eitaa logo
🇵🇸 باصرین|Baserin
150 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
بسم‌رب‌المهدی♥️ جات‌خالی‌بود‌رفیق‌خوش‌اومدی😉 کپی؟ حذف نام راضی نیستیم وابسته‌به‌گروه‌فرهنگی‌پایگاه‌حضرت‌معصومه(س) شنوای‌حرفاتون↶ https://harfeto.timefriend.net/17185200066043
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 وقتی روح‌اللہ و قدیر شهید شدند حالِ همه‌ی بچه‌ها خیلی بد بود. دیدن جای خالیشون غیرقابل تحمل بود. روح‌الله و قدیر رو که منتقل کردن عقب، وارد خونه‌ای که مقرمون بود شدم، دیدم چفیه روح‌اللہ به دیوار آویزونه...🥺 دلم براش پر کشید. رفتم چفیه شو برداشتم و گذاشتم رو صورتمو شروع کردم به گریه کردن. داشتم چفیه رو می‌بوسیدم که یکی از بچه‌ها دست گذاشت رو شونه‌م و گفت: - اسماعیل این چفیه‌ی منه، چفیه‌ی روح‌الله اون یکیه... چپ چپ نگاهش کردم‌. چفیه رو پرت کردم سمتش. وسط گریه دوتایی مون زدیم زیر خنده...😂🥺 راوی: جانباز مدافع‌ حرم‌ امیرحسین‌ حاجی‌ نصیری @Baserin313
😁♥️ یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت، پرسیدم: «چه خبر؟» گفت: «جاتون خالی یه گربه عراقی دیدم.» گفتم: «از کجا فهمیدی گربه عراقیه؟» گفت: «آخه همینجور که راه می‌رفت جار می‌زد: المیو المیو😂 لبخند‌بزن‌مومن(: @Baserin313
😂♥️ دو تا بچه بسیجی یه عراقی درشت هیکل رو اسیر کرده بودند های های هم می خندیدند 😂 بهشون گفتم این کیه؟ گفتن: عراقیه دیگه گفتم : چطوری اسیرش کردین؟ باز هم زدند زیر خنده و گفتند: مث اینکه این آقا از شب عملیات یه جایی پنهون شده بوده تشنگی بهش فشار آورده و با لباس بسیجی خودمون اومده ایستگاه صلواتی 😂 گفتم: خب از کجا فهمیدین عراقیه؟ گفتند: آخه اومد ایستگاه صلواتی ، شربت که خورد پول داد 🤣 لبخند‌بزن‌مومن(:🌿 @Baserin313
😁♥️ بچـہ‌ها رو با شوخے بیـدار مےڪرد تا نمازشب بخونن . .😄🌱 مثلا یڪی‌ رو بیـدار مےڪرد و مے‌گفت: « بابا پاشو من میخوام نمازشب بخونم، هیچ‌ڪس نیس نگام‌ڪنہ! »😂😅👀 یا مے‌گفت : پاشو جون‌من، اسم سہ چھار تا مؤمن‌ و بگو ،تو قنوت نمازشـبم ڪم آوردم! »😅:)) شھیدمسعوداحمدیان🌿 لبخند بزن مومن (: @Baserin313
😁♥️ داخل‌چادر‌همه‌جمع‌بودن‌و‌می‌گفتن‌و‌می‌خندیدن اما‌یکی‌از‌بچه‌ها‌تو‌لاک‌خودش‌بود‌ هرکس‌یه‌نیش‌و‌کنایه‌ای‌بهش‌میزد‌اما‌اون‌ هنوز‌بی‌خیال‌بود.. تا‌اینکه‌یهو‌بلندومتحیرانه‌گفت: بسه‌دیگه‌شوخی،اگه‌خیلی‌باحالین‌به‌سوال‌من‌ جواب‌بدین همه‌جا‌خورده‌بودن. گفت:آقایون‌بهترین‌ساعت‌ها‌یاهمون‌ افضل‌الساعات‌کدومه؟ پچ‌پچ‌بچه‌ها‌بلندشد‌.سوال‌خیلی‌جدی‌بود. یکی‌گفت: قبل‌از‌اذان،دل‌نیمه‌شب،برای‌نمازشب بایه‌لبخندی‌گفت:غلطه‌آی‌غلطه،اشتباه‌گفتی! یکی‌دیگه‌گفت:به‌نظر‌من‌اذان‌صبح،وقت‌نماز... گفت:نه،اینم‌غلطه! هرکسی‌یه‌چیزی‌میگفت‌و‌او‌هم‌رد‌میکرد همه‌با‌دلخوری‌گفتند:آقاحالگیری‌میکنیا مانمی‌دونیم. گفت:از‌نظرمن،بهترین‌ساعت‌،ساعت‌ساخت‌خودمونه‌ که‌بتونه‌دست‌کوارتزو‌سیتی‌زن‌و‌سیکو‌پنج‌ رو‌از‌پشت‌ببنده!(: همه‌با‌چهره‌های‌متحیر‌به‌دهانش‌بودن اوهم‌با‌خنده‌از‌جا‌پرید‌و‌رفت لبخند‌بزن‌مومن(:🌱 @Baserin313