eitaa logo
بسیج ولایت
3هزار دنبال‌کننده
106.3هزار عکس
61.7هزار ویدیو
417 فایل
کانال تحلیل سیاسی بسیج ولایت ️ امام خامنه ای:من در جمع شما #پاسداران حقیقتاً بوی #بهشت را استشمام میکنم و خدای متعال شاهد است وقتی شما را می بینم احساس میکنم یکی از اهل بهشت را می بینم!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Khamenei.ir
فک کن بری ...... به همه بگی فردا پیش بی بی...... بری تو ....... پرچم یا ............ سربند کلنا یا زینب....... بری تو رو به روی ضریح.... .. تو بزاری رو با زبون بی زبونی بگی.. خانوم جات اینجاست اونجا میکنین... بگی خانوم اجازه برم دفاع کنم از ...... بعد............ یه .............. یه ................ یه ............... یه ................ یه ............ یه ............... بیابون ن ............... پشتت يه ........... انگار داره نگات میکنه...... خانوم میکنه........... حس میکنی ............... بهت :افتخار میکنه بهت میزنه...... یه نگاه به سرت به پرچم یا میندازی میگی تا اسم شما رو گنبد هست....... مگه کسی به چپ نگاه کنه.. خم شی بند پوتینتو سفت میکنی.... میکنی... سفت ... میگیری میگی یا عباس....... بعد از اینکه چندتا حرومی رو به رسوندی ببینی یه خورده به قلبت........... شروع میکنه به سوختن..... از خون دستت میفهمی شدی.... میگی بی بی ببخشید شرمندم...... توان ندارم........ دوستات جمع شن دورت به شمارش میوفته چشمات تار ميبینه.......... بی بی بیاد بالا سرت برا ........ خون زیادی ازت رفته....... . دوستات پاهاتو بلند کنن تا خون به برسه... اما ميگی پاهامو بذارین سرمو بلند کنین... بی بی اومده میخوام بهش بدم...... چند دقیقه بعد چشماتو ببندی....... چند روز بعد به خبر بدن شهید شدی....... عجب رویایی....... اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک بحق بی بی زینب @NHSIRAN
فقط یک آرزو دارم....!!! گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک #آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به #گلوم» #تعجب کردیم بعد گفت: «یک صحنه از #عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر» والفجر یک بود که #مجروح شد. یک تیر تو آخرین حد بردنش خورده بود به گلوش. وقتی می بردنش عقب، داشت از گلوش #خون می آمد. می گفت: آرزوی دیگه ای ندارم مگر #شهادت. #شهید_برونسی #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮    @Basijvelayat1 ╰┅──────┅
سردار نوعی اقدم: من فرمانده و قهرمان! جنگ قره باغ هستم/علی اف دروغ می گوید که می خواهد قره باغ را آزاد کند. علی اف بیاید تهران، از رهبری کمک بخواهد، قره باغ را آزاد کنیم. 📍سردار نوعی اقدم، در یادواره شهدای عملیات غرورآفرین کربلای پنج، در مسجد لطفعلی خان ارومیه: برخی جوانان که اطلاع ندارند از من می پرسند چرا به کمک رفتید اما در جنگ به کمک آذربایجان نرفتید؟، در جواب صراحتا گفتم و باز هم می گویم من فرمانده و قره باغ هستم. فرمانده عملیاتی که برای آزادسازی قره باغ انجام شد من بودم و در آنجا شده ام. در جنگ قره باغ، من اشغالگران مسلح ارمنی را کشتم و در رود ارس ریختم و محوطه ای اشغالی را به آذربایجانی ها بازگرداندم. طرح ظرف ۴ ماه را آماده کردم و تحویل حیدر علی اف دادم. طرحی که مورد تایید مسئولین خودمان هم بود اما علی اف در خفا با آمریکا و رژیم صهیونیستی زد و بند کرد تا این طرح اجرا نشود. الان هم می گویم الهام علی اف تو دروغ می گویی که به دنبال آزادسازی قره باغ هستی، تو به بهانه اشغال آنجا وضعیت فوق العاده اعلام کردی تا مخالفینت را سرکوب کنی؛ اگر راست می گویی بیا به ایران و از رهبر ما اجازه بگیر تا ما قره باغ را ظرف ۴ ماه آزاد کنیم. جمهوری آذربایجان دست به دامان آمریکا شد، قره باغ در اشغال باقی ماند. ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮    @Basijvelayat1 ╰┅──────┅