#امام_حسین_مناجات
هر روز ، سر بر زانوی غم گریه کردم
بر اشرف اولاد آدم گریه کرم
در خانه ها منبر به منبر روضه خواندم
در کوچه ها پرچم به پرچم گریه کردم
من سالهای سال قبل از خنجر شمر
بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم
کوه گناهی را خدا میبخشد از مهر
وقتی به قدر بال شبنم گریه کردم
چه عالمی دارم در این روضه در این اشک
در عالمی فوق دو عالم گریه کردم
تا نوحه خوان دم داد ای اهل حرم را
با مشک پاره پاره آن دم گریه کردم
برآن هزار و نهصد و پنجاه زخمش
دیدم فقط اشک است مرهم گریه کردم
بر عضو عضو پیکر از هم جدایش
واژه به واژه در محرم گریه کردم
قدر نگینی جای سالم در تنش نیست
بر غارت انگشت و خاتم گریه کردم
مقتل نوشت از تشنه کامی تار میدید
با چشم کوثر چشم زمزم گریه کردم
هی با لهوف اش روضه خواندم روضه خواندم
هی با مقرم گریه کردم گریه کردم
فردا که میفهمم بهای اشک من چیست
افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_رسول_ولادت
#دوبیتی
معراج تکلم است امشب ، صلوات
ذکر لب مردم است امشب ، صلوات
آتشکده های غصه ، خاموش شدند
میلاد تبسم است امشب ، صلوات
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_عسکری
#پنج_شنبه
#دوبیتی
با زائرتان ، نام مرا بنویسید
هر هفته گدای سامرا بنویسید
مهمان امام حسن عسکری ام
در دفتر پنج شنبه ها بنویسید
.........
از مبدا نور ، رو به مقصود کنیم
با هفته طواف کوی معبود کنیم
از پنجره های پنج شنبه باید
پرواز به جمعه های موعود کنیم
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_معصومه_شهادت
#حضرت_معصومه_مدح
مشهد بُوَد برادر و قم هست خواهرش
اما چه خواهری که جدا از برادرش
دردانه خواهری که به دریایِ معرفت
شد غرقِ در مقام رضا پای تا سرش
در وصف آن سلاله ی عصمت همین بس است
خوانند پاره ی تن موسی بن جعفرش
دارالسلام خانه ی آن خانمی است که
محضِ سلام آمده جبریل محضرش
بانوی قم که با سخن "اِشفَعی لَنا"
خواندند آب و آینه خاتون محشرش
حوا به وصف پاکی او خواند مریمش
هاجر به شرح عصمت او خواند کوثرش
گفتم به دل زیارت زهرا کجا کنم ؟
گفتا برو به جنّت قم نزد دخترش
ای اهل قم ستاره بچینید از آسمان
تا لحظه ی ورود بریزید بر سرش
ای کاروان که محمل آیینه میبری
ای وای اگر غبار نشیند به معجرش
خون جای اشک میچکد از چشم کائنات
سخت است این مصیبت و سخت است باورش
زندانِ غم بود دلش از ماتمِ پدر
زنجیر غم به پا بود از مرگِ مادرش
داغ جدایی از پدر او را شهید کرد
شد ماجرای هجر رضا داغ دیگرش
این داغ دیده خواهر والا مقام را
بُردند دو امام به قبر مطهرش
بسیار ناله کرد و فراوان گریست او
دیگر ندید آتش و خون دیده ی ترش
گریم به خواهری که روی خاکهای گرم
می دید بی کفن تن پاک برادرش
گریم به خواهری که ملائک گریستند
وقتی ز بی کسی زده بر سینه و سرش
خواهر به روی تَلّ و برادر به زیر پا
زد دست و پا برادر و خواهر برابرش
می دید مادر آمده بوسد گلوی او
می دید خون چکد ، ز کف شمرو خنجرش
#میثم_مومنی_نژاد
.
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#وفات_حضرت_معصومه
#نوحه_سنتی
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم
عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم
میشود جسم من
در جوانی کفن
اُختُ الرضایم
کودکی بوده ام شد پدر من شهید
داغ هجر رضا شعله به جانم کشید
رفته اند از برم
سایه های سرم
اخت الرضایم
تربت اطهرم قبله ی مردم شده
چادر خاکی ام آبروی قم شده
عمر من شد تمام
در صراطِ امام
اخت الرضایم
داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت
مرقد من بود دری به باغ بهشت
جان دهم خونجگر
در عزای پدر
اخت الرضایم
#حضرت_فاطمه_معصومه
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
4_5805162021582280377.mp3
1.28M
#امام_کاظم_زمینه
کنج زندانم
چقدر تنگ دلم برا عزیزانم
رو به قبله شده ام بیا رضا جانم
کنج زندانم
بی گناهم من
بسته شد دستای من با حلقه ی آهن
حجت خدا کجا و سیلی دشمن
بی گناهم من
مانند مادرم شد جفاها به من
با تن کبودم جسم من شد کفن
یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر
من که میمیرم
هنوزم بسته میون قل و زنجیرم
ساق پای من شکسته و زمین گیرم
من که میمیرم
اشکا میباره
هر کی از غربت من شنید عزاداره
مرغ بسته بال و پر مگه زدن داره
اشکا میباره
زیر تازیانه غرق اشک و آهم
خلصنی یا الله مرگم را میخواهم
یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر
#میثم_مومنی_نژاد
به کانال بزرگ بسیج و کانون مداحان
نیشابور بپیوندید.👇
https://eitaa.com/Basijmd
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
اجل چون سایهای دور و برش بود
وَ شمشیر بلا روی سرش بود
شبانه از مدینه رفت بیرون
شبانهرفتن ارثِ مادرش بود
✍ #میثم_مومنی_نژاد