eitaa logo
🇵🇸بسیج مداحان شهرستان نیشابور
687 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1هزار ویدیو
43 فایل
کانال رسمی بسیج و کانون مداحان نیشابور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخی رسانه‌ها از انفجار یک خودرو در تل‌آویو خبر دادند. شدت انفجار زیاد بوده . خبر از انطرف قطره ای میاید از این طرف مثل رودخانه و دریا میرود! اگر انفجار در یکی از کشورهای مقاومت بود تا حالا تمام مشخصات خودرو و سرنشینان و حتی نوع بمب و مواد منفجره ای که به کار رفته و ... همه روی خبرگزاریها بود. چقدر ما دهن لقیم! @BASIJMD
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌جاسوس ناشناخته‌ی کودتای ۲۸ مرداد ♦️ هفتاد سال پیش، کودتای آمریکا و انگلیس، برای سرنگونی مصدق، شکست خورد، و CIA آماده‌ی لغو عملیات بود، اما جاسوس ۲۸ ساله‌ی انگلیسی، اصرار بر ادامه‌ی عملیات داشت. ♦️نورمن دربی‌شایر، در ۱۷ سالگی خانه را ترک کرد و با شروع جنگ جهانی دوم، جذب اداره‌ی عملیات ویژه‌ی ارتش شد، و در سال ۱۳۲۲، با مأموریت دور نگه‌داشتن آلمان‌ها از میادین نفتی، به ایران آمد. ♦️ ۸ فرزند داربی‌ شایر در تهران، بیروت، نیکوزیا و لندن بزرگ شدند. فرزند اولش می‌گفت: پدر عجیبی بود، او به فرانسه مسلط بود و توانایی صحبت به فارسی، عربی و آلمانی را داشت. ♦️او زمانی که در تهران بود، ماهی دو بار به دیدار شاه می‌رفت و توانست طوری در محافل ایران جا باز کند که برای سایر اعضای سفارت انگلیس ممکن نبود! ♦️ در سال ۱۳۳۲، دربی شایر، با وجود سن کم، به دلیل سال‌ها حضورش در ایران و تسلطش به فارسی از سوی MI6 مسئول عملیات سرنگونی مصدق شد. ♦️ زمانی که در CIA از سرنگونی مصدق با کودتا، ناامید شدند، دربی شایر، با اوباش اجاره‌‌ای، جریان را به نفع انگلیس تغییر داد، تا در ۲۸ مرداد، کودتا عملی شود... @nabardema
داستانای واقعیِ این روزا از بالای پشت بوم ، نِگام از قُلّه ی کوههایِ دوردست به پایین کشیده میشد و چند تا کوچه اونورتر، رو یه ساختمونِ شیک ، سُر میخورد پرده هایِ قشنگ و چراغایِ روشن پنجره هایِ بزرگ و سایه ی دو سه تا بچه ی شاد و شنگول که زیرِ نورِ چراغ ، با هم بازی میکردن و بالا پایین میپریدن از ظاهرِ امر، معلوم بود که خونواده ی شادی دارَن تو اون خونه زندگی میکنن و من هر وقت به اون خونه زُل میزدم خدا رو شکر میکردم و دعا میکردم که ای کاش ، همه ی بچه های دنیا تو خونه هاشون زیرِ سایه ی پدر مادراشون همینجوری شاد و سرزنده زندگی کنن دقت کردین بعضی وقتا ذهنتون رو یه چیزی قُفل میکنه و با اینکه اهلِ سَرَک کشیدن تو کارِ دیگران نیستین ولی دوست دارین تَهِش و بدونین ؟ حسِّ من نسبت به اون خونه اینجوری بود ! بدونِ اینکه بفهمم چرا دلم میخواست راجع به اون خونه بیشتر بدونم روزا میگذشت و احساسِ من نسبت به آدمایِ اون خونه ، احساسِ خوشبختیِ عمیقی بود
خورشید خانم مثلِ همیشه و بدونِ ذرّه ای اِهمال کاری داشت به وظیفه ش عمل میکرد و من کنارِخیابون ، منتظرِ ماشین بودم صدای ترمزِ ماشینِ جلو پام ، سَرم و از تو گوشی درآورد داشت دیرم میشد ، بلافاصله دستم و بردم درِ عقبِ ماشین و باز کنم ، نِگام به باندِ بزرگی افتاد که رو صندلیِ عقبِ ماشین بود و صدایِ آهنگِ اونورِ آبی که گوشایِ راننده رو نوازش میداد در و بستم و گفتم ؛ ممنون سوار نمیشم راننده که متوجه شده بود برا چی نمیخوام سوار شَم گفت ؛ بفرمایین مثلِ آبجیمین اگه برا ضبطِ خاموشش میکنم گفتم ؛ صدالبته شمام مثلِ داداشِ بنده هستین ولی یکی از آشناها رو دیدم باهاش کار دارم باید ببینمش و انگار که واقعاً یکی از آشناها رو دیده باشم با عجله به سمتش حرکت کردم! خدا من و ببخشه مجبور شدم دروغ بگم ! فکر کنم فهمیده بود الکی میگم آخه تا سرِ چهارراه ، پشتِ چراغ قرمز از آینه ی ماشین نگاه میکرد ببینه راست میگم یا نه! مجبور شدم تا آخرِ فیلم و بازی کنم با سرعت پیچیدم تو خیابونِ کناری اینقد تمیز بازی کردم که خودمم داشت باورم میشد که یکی از آشناها رو دیدم و دارم تو خیابون دنبالش میرم تا بِهِش برسم! خلاصه سَرِ این فیلم بازی کردن هم، رام دور شد و هم داشت دیرم میشد بعدِ چند دقیقه ای دوباره برگشتم به خیابون اصلی و خدا خدا میکردم که سریع یه ماشین پیداشِه
بعدِ نذرِ صلوات ، بالاخره یه ماشین از راه رسید هنوز حرفی نزده بودم که راننده گفت ؛ تا فلکه ی بعدی بیشتر نمیرم خانوم گفتم ؛ ممنون ، همینم غنیمته، دیرم شده به فلکه رسید ، فلکه رو رَد کرد گفتم پیاده میشم آقا گفت؛ هوا گرمه ، ماشینم دیر گیر میاد گرچه رام دور میشه ولی شما رو تا مسیرتون میرسونم با زبون و قلبم ازش تشکر کردم کرایه رو بهش دادم ، گفت ؛ کرایه نمیگیرم گفتم؛ زحمت کشیدین گفت؛ تا حالا خیلی بیشتر از کرایه م گرفتم ! فقط خانوم یه خواسته ای اَزتون دارم با تعجّب و تردید گفتم ؛ بفرمایید گفت ؛ .. ✍ ادامه دارد..
🔴 اعلام جرم دادستانی اسرائیل علیه یک صهیونیست به اتهام ارتباط با مامور ایران 🔺دفتر دادستانی رژیم اسرائیل امروز دوشنبه علیه یک صهیونیست، به اتهام ارتباط با مامور جمهوری اسلامی و دریافت ارز دیجیتال از او در ازای همکاری، اعلام جرم کرد. 🔺بر اساس کیفرخواست صادره، اِدِن داباس چندین پروفایل در تلگرام داشته و مامور ایران از طریق تلگرام با او در تماس بوده است. 💠 این موارد و موارد مشابه که از زبان رسانه های دشمن بیان می شود، همه نشان از توانمندی و قدرت اطلاعاتی بالای جمهوری اسلامی ایران است که باعث ایجاد ترس و وحشت و احساس ناامنی و بی اعتمادی در اسرائیل و کشورهای متخاصم می شود. ‌‌‌ 🇮🇷 @nabardema
♦️وزیر پیشنهادی اطلاعات در جلسه کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس: با ۵۳ خارجی در تقابل هستیم./ کشف ۳۰ بمب آماده انفجار بعد از شهادت آیت الله رئیسی 🔺مشروح نکات مهم مطرح شده توسط حجت‌الاسلام خطیب در پست بعدی @nabardema
بعدِ نذرِ صلوات ، بالاخره یه ماشین از راه رسید هنوز حرفی نزده بودم که راننده گفت ؛ تا فلکه ی بعدی بیشتر نمیرم خانوم گفتم ؛ ممنون ، همینم غنیمته، دیرم شده به فلکه رسید ، فلکه رو رَد کرد گفتم پیاده میشم آقا گفت؛ هوا گرمه ، ماشینم دیر گیر میاد گرچه رام دور میشه ولی شما رو تا مسیرتون میرسونم با زبون و قلبم ازش تشکر کردم کرایه رو بهش دادم ، گفت ؛ کرایه نمیگیرم گفتم؛ زحمت کشیدین گفت؛ تا حالا خیلی بیشتر از کرایه م گرفتم ! فقط خانوم یه خواسته ای اَزتون دارم با تعجّب و تردید گفتم ؛ بفرمایید گفت ؛ .. ✍ ادامه دارد..