eitaa logo
خبرگزاری بسیج طرقبه شاندیز
836 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
86 فایل
کانال پوشش خبری و رسانه‌ای برنامه‌ها و فعالیت‌های ناحیه مقاومت بسیج طرقبه شاندیز. راه ارتباطی Basij_TorShandiz ارتباط با ادمین @shaban_gh
مشاهده در ایتا
دانلود
📌حضرت در سیره امام علیه السلام 🔸روایات و رفتارهای زیادی از آن حضرت درباره امام زمان علیه السلام در ابعاد گوناگون نقل شده است. در این نوشتار به برخی اشاره می شود: 🔰 ۱.زمینه چینی مردم برای زمان غیبت حضرت باقر علیه السلام جهت آماده کردن شیعیان برای زمان غیبت به شاگردانشان می فرمود در مسجد بنشینید و فتوی بدهید. از جمله مام باقر عليه السلام ـ به ابان بن تغلب ـ فرمود: در مدينه بنشين و براى مردم فتوا بده؛ زيرا من دوست دارم كه در ميان شيعيان من كسانى مانند تو مشاهده شوند. 🔰 ۲.ادب و احترام فوق العاده ابوحمزه ثمالى آورده است که ‌«در یکى از روزها در محضر درس امام باقر علیه‌السلام بودم، هنگامى که حاضران رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود: «ابا حمزه! از رخدادهایى که خداوند وقوع آن را قطعى ساخته است، قیام (قائم ) است، هر کس در آنچه مى‌گویم تردید کند با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد»، آن گاه افزود «پدرم و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد که همنام و هم کنیه من است و هفتمین امام پس از من، پدرم فداى کسى باد که زمین را لبریز از عدل و داد مى‌کند همانگونه که به هنگام ظهورش از ستم و بیداد لبریز است، ابا حمزه! هر کس سعادت دیدار او را داشت و همانگونه که به پیامبر و على علیه‌السلام سلام و درود مى‌گوید به آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او شد، بهشت بر او واجب مى‌شود و هر کس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمکاران! 🔰 ۳.آرزوی جان دادن در رکاب حضرت یکی از آروزهای حضرت باقر علیه السلام شهادت در رکاب امام زمان علیه‌السلام است "گویا یاران حضرت مهدی را می‌بینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شده‌اند و هیچ چیز در عالم نیست، مگر آن که از آنان فرمان می‌برد» اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را برای فداکاری در رکاب حضرت صاحب‌الامر (عج) تقدیم می‏دارم. 🔰 ۴.پاسخ به شبهات در مورد چگونگی ظهور ابن عقده می‌گوید: در سفری از عراق به حجاز وارد مدینه شدم و به ‌سوی خانه امام باقر(ع) رفتم تا با آن حضرت ملاقات کنم وقتی به در خانه آن حضرت رسیدم، دیدم استر آن حضرت زین کرده در کنار در آماده شده. در کنار در نشستم، ناگاه دیدم امام باقر(ع) از خانه بیرون آمد و سوار بر استر شد که به جایی برود، به‌پیش رفتم و سلام کردم، از استر پیاده شد و به من توجّه کرد و فرمود: «اهل کجا هستی؟». گفتم: «اهل عراق». فرمود: «کدام نقطه؟». گفتم: «کوفه». فرمود: «همراهانت از کوفه تا اینجا چه کسانی بودند؟». گفتم: «گروهی از مُرجِئَه».[١] فرمود: «وای بر مرجئه، آن هنگام که قائم ما قیام کند، آن‌ها به چه کسی پناه می‌برند؟». گفتم: «آن‌ها معتقدند که اگر قائم(عج) ظهور کند ما و شما در پرتو عدالت او یکسان هستیم». فرمود: «اگر توبه حقیقی کنند، خداوند توبه‌پذیر است... و اگر اظهار عقیده (باطل) خود کنند، خداوند خون آن‌ها را می‌ریزد». سپس فرمود: «سوگند به خداوندی که جانم در دست او است، حضرت قائم(عج) گردن آن‌ها (مرجئه) را می‌زند ...». گفتم: «آن‌ها می‌گویند هرگاه قائم(عج) ظهور کرد، خداوند کار او را بدون خونریزی و بی‌آن که به ‌اندازه یک ظرف خون‌گیری، خون ریخته شود، سامان می‌بخشد». در این هنگام امام باقر(ع) فرمود: «كَلَّا وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمْ اَلْعَرَقَ وَ اَلْعَلَقَ، ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ»: «سوگند به خداوندی که جانم در دست او است، چنین نیست مگر این که ما و شما عرق بریزیم و خون‌ها ریخته شود. در این هنگام امام با دست به پیشانی اشاره کرد». ╭─┅─🪴─┅─╮ به خبرگزاری بسیج طرقبه شاندیز بپیوندید https://eitaa.com/Basij_TorShandiz https://rubika.ir/Basij_TorShandiz ╰─┅─🪴─┅─╯