eitaa logo
بسیج و کانون مداحان نیشابور
848 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
70 فایل
کانال رسمی بسیج و کانون مداحان نیشابور
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خداکند که زنی ناگهان زمین نخورد به پیش همسر خود بی امان زمین نخورد خداکند که نپیچد به پای او چادر شبیه پیرزنی قد کمان زمین نخورد تلاش کرد نیفتد ولی هلش دادند نشد مقابل نامحرمان زمین نخورد خداکند نرود آبروی یک مادر مقابل نظر کودکان زمین نخورد مگر که میشود از چند سو زنی بزنند سر شکستن هر استخوان زمین نخورد خداکند زن محجوب و بار شیشه او درست در گذر این و آن زمین نخورد خداکند که دو بازوی فاتح خیبر کنار در سرداغ جوان زمین نخورد مغیره قنفذ و خالد بلند خندیدند دوباره کاش چنین پهلوان زمین نخورد گرفت شال علی را زپشت سر زهرا که با کشیدن این ریسمان زمین نخورد میان گودی گودال ذوالجناح چه کرد کشید دست خودش آسمان زمین نخورد ولی چه فایده تیزی نیزه ها نگذاشت بدون درد سر و بی تکان زمین نخورد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند اول پیرهن مشکیم همه دار و ندارم فاطمیه که می شه ابر بهارم تا دلم آروم بگیره روضه میرم پا به پای سینه زن ها دم می گیرم وای من و وای من و وای من میخ در و سینه ی زهرای من ۲ عرش خدا هم می خونه با آه حضرت حیدر آجرک الله یا زهرا ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بنددوم وای من آتش گرفته درب خانه وارد خانه شدن با تازیانه محشری بر پا شده در آن هیاهو ناله ها زد فاطمه از درد پهلو وای من و وای من و وای من کشته شده محسن زهرای من رسیده تا عرش فریاد حیدر خدا برسد به داد حیدر یا زهرا ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند سوم روضه ای که تا ابد غم آفرین شد : بین کوچه مادرم نقش زمین شد روضه ای که قلب مادر را شکسته : مرتضی را می برند با دست بسته وای من و وای من و وای من کشته شده حضرت زهرای من۲ داره وصیت بانوی خانه به دست حیدر دفن شبانه یا زهرا ...
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دود آتش بلند خانه خاکستری یاس حیدر شده رنگ نیلوفری یا حجه الله آجرک الله ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مرتضی کعبه و فاطمه در طواف حج او را شکست ضربه های غلاف ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ صورت آفتاب چون شفق شعله ور لاله روییده است بین دیوار و در ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لرزه بر پیکر لاله و یاسمن دختری ناله زد مادرم را مزن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آینه می شکست بسته دست علی بال و پر میزند همه هست علی یا حجه الله آجرک الله
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادر مصطفی محور هل اتی السلام علی سیده النسا فاطمه فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لاله های چمن در غمت سینه زن ای که با جبرئیل بوده ای همسخن فاطمه فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اشک غیب و شهود در عزای تو بود داغ قد خم و داغ روی کبود فاطمه فاطمه آه تو ، آذر است داغ تو ، محشر است دیده گریان تو فاتح خیبر است
🏴 🏴 ✍شاعر:میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باعث خلقت احمد و حیدر منم حافظ خانه ی فاتح خیبر منم گرچه دستم شکست_این شعار من است علی علی جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امر "کن فیکون" بود به فرمان من رزق هفت آسمان رسد ز دستان من من کجا ای فلک _ داغ غصب فدک علی علی جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ذوالفقار علی است خطبه ی غرای من گریه ی من بود گریه ی بابای من زیر بار ستم _ قامتم گشته خم علی علی جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بین دیوار و در من سپر حیدرم در سپاه علی یک تنه یک لشکرم کشته شد محسنم _ ذکر من دم به دم علی علی جان
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای شکسته تر از این دل من بی تو ویران شود منزل من دیده وا کن که اشکم ببینی گرد من لشکر غم ببینی الوداع الوداع فاطمه جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بهر تو ای خدایت ستوده خانه ام جای امنی نبوده درب آتش گرفته گواه است آشیانم تو را قتلگاه است الوداع.............. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آتش افتاده در خرمن من ای خدا شد خزان گلشن من چه کنم ، رفتنی گشته زهرا ای اجل ، با گلم کن مدارا الوداع..............
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مگه میشه،فاطمیه،بشه آسمون نگیره مگه میشه،بگی زهرا،دل مُرده جون نگیره مگه میشه،غربت تو،گریه مون و در نیاره تقصیر چشمای ما نیست،اسم زهرا گریه داره *چرا داد نزنم؟چرا بی تابی نکنم؟همه ی مادرا وقتی حاضرند بمیرن، که دختر رو عروس کنن،پسر رو داماد کنن،روزگار چی به سر مادر ما آورد،بچه های قد و نیم قد داشت،اما دستش رو بالا آورد صدا زد"اللهم عجل وفاتی سریعا" علامه امینی رو منبر توی مشهد این روضه رو میخوند،آیت الله العظمی میلانی(ره) دیگر علماء نشتن،علامه ی امینی گفت:فاطمه دستش رو بالا آورد صدا زد:"عجل وفاتی سریعا"..آیت الله میلانی بلند شد،آقای امینی! یه سئوال دارم،چی شد روزگار یه کاری کرد فاطمه از خدا طلب مرگ کرد؟صدا زد:آقای میلانی،آدم زنده پهلو میخواد،بعد از در و دیوار پهلوی فاطمه شکست... صدا زد سلمان هر نفسی که میکشم خون تازه..... هر دردی رو باهاش میشه راه رفت،دست بشکنه،پا بشکنه کمک می گیری راه میری می شینی،اما تنها دردی که نفس کشیدن هم سخته درد پهلوست...از بعدِ در و دیوار نه زینب و بغل گرفت نه حسین رو.... مادر همیشه دختر رو کنار خودش می خوابونه،فضه میگه نگاه کردم بی بی اشاره کرد،فرمود:جای زینب رو دور تر از من بنداز...چرا خانوم جان؟دخترِ طاقت نداره میخواد کنار شما باشه،صدا زد فضه! زینب دیگه باید به بی مادر خوابیدن عادت کنه...* دیگر حسین را نتوانم بغل گرفت بازو به ناتوانیِ من گریه می کند در هر قدم نشینم و خیزم میان راه پیری بر این جوانی ِ من گریه می کند *آره،اگه پهلو شکسته باشه،سینه زخمی باشه،چه جوری زندگی میشه...صدا زد زینبم! میدونم نگاه تو،نگاه علی،نگاه حسنین،میگه بمونم،ولی چه جوری بمونم....* بر خشت خشت خانه بُوَد رد دست من دیگر ز دست گیری دیوار خسته ام *علت میدونی چیه؟* از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم دلم میخواست چشمانم نمی دیدند جایی را که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم *نمک خلقت علیست،نمک خونه ی علی حسینِ...جایی رو قرار داد به نام بیت الاحزان،که مادر روزا می رفت،حسنین دستاشو می گرفتن می اومد تو بیت الاحزان می نشست زیر یه درخت خشکیده،یه مقدار سایه داشت بی بی گریه می کرد،اما یه روز علی وارد خونه شد دید بچه ها یه جور دیگه صورت هاشون سوخته،گفت:چه خبر شده؟گفت بابا! امروز با مادر رفتیم،به دستور دومی درخت رو بریدن،اما من وحسین دیدیم مادر سیلی خورده است،دستامون رو سایه کردیم صورت مادر آسیب نبینه،آخه صورتی که سیلی می خوره پوست ورم میکنه،اگه آفتاب بخوره میسوزه...از اون به بعد دیگه بچه ها حواسشون بود صورت ها نسوزه، از مدینه هم بیرون زدن مراقب بودن صورتا نسوزه،هر جا هر منزلی هم که می رسیدن،می دیدن تا آفتاب مستقیم میخوره،پایین می اومدن،رباب گوشه ی چادر رو جلو آورده...چرا این کاری میکنی خانوم جان؟ می گفت:پوست بچه شیرخواره ام نسوزه،صورتش نسوزه،تا کربلا مراقب بود آفتاب به صورت علی اصغر نخوره،اما همچین که سرها بالا نیزه رفت،دیدن یه مادر دستش رو بالا آورده،گفت: می بینم آفتاب به صورتت میخوره...حسین......
48.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ اذان نگو بلال 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ ♦️به کانال بزرگ 👇👇بسیج و کانون مداحان. نیشابور ، بپیوندید . https://eitaa.com/Basijmd