هدایت شده از کانال کمیل
#خط_عاشقی🌷
💠مشکل کشور رابامردم درمیان گذاشت
@salambarebrahimm
درزمان جنگ،به دلیل تبلیغات سوء ضد انقلاب،برخی ازمردم به بانک ها بی اعتماد شده بودند وپول هایشان رااز بانک هاخارج کرده بودند.لذا بانک ها باکمبود شدید نقدینگی مواجه شده بودند وبانک مرکزی میخواست برای جبران این کمبود،دست به انتشار اسکناس بزند.درجلسه شورای پول واعتبار،بانک مرکزی این مشکل رااعلام کرد وگفت: انتشار اسکناس به این سبک اثر تورمی دارد ، ولی ما ناگریز هستیم وچاره ای جزاین نداریم.
من ایراد گرفتم وگفتم: اقتصاد کلاسیک این روش را تجویز می کند؛ولی ماکه یک دولت مردمی هستیم،بهتراست آقای رجایی به عنوان رئیس دولت درمصاحبه تلوزیونی ازمردم بخواهد پولهایشان رابه بانک هابرگردانند.اگرپذیرفتند که چه بهترو اگرنه،آن وقت این کاررا بکنید.
آقای رجایی هم این پیشنهاد راپسندیده ومصاحبه کرد.این مصاحبه یک بار بیشتر پخش نشد؛امابه حدی پول به بانک هاآمد که بانک مرکزی اعلام کرد بانک ها بسیار بیشتر ازذخیره لازم،ازمردم سپرده دریافت کرده اند.
#شهید_محمدعلی_رجایی
هدایت شده از کانال کمیل
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
#خط_عاشقی🌷
آنجا نماز نمیخوانم
@salambarebrahimm
# شهید_حسن_باقری
برای شناسایی،به منطقه ای بین سوسنگرد وحمیدیه رفته بودیم.ظهر بود که برگشتیم موقع اذان بود.حسن به راننده گفت:《توقف کن تا نماز رو ادا کنیم.》جایی که توقف کردیم،حاشیه جاده ودارای تردد زیاد بود وماشین ها با سرعت درحال عبور ومرور بودند.
کانال کوچکی درکنار جاده بود.من زودتر رفتم و وضو گرفتم.وقتی خواستم نماز بخوانم،دیدم اگر بخواهم کنار جاده نماز بخوانم،به علت حرکت سریع ماشین ها،امنیت لازم وجود ندارد،ازطرفی،جاده هم شنی بود ونماز خواندن روی شن ها نیز مشکل بود.کمی آن طرف تر زمین چمنی را دیدم.رفتم ونماز رادرآن جا خواندم.
نماز اول راکه تمام کردم، دیدم حسن باقری درکناری ترین قسمت جاده ودرحاشیه شنی آن مشغول خواندن نماز است.جلو رفتم وبه او گفتم:《آقای باقری،این طرف زمین چمن هست،جایی که شما ایستادین،امنیت نداره.نماز دوم رو این طرف بخونین.》گفت:《 نه!همین جا نمازم و میخونم .》به او گفتم :《آخه برای چی ؟》گفت:《اون زمین چمن،ملک شخصیه ومعلوم نیست متعلق به کیه.درسته که الان زمان جنگه وصاحبان این زمین ها این جا نیستن،اما خدا که هست.من چون یقین ندارم که مالک این زمین راضیه یانه،نماز دومم رو هم همین جا می خونم.》
📚برگرفته از کتاب من این جا نمی مانم
خاطراتی از شهید غلام حسین افشردی(حسن باقری)