرد که پدرت می‌گفت: ما برای وضو آب نداشتیم برای همین یخ‌ها را می‌شکستیم و آب می‌کردیم و وضو می‌گرفتیم. مژه‌هایش یخ می‌کرد، انگار چشم‌هایش بسته شده باشد. مصطفی علمدار گفت: «اینها که چیزی نیست، سیدعلی زمین را کند و حوضچه مانند درست و آب در آن جمع شد، رفت و غسل شهادتی کرد. گفتم:«سنگ کوب می‌کنی!»گفت :«می‌خواهیم برویم خط مقدم!»اما وقتی آب در دسترس نبود یخ‌ها را خرد می‌کرد، آب که می‌شدند در آن آب غسل شهادتـــ انجام می‌داد. می‌گفتم:« علی جان! سنگ کوب می‌کنی‌ها» اما غسل شهادت و جمعه و... برایش خیلی مهم بود، سید علی کارهای بزرگی انجام می‌داد. ـــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
درباره سردار ناظری گفته است: «بزرگترین ویژگی محمد ناظری این بود که در این سال‌ها از ابتدای انقلاب تاکنون هیچ تغییری در ایشان ایجاد نگردید. همیشه پرکار و در صحنه و هر جای انقلاب که نیاز بود مسئولیت سخت‌ترین کار‌ها را به عهده می‌گرفتند. علی‌رغم جایگاه و سنشان همچنان در صحنه بوده و تا آخرین لحظات عمر مشغول به خدمت بودند. ما جهاد مهمی را به یاد نداریم که محمد ناظری در آن شریک نبوده باشند. بنده از سال ۵۸ که نیروی آموزشی ایشان بودم تاکنون تغییر یا خستگی در ایشان ندیدم.» ــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
🏴خدايا بارلها خودت شاهدي كه من هيچ نوع مقصدي جز دفاع از قانون اسلامي خودت ندارم و اين راهي كه من انتخاب كرده ام راهي است كه (ع) اين راه را پيموده و پيموده، دلاور پيموده، كليه شهيدان از صدر اسلام گرفته تا اكنون پيموده اند پس خون من از خون بقيه شهدا كه بهتر نيست لذا از درگاه ايزد منان تقاضاي در راه ستايش تو را دارم. ــــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
▪️نام پدر :اكبر ▪️تاریخ تولد 1339/08/21 ▪️محل تولد : آبادان ▪️تاریخ شهادت : 1361/02/24 ▪️محل شهادت : پاسگاه شهابي(خوزستان) ▪️درجه : استوار1 ▪️استان سکونت : كرمان(رفسنجان) ــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــ @khamenei_shohada
🔸یکی از شهدای حادثه کنارک که در روز تولدش به شهادت رسید 🔹«سیدمنصور موسوی‌نژاد» اهل دهستان نظر آقای دشتستان استان بوشهر، از شهدای ارتش در کنارک بود که در روز تولدش به شهادت رسید. 🔹او متولد ۲۱ اردیبهشت ۶۹ بود که روز ۲۱ اردیبهشت ۹۹ هم به شهادت رسید. ـــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــ @khamenei_shohada
فرزند رحيم تاریخ شهادت : 1359/02/25 محل شهادت : دوآب-آذربایجان غربی درجه : گروهبان3 استان سکونت : آذربایجان غربی،نقده ساعت ۱۴:۵۰ بر اثر برخورد خودرو حامل تعدادی از نیروهای اسلام با ۱ مین ضدتانک کارگذاشته‌شده توسط ضدانقلاب در گردنۀ دوآب، جوانمردی به‌نام غلامعلی سلیمانی (سلمان‌پور) شهید و ۵ نفر دیگر زخمی شدند. ــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
شهادتی همانند مولا علی(ع) در شب ۲۱ رمضان🕊️ 🌹‌همرزم← محمد در سال 65 در عملیات کربلای 5 تیر به رانش اصابت میکند*🥀 دوستانش تعریف میکردند که محمد با پای زخمی🥀 عقب عقب بطرف نیروهای خودی می‌ آمد💫 به او گفتیم محمد چرا عقب عقب میروی در جواب به آنها گفته بود در حالت زخمی هم دوست ندارم پشتم به دشمن باشد🌷 همرزم← آن روز نزدیک غروب بودیم که دیدیم به یکباره صدای تیربار به صدا در آمد💥وقتی بیرون آمدیم محمد پشت تیربار بود بعد از چند دقیقه دیدیم که صدای تیربار محمد قطع شد🥀 همرزم← در موقع شهادت محمد آن زمان نگهبان بودم به محمد اطلاع میدهند که 5 نفر عراقی از خاکریز آمده اند به سمت ما، و در حال بریدن سیم های خاردار و پاکسازی مین ها هستند✖️ محمد هم بلافاصله با تیربار به سراغ آنها میرود و در آن واحد سه نفر از سربازان بعثی را به هلاکت میرساند💥 ولی به خاطر اینکه کلاه آهنی نداشت🥀 سرش را که بالا میگیرد *خودش هم آماج گلوله قناصه دشمن قرار میگیرد🥀 و در شب ۲۱ ماه رمضان🌙همانند حضرت علی علیه السلام با فرق سر خونین*🥀🖤 به دیدار حق میشتابد🕊️🕋 شهید محمد محبی ـــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
شهادت در ۲۳ رمضان🕊️🌷 🌹 ▪️تاریخ تولد: ۱۳۴۲ ▪️تاریخ شهادت: ۲۳ / ۴ / ۱۳۶۱ ▪️محل تولد: کرج ▪️محل شهادت: شرق بصره ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
🔰🔰🔰🔰 مقام معظم رهبری :"در اطلاعاتی که به من داده شد، خواندم که در بین همین شهدای همدانِ شما، یک سردار سپاهی - که دارای شأن و موقعیتی هم بوده است - وجود داشته که وقتی مادرش از او می‌پرسد تو در سپاه چه کاره‌ای، جواب می‌دهد: من در سپاه جاروکشی می‌کنم. مادرش خیال می‌کرده واقعاً این جوان در سپاه یک مستخدم معمولی است. حتی وقتی برای این جوان به خواستگاری هم می‌روند و خانواده‌ی دختر سؤال می‌کنند پسر شما چه‌کاره است، مادرش می‌گوید در سپاه مستخدم است! بعد در اجتماعی که مراسمی بوده، یک نفر داشته سخنرانی می‌کرده، این مادر می‌بیند آن شخص خیلی شبیه پسرش است. می‌پرسد این شخص کیست. می‌گویند این فلانی است؛ یکی از سرداران سپاه. آن مادر، آن وقت پسرش را می‌شناسد! شهید ناصر قاسمی فرمانده بسیج همدان در سالهای میانی جنگ و فرمانده محور عملیاتی لشکر انصار الحسین در عملیات کربلای پنج بود که در شلمچه سال 65 به شهادت رسید ــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
....❓ 🌹 ▪️تاریخ تولد: ۵ / ۱۰ / ۱۳۷۰ ▪️تاریخ شهادت: ۲۸ / ۹ / ۱۳۹۴ ▪️محل تولد: شهرستان هریس( تبریز) ▪️محل شهادت: حلب ( سوریه) ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @khamenei_shohada
🌹به روایت مادر بزرگوار شهیـــ🌷ــد ← به محل ملاقات که رسیدیم، حسین بالای کوه‌ها بود و تا صدایش کردند که بیاید، یک ساعتی طول کشید🌷 ظهر بود که بچه‌ام را بغل کردم، بوسیدم، بوییدم و خیالم راحت شد که او در کنارم است🌷حسین میگفت: «فرمانده‌مان می‌گوید: تو که عینک می‌زنی و چشم‌هایت ضعیف است، معاف از رزمی پس برای چه اینجا آمده‌ای؟🥀 اما من گفتم: اتفاقا من آمده‌ام که بروم خط مقدم تا با دشمنان بجنگم⚡حسین به دوستانش گفته بود: «دوست دارم پس از گذراندن دوره آموزشی، به نقطه‌ای دوردست اعزام شوم و توسط بمب شیمیایی دشمن شهید شوم.»🕊️ گفتم: «کی خانه میای؟»جواب داد: هفده روز مرخصی بدهند آن وقت به خانه می‌آیم.»🕊️ این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، حسین رفت بالای کوه‌ها و ما هم به قزوین برگشتیم.🥀 ۱۰ روزی بود قزوین بودیم که حسین را به همراه گروهی از رزمندگان به «دوجیله» عراق اعزام کرده بودند💫 سرانجام او در روز عید فطر🎊 طبق آرزویش بر اثر عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی دشمن🥀به شهادتــــــ🌷🕊ـــــ رسید... شهید حسین وهابی
شهید حمید (حسین) عرب نژاد، فرزند اکبر، متولد سال 1345 در شهر خانوک از توابع استان کرمان، با آغاز جنگ تحمیلی و فرمان بسیج از سوی امام خمینی(ره) مدرسه را رها کرد و راهی دانشگاه عشق (جبهه) شد. در عملیات بیت المقدس، یک شب مانده به آزادی خرمشهر آسمانی شد شهید «حمید عرب نژاد» در این عملیات مفقودالاثر و پس از 24 سال به عنوان «شهيد گمنام» بر دوش مردم روزه دار تهران تشییع و در مسجد فائق دفن شد. ــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ @khamenei_shohada
طعم شهادت با زبان روزه🕊️ شهید محمد حسین عطری 🌹مادرش درباره تولد محمد حسین میگوید← به دلیل مشکلی قرار بود محمدحسین سقط شود، 🥀اما خواب دیدم که در دسته عزاداری اباعبدالله (ع) هستم🏴 و او را در آغوش دارم 🌷به لطف خدا ایشان سالم به دنیا آمد و به برکت این خواب اسمش را محمدحسین گذاشتیم 💫 همسرش← او روزه و نمازهایی که حتی بر او واجب نبود را به جا میاورد در ماه رجب و شعبان علاوه بر ماه رمضان روزه میگرفت 🌷او در اردیبهشت ماه از همه خداحافظی کرد،حلالیت گرفت و رفت 🕊️همرزم← چهلمین روز از ماموریت خود در سوریه را سپری میکرد 🌷تماسی با فرماندهی گرفته میشود که مهمانی از ایران عازم سوریه است ✨و باید مسئول راننده به فرودگاه رفته تا مهمان را همراه خود به جمع مدافعان حرم بیاورد 💫مسئول این کار در آن روز مسئولیت دیگری بر عهده داشتند ☑️شهید عطری خود قبول میکند تا به فرودگاه برود در مسیر بازگشت از فرودگاه، تکفیری ها خودروی شهید را مورد اثابت خمپاره قرار میدهند 🥀ودر اثر اثابت ترکش به دو پایش هر دو پای شهید قطع میشود 🥀و در اثرخونریزی زیاد با دهان روزه و تشنه لب🥀 🖤به دیدار اربابش میرود🕊️🖤 ــــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــ
خون شهید شفا می دهد نوه دختریَم، محدثه شیئی را قورت داده و در گلویش گیر کرده بود ، حالت خفگی بهش دست داده بود و نمی توانست نفس بکشد، همه دست پاچه شده بودند که چه کار باید بکنند تا بچه را نجات دهند. سریع آماده شدند تا بچه را ببرند دکتر. حسین همزمان از راه رسید وقتی وضعیت محدثه را دید گفت: «نمی خواهید بچه را دکتر ببرید. این لباس من و این خون شهید! این قسمت از لباسم که به خون شهید آغشته است را به آبی بزنید و بدهید تا بچه بخورد.» همه مانده بودند و نمی دانستند چه کار باید بکنند؟! حسین خودش دست به کار شد و آن قسمت از لباسش که خونی بود را به لیوان آب زد و آب را به محدثه نوشاند، چند لحظه بیشتر طول نکشید ، محدثه آرام شد و بهبود یافت، انگار اصلاً چیزی در گلویش گیر نکرده بود. راوی:مادربزرگوار شهید ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
🍃اگر با انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی ، می بینی که هنوز هم ادامه دارد📷 . 🍃 سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای شیمیایی تداعی می کند 🍃ویلچری که چرخ هایش ،روزگاری را حکایت میکند که رزمنده_ای دست و پایش را برای حفظ این به ودیعه گذاشته است 🍃درمیان چشمک ستارگان شهر ، رویای صادقه ای که دل خوشی فرزند شهیدی است . 🍃در کوچه پس کوچه های بی کسی,سنگ قبر بانام شهیدِ مونس روزهای تنهایی است.. . 🍃در محله ی انتظار، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود.✉️ . 🍃کمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد . 🍃 هر چه داشت در طبق گذاشت و فدای کرد 🍃مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. دل هیئت و زینبیون و حیدریون را سوزاند . 🍃 سوریه شهید و الاثر شد .شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد.❤️ 🍃توسل به (ع) سبب شد بعد از دوسال بر گردد.و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. 🍃این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار جامانده زندگی می کنند. 🍃 های زخم زبان عده ای ،دلِ داغدار خانواده را می سوزاند... 🍃هنوز هم جنگ ادامه دارد... . ✍به قلم . . 📅تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸. 📅تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶. 📇تاریخ انتشار طرح:۱۳۹۸/۱۲/۰۴. ❣محل شهادت: سوریه http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88
نهم تیر ۱۳۴۲، در ارسباران چشم به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش،محبوبه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند. سرباز ژاندارمری بود. به عنوان ژاندارمری در جبهه حضور یافت. هفدهم خرداد ۱۳۶۳، در بانه بر اثر انفجار مین توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. او را بهرام نیز می نامیدند ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
دل اگر لایق شد سَر را می ستانند ... ذاکر اهل بیت علیهم‌السلام اسماعیل عزیزانی معروف به "مهران" رزمنده دفاع‌مقدس و مدافع‌حرم گیلانی که در اسفندماه ۱۳۹۸ بعد از ۳ هفته اسارت به دست گروهک تروریستی جبهةالنصره سر از پیکرش جدا شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
شهیدے که پودر شد و بازنگشت 🌹روایت از همرزم شهید← «چند روز قبل از شهادت از یک‌دیگر خواستیم که در حق هم‌دیگر دعا کنیم و سپس از آرزو‌های خود بگوییم⭐ نوبت به محمدرضا که شد، گفت *دعا کنید خدا من را پودر کند🥀 روایت از پدربزرگوار شهید← عروسی یکی از خواهرزاده هایم بود🎈در مراسم بودیم که حس کردم یک لحظه جو مراسم بهم خورد و همه باهم در حال صحبت شدند. از برادرم پرسیدم چه اتفاقی افتاده؟ گفت خبر داده‌اند محمد رضا به شهادت رسیده است🕊️همرزمهایش تعریف کردند که محمد رضا و دوستانش به کمین می‌خورند🥀با تعداد کمی از دوستانش، تعداد بسیاری از تکفیری‌ها را نابود میکنند💥 اما به دلیل اتمام مهمات، به رگبار گلوله بسته می‌شوندو پیکر مطهرشان سه روز زیر آفتاب میماند☀️ در نهایت نیز آن منطقه در دست تکفیری‌ها باقی مانده و آن را بمباران میکنند محمد رضا همانطور که خواست پودر شد و من(پدرش) روضه علی اکبر را لمس کردم پیکرش برای همیشه در آن‌جا به یادگار ماند و به آرزوی خود که گمنامی همچون مادرمان حضرت زهرا (س)🌷بود رسید🕊️ ـــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
🔰آقا مهدی انتخاب پدر شهیدم بود خانم مداح همسر محترم شهید از نحوه آشنایی با شهید مهدی اسحاقیان روایت عاشقانه های ناتمام را این گونه بیان کرد💞: آقا مهدی متولد 2 فروردین 58 بود و از کودکی با معنویات انس عجیبی داشت و به همین دلیل عضویت در گروه بشارت و تدوین خاطرات شهدا برایش فرصت ایده آلی بود که او را همراه شهدا کند. با خانواده شهدا ارتباط عجیبی داشت و سه سال قبل « کتاب معمای عشق 1 » را که روایت زندگی شهدای امام زاده دُرچه بود را با همکاری گروه به چاپ رسانید. زمانی که برای تدوین کتاب « معمای عشق 2» به خانه ما آمدند، مادرم گفته بود که شهید محمد باقر دو دختر دارد و همان شب فکر اینکه آیا می شود داماد این خانواده شوم از ذهنش عبور کرده بود و بعد از جلسه، بر سر قبر پدرم زیارت عاشورا خوانده بود و شاید آن شب دختر آخر خانواده را از پدرم خواستگاری کرد.💍💍 ـــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
شهيد آيت الله سعيدی' از طلايه داران جهاد و شهادت در جريان انقلاب اسلامي بود كه پس از روشنگري ها و مجاهدت هاي فراوان ، توسط رژيم پهلوي به طرز فجيعي شكنجه شد و به شهادت رسيد. وی نخستين روحاني شهيد نهضت امام خميني (ره) بود ـــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
ـــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ مادر شهید نقل می کند « وقتی حنیف سر نماز می ایستاد بسیار گریه می کرد تا اینکه روزی متوجه گریستن بیش از حد حنیف شدم خود را به حیاط منزل رساندم و دستانم را به طرف آسمان بلند کردم و گفتم خدایا فرزندم هر چه که می خواهد به وی عطا کن و وقتی که از خودش پرسیدم، که پسرم از خدا چه می خواهی که اینقدر ناله می کنی شهید فرمودند مادر جان من از خداوند می خواهم که مرا به هدف والای خود برساند و آن هم در راه خدا می باشد وعاقبت شهادت نصیبش شد ــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
پایانِ ۳۴ سال چشم انتظاری در ۱۳۹۹ 🌹 مادرش←خبری از پسرم نداشتیم🥀لباس و زنجیری که با آن عزاداری میکرد را در مسجد گذاشتیم🏴 به امید برگشتنش🕊️ خدا می‌داند در آن روزها چه کشیدیم از چشم‌انتظاری🥀🖤 هرکس که درب خانه را می‌زد🚪 احساس می‌کردیم که یا علی‌محمد است یا از او از خبری آمده اما خبری نبود و دست‌خالی برمی‌گشتیم🥀 خواهرش← دو نفر از هم‌رزمانش گفتند: *در جزیره مجنون سوار بر قایق بودند که با گلوله دشمن💥قایق واژگون می‌شود🥀و پیکر علی‌محمد داخل آب می‌افتد💦ولی با تلاش هم‌رزمان از آب خارج‌شده و بعد از درگیری سنگین پیکر برادرم مفقود می‌شود 🥀در تشییع شهدا حضور پیدا می‌کردیم🌷به عشق اینکه روزی شناسایی شود🕊️ پدر خدابیامرزم آرزوی برگشت پیکرش را داشت🥀و می‌گفت ای‌کاش پسر من هم بیاورند تا من هم کم‌تر چشم‌انتظار باشم ولی حیف.» 🥀سرانجام او که در ماه محرم شهید شده بود🏴 بعد از ۳۴ سال چشم انتظاری🥀پیکر او تفحص و شناسایی شد و به وطن بازگشت🕊️ پیکر پاکش با رعایت پروتکل‌های بهداشتی روز دوشنبه ۳ شهریور مصادف با ۴ سال ۱۳۹۹🏴 تشییع و به خاک سپرده شد شهید علی محمد قنبری ـــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada